امنیت

حزب الله چگونه با بحران های مختلف لبنان مواجه شده است؟

نوشته المشارق

یک معترض لبنانی در جریان تظاهرات روز ۸ آذر در پایتخت بیروت، در حالی که کشور با یک بحران عمیق اقتصادی دست و پنجه نرم می کند، در خیابانی که با لاستیک های سوخته مسدود شده است، دراز کشیده است. [انور عمرو/ خبرگزاری فرانسه]

یک معترض لبنانی در جریان تظاهرات روز ۸ آذر در پایتخت بیروت، در حالی که کشور با یک بحران عمیق اقتصادی دست و پنجه نرم می کند، در خیابانی که با لاستیک های سوخته مسدود شده است، دراز کشیده است. [انور عمرو/ خبرگزاری فرانسه]

بیروت -- حزب الله طی سال ۱۴۰۰ و همزمان با از دست دادن احترام خود در میان حامیانش، در رسیدگی به بحران های گوناگون لبنان ناکارآمد بوده است.

بسیاری این را نتیجه مستقیم سرسپردگی حسن نصرالله، رهبر حزب الله، به رژیم ایران، و اصرار وی برای حمل کردن مشعل میراث قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده ایران، که مداخله و خونریزی در منطقه بود، می دانند.

سلیمانی در زمان حیاتش، رابطه خود با حزب الله و رهبر آن را پنهان نمی کرد.

تحلیلگران می گویند که او موفقیت حزب الله در انجام وظایفش را به منزله موفقیت خود می دانست. آنها خاطرنشان می کنند که همه اقدامات حزب الله در سوریه، یمن، و عراق در مناطقی انجام شد که سلیمانی در پی گسترش نفوذ ایران در آنها بود.

در این عکس بدون تاریخ که توسط دفتر رهبر ایران منتشر شده است علی خامنه ای رهبر ایران (سمت چپ)، حسن نصرالله رهبر حزب الله (نفر وسط)، و قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده نیروی قدس، دیده می شوند.

در این عکس بدون تاریخ که توسط دفتر رهبر ایران منتشر شده است علی خامنه ای رهبر ایران (سمت چپ)، حسن نصرالله رهبر حزب الله (نفر وسط)، و قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده نیروی قدس، دیده می شوند.

حامیان حزب الله پوسترهای قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده ایرانی، را در حالی که حسن نصرالله رهبر این جنبش در اوایل سال ۱۳۹۹ سخنرانی می کند، در دست دارند. [انور عمرو/ خبرگزاری فرانسه]

حامیان حزب الله پوسترهای قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده ایرانی، را در حالی که حسن نصرالله رهبر این جنبش در اوایل سال ۱۳۹۹ سخنرانی می کند، در دست دارند. [انور عمرو/ خبرگزاری فرانسه]

با گذشت دو سال از مرگ سلیمانی، اثرات این رابطه هنوز در بحران اقتصادی عمیقی که لبنان را تحت تاثیر قرار داده است -- یعنی در بحبوحه بدترین فروپاشی های اقتصادی جهان در بیش از یک قرن -- و در فلج شدن دولت به دلیل اقدام حزب الله در قبضه کردن فرآیند تصمیم گیری، هنوز احساس می شود.

مصطفی علوش، نماینده پیشین مجلس لبنان از جنبش «المستقبل»، سال گذشته به المشارق گفت که نقش سلیمانی به رابطه نزدیک او با نصرالله مرتبط است، همان طور که «از نفوذ او در آن حزب و پشتیبانی مستقیم نظامی، لجستیکی، و مادی» که او به حزب الله ارائه می کرد، آشکار است.

علوش گفت که این نفوذ مستقیماً بر حوادث داخل لبنان تأثیر گذاشت.

یک گروه شبه نظامی، نه یک حزب سیاسی

بحران سیاسی و اقتصادی لبنان در سال گذشته به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا و پیامدهای انفجار فاجعه‌بار ۱۳ مرداد در بندر بیروت تشدید شد.

مخالفان حزب الله آن حزب را مسئول بسیاری از مشکلات کشور می دانند. این در حالی است که این حزب احترام بسیاری از حامیان خود را نیز از دست داده است.

برخی آن را به دلیل در اختیار داشتن اسلحه و مشارکت در فعالیت های فسادآمیز، قاچاق، و محروم کردن خزانه لبنان از دریافت میلیاردها دلار، حزب الله را با عنوان دولتی در دل دولت دیگر متهم کرده اند.

آنتوان مراد، سردبیر رادیو لبنان آزاد، گفت: «مراد گفت: «بخش گسترده ای از مردم لبنان حزب الله را مسئول ورشکستگی آن کشور طی مدت ۳۰ سال می دانند.»

او گفت، اعتبار آن حزب از دست رفته است، نفوذ منطقه ای آن رو به زوال است، و سیاست های آن منجر به انزوای بین المللی لبنان شده است.

حسین عطایا، هماهنگ کننده «جنوبی ها برای آزادی»، می گوید که حزب الله «پیش از آن که یک حزب سیاسی باشد یک گروه شبه نظامی است.»

«این حزب یک گردان نظامی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [ایران] است.»

وی گفت: «این حزب دستورها را از تهران، از فرماندهان سپاه در دمشق، و امروز از مشاور فرهنگی سفارت ایران در بیروت دریافت می کند. این بدان معناست که این حزب برای حل مشکلات لبنان صلاحیت ندارد.»

عطایا تأکید کرد که حزب الله باید از روند تصمیم گیری سیاسی حذف شود.

وی گفت: «افزون بر این، مشارکت حزب الله در جنگ سوریه در کنار رژیم سبب تشدید مشکلات آن حزب در لبنان شده است؛‌ چرا که این باعث شده است شکاف میان حامیان انقلاب سوریه و مخالفان آن در لبنان افزایش پیدا کند.»

عطایا گفت، مشارکت حزب الله در جنگ، «در واقع تصمیم ایران به منظور کمک به رژیم سوریه برای رویارویی با اکثریت مردم آن کشور بوده است.»

او گفت: «این، به جهان نشان داد که حزب الله در تصمیم گیری خود آزادی و استقلال ندارد و بیشتر تابع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است.»

الزام خلع سلاح شدن حزب الله

کارشناسان می گویند که یک معضل عمده در ناتوانی لبنان برای بیرون کشیدن خود از این باتلاق، زرادخانه حزب الله است که از آن برای تهدید، ارعاب، و ترور مخالفان سیاسی خود استفاده می کند.

سلاح‌های این حزب روز ۲۲ مهر در بیروت به نمایش گذاشته شد. در آن روز شبه‌نظامیان حزب‌الله و جنبش امل با اسلحه جنگی و آرپی‌جی به سمت محله مسیحی‌نشین عین الرمانه شلیک کردند.

درگیری در میان راهپیمایی حزب الله/امل به دلیل درخواست برکناری قاضی طارق بیطار، که تحقیقات در مورد انفجار بندر بیروت را رهبری می کند، آغاز شد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، چند روز پس از این حادثه، نصرالله اعلام کرد که حزبش ۱۰۰ هزار جنگجوی «آموزش دیده» و «مسلح» در اختیار دارد. او برای نخستین بار افشا کرد چه تعداد جنگجو در صفوفش وجود دارند.

ایلی محفوظ، رهبر جنبش تغییر، گفت: «مادامی که این حزب به حاکمیت و سلاح هایش چسبیده است، در سلسله ترورها و آزار و اذیت‌های مخالفانش مظنون اصلی خواهد بود.»

محفوظ گفت، سلاح‌های حزب‌الله یکی از عوامل اصلی شکست و ضعف دولت بوده و وزرای وابسته به این حزب باعث تضعیف کشور و تخریب روابط آن با همسایگان عربی و حوزه خلیج فارس می شوند.

وی گفت: «ما خواستار جدایی از حزب‌الله هستیم؛ چرا که نمی‌توانیم با یک گروه شبه‌نظامی که ایرانی است و لبنانی نیست زندگی کنیم.»

طونی بولس، نویسنده سیاسی، به المشارق گفت که دستور کار حزب الله از طریق ایجاد سیستم‌های موازی باعث شکست دولت و ناتوانی آن شده است.

این سیستم‌ها شامل یک دستگاه امنیتی قوی، شبکه ارتباطی، مؤسسات مالی مانند قرض‌الحسن و نهادهای پزشکی و غیره است.

او گفت: «حزب‌الله یک حکومت و یک مرجع اجرایی دارد که از حاکمیت جداست و شبه‌دولت موازی آن را تشکیل می‌دهد. این حزب منتظر است تا دولت [لبنان] سقوط کند و به عنوان دولت مشروع ظاهر شود.»

«جوخه مرگ»

نصرالله بابت در اختیار داشتن یک جوخه مرگکه مخالفان برجسته را ترور می کند، شناخته شده است.

ترور لقمان سلیم، کنشگر سیاسی و از مخالفان حزب الله، در بهمن ماه گذشته، تنها یکی دیگر از نمونه های متعدد قتل های بی رحمانه این حزب است. این قتل ها معمولا به وسیله به اصطلاح «واحد ۱۲۱» اجرا می شود.

بنا بر گزارشی که روز ۳ شهریور در واشنگتن پست منتشر شد، منابع امنیتی فاش کردند سلیم عیاش، از عوامل حزب الله که به دلیل مشارکت در ترور رفیق الحریری، نخست وزیر پیشین لبنان، مجرم شناخته شده، از اعضای واحد ۱۲۱ بوده است.

این منابع گفتند که این واحد که دست کم چهار فقره ترور دیگر را انجام داده، تحت فرمان مستقیم نصرالله عمل می کند.

یکی از مخالفان شیعه این حزب مورد حمایت ایران گفت، اما نصرالله لبنان را طبق میل و خواسته [علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران] کنترل می کند، و این کار را به طرق مختلف از جمله از طریق ترورهای زنجیره ای سیاستمداران و روزنامه نگاران انجام می دهد؛ چرا که تصمیم های این حزب استقلال ندارد، بلکه از مرکز می آید و از دستور کار خاصی را دنبال می‌کند.»

این منبع گفت که نصرالله «یک مزدبگیر کوچک بود که توسط ایران ایجاد شد. ایران سپس او را به رهبری رساند و به او [اختیارات] و قدرت عظیمی داد تا به ولی فقیه (خامنه ای) خدمت کند.»

حسین عطایا، هماهنگ کننده «جنوبی ها برای آزادی»، به المشارق گفت که واحد ۱۲۱ حزب الله «در وهله نخست برای جمع آوری اطلاعات بین المللی تحت فرماندهی عماد مغنیه»، رئیس عملیات بین المللی این حزب، تشکیل شد.

مغنیه -- که در سال ۱۳۸۷ ترور شد و مصطفی بدرالدین جای او را گرفت -- مستقیماً با سلیمانی در ارتباط بود.

عطایا گفت که پس از مرگ بدرالدین، این واحد تحت فرماندهی و هدایت مستقیم نصرالله قرار گرفت. طلال حمیه بعدها سمت رهبری آن را بر عهده گرفت.

عطایا خاطرنشان کرد که حزب الله «نیرومندترین شاخه وابسته ایران در شرق مدیترانه است و ایران به دلیل نزدیکی این نیرو به مرزهای اسرائیل، به شدت به آن اتکا دارد.»

او گفت: «حزب الله هر کاری را که ایران بخواهد انجام می دهد و خدمات بزرگی را به آن ارائه می کند. از آن جمله می توان به اجرای حملات علیه اسرائیل هر زمانی که نیاز پیچیده تر کردن اوضاع با غرب، و به ویژه با ایالات متحده داشته باشد، اشاره کرد.»

«پیامدهای منفی برای لبنان»

ویولت غزل البلعه، اقتصاددان، گفت که گسترش نفوذ ایران از طریق حزب الله پیامدهای منفی را برای لبنان به همراه داشته است؛ پیامدهایی که گستره آن از وضع تحریم های بین المللی بر افراد و نهادهای لبنان تا فروپاشی کامل