در شرایطی که ایران با سقوط آزاد ارزش پول ملی، ابرتورم بسیار بالا، رکود اقتصادی، و کمبود شدید منابع رو به روست، خشم مردم در خیابان های ایران نیز رو به افزایش است.
یکی از عمده ترین نشانه های جدی وخامت اقتصادی اوایل ماه جاری آشکار شد. در آن زمان عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی ایران، اعلام کرد که مجموع درآمدهای حاصله از صادرات نفت ایران در ۲۱ ماه منتهی به ۳۰ آذر تنها ۲۰ میلیارد دلار بوده است.
این کاهشی بسیار شدید نسبت به سال های گذشته به شمار می رود.
همتی بدون ارائه توضیحات بیشتر افزود: «مبلغی که بانک مرکزی به آن دسترسی دارد، بسیار کمتر است.»
آن چه وضعیت را بدتر می کند این است که شواهد نشان می دهد بخش عمده ای از درآمد نفتی به جای پشتیبانی از خدمات عمومی، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تخصیص یافته است.
سپاه پاسداران، که توسط ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین شده است، بخش عمده ای از این پول را صرف سرکوب مخالفان داخلی و پیشبرد برنامه توسعه طلبانه ایران در منطقه کرده است.
سپاه علاوه بر اعمال سلطه بر جنبه های نظامی و سیاسی ایران اقتصاد را نیز قبضه کرده است.
سپاه طی دو دهه گذشته زمام بخش اعظم اقتصاد ایران را به دست گرفته است. به همین دلیل است که تحریم های اعمال شده بر سپاه پاسداران بر زندگی روزمره مردم نیز تأثیر می گذارد.
بنا بر یک برآورد که در خرداد ۱۳۹۹ توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه منتشر شد، سپاه پاسداران در تقریباً ۸۰ درصد کل «طرح های اقتصادی» در ایران، از جمله طرح های ترابری، آب، ساخت و ساز، نفت، و گاز مشارکت می کند، بر آنها مالکیت دارد، یا آنها را اداره می کند.
فساد شایع و تورم روزافزون، قیمت کالاهای اساسی را افزایش داده و موجب شده است که مردم با فشار اقتصادی شدید رو به رو شوند. مسئولان رژیم، حتی علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، صراحتاً به این واقعیت اذعان کرده اند.
بانک مرکزی ایران از سال ۱۳۹۷ تاکنون، نرخ تورم آن کشور را اعلام نکرده است. اما دنیای اقتصاد، که معتبرترین نشریه اقتصادی در ایران است، نرخ تورم نقطه به نقطه را بین ۳۴ درصد و ۳۶ درصد پیش بینی کرده است.
مرکز آمار ایران نیز شهریور گذشته ارقام مشابهی را ارائه کرد. آمارهای غیررسمی و قیمت کالاهای ضروری نشان می دهند که نرخ تورم تا پایان سال جاری (پایان اسفند ۱۳۹۹) بسیار بیشتر از ۴۰ درصد خواهد بود.
قیمت بسیاری از کالاهای اساسی روزانه طی ۱۲ ماه گذشته بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
رسیدن خشم عمومی به «نقطه جوش»
احمد توکل آبادی، اقتصاددان ساکن تهران، می گوید، این برداشت که ایران شاید بتواند به رغم تحریم های کنونی به نحوی وضعیت اقتصادش را بهبود بخشد، بیشتر به یک رؤیا شبیه است تا واقعیت.
او گفت که خشم عمومی نسبت به شرایط اقتصادی و معیشتی به نقطه جوش رسیده است. وی هشدار داد که دور بعدی اعتراضات مردمی ممکن است بسیار خشونت آمیزتر از اعتراضات آبان ماه بر سر افزایش شدید قیمت های سوخت باشد.
بزرگی و گستردگی اعتراضات ۱۳۹۸ از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تاکنون در ایران کم سابقه بود و بزرگترین اعتراضات از سال ۱۳۸۸ تاکنون به شمار می آمد. اعتراضات سال ۱۳۸۸ در پی یک انتخابات مورد مناقشه به راه افتاد.
مسئولان پس از یک سرکوب بی رحمانه توانستند اوضاع را مهار کنند. به گفته عفو بین الملل، در آن سرکوب دست کم ۳۰۴ نفر کشته شدند.
میزان تلفات و شدت این سرکوب به دلیل قطع شدن اینترنت پنهان ماند. کنشگران قطع اینترنت را به عنوان تلاشی برای جلوگیری از گسترش اطلاعات محکوم کردند.
توکل آبادی گفت که ناآرامی های اجتماعی ناشی از فروپاشی اقتصادی علاوه بر احتمال برافروختن دور دیگری از اعتراضات خشونت بار، ممکن است موجب شکل گیری گروه های مسلح زیرزمینی و همچنین اقدامات خرابکارانه در داخل کشور شود.
او یادآور شد که ماهیت اعتراضات سال گذشته با آن چه که طی دو دهه قبل روی داده است، متفاوت بود.
وی تأکید کرد که برخلاف اعتراضات گذشته که از خوابگاه های دانشجویی سرچشمه می گرفت، اعتراضات سال ۱۳۹۸ توسط قشر متوسط و طبقه فقیر جامعه آغاز شد.
او یادآور شد که در تهران مردم مناطق فقیرتر، مانند اسلامشهر و شهریار، بدنه اصلی تظاهرات را تشکیل داده بودند. به گفته او، دامنه این موضوع فراتر از پایتخت می رود و در مورد دیگر شهرهای ایران نیز صدق می کند.
این ها دقیقاً همان گروه هایی هستند که جمهوری اسلامی از آنها به عنوان «مظلوم» یاد می کند و مدعی حمایت از آنهاست.
انزوای فزاینده ایران
رژیم ایران به انحاء مختلف برای تغییر رفتار خود تحت فشار قرار بوده است. با این وجود، آن رژیم همچنان مقاومت کرده و به فعالیت خود در کشورهایی مانند عراق، سوریه، و یمن از طریق حمایت کردن از شبه نظامیان همسو با سپاه پاسداران ادامه داده است.
ایران همچنین به غنی سازی اورانیوم ادامه داده است. این اقدام ایران تخلف از مفاد توافق هسته ای ۱۳۹۴ موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است. ایران همچنین به توسعه سامانه های موشکی دارای توانایی هسته ای خود ادامه داده است.
این رفتار، عامل اصلی به اجرا درآمدن یک دور شدید از تحریم های ایالات متحده بود.
طی دو ماه گذشته، دولت های اروپایی نیز به شکل فزاینده ای به انتقاد از ایران پرداخته اند.
آلمان، فرانسه، و بریتانیا، روز ۱۷ دی گفتند که نسبت به اقدام ایران در افزایش غنی سازی اورانیوم خود «عمیقاً نگران» هستند. آنها همچنین نسبت به خطرات «بسیار چشمگیر» این وضعیت هشدار دادند.
تهران روز ۱۶ دی اعلام کرد که اکنون در حال غنی سازی اورانیوم با درجه خلوص تا ۲۰ درصد است. این عمده ترین اقدام ایران در نقض تعهدات خود بر اساس توافق هسته ای ۱۳۹۴ محسوب می شود.
تهران در منطقه نیز توسط همسایگانش در خلیج فارس محاصره شده است. آن کشورها از یک مشارکت نیرومند در زمینه امنیت داخلی برخوردار هستند؛ مشارکتی که توسط ایالات متحده حمایت می شود. آنها همچنین به ایجاد روابط تازه با اسرائیل ادامه می دهند.
علاوه بر بحرین و امارات متحده عربی، کشورهای ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، و ترکمنستان نیز با اسرائیل روابط اقتصادی و سیاسی دارند.
روسیه و چین با پشتیبانی کردن از انسدادگرایی مستمر ایران، از تهران حمایت می کنند.
مسکو و پکن با حمایت کردن از دسترسی رژیم ایران به بازار بین المللی اسلحه، منافع محدودی را دنبال می کنند و ایمنی و امنیت آینده خاورمیانه را به خطر می اندازند.
فرامرز ایرانی، تحلیلگر سیاسی ساکن کرمان در ایران، گفت که طی چهار سال گذشته هدف اصلی مسکو فروش اسلحه به تهران به منظور کسب منافع هنگفت بوده است. وی افزود که مسکو همچنین از انزوای جهانی تهران در خدمت منافع خودش در بازار جهانی نفت بهره برداری کرده است.
از سوی دیگر، پکن به منابع انرژی ایران، که به شدت به آن نیاز دارد، دسترسی پیدا می کند. این امر یک اهرم کلیدی را در این منطقه مهم راهبردی در اختیار رژیم چین قرار می دهد.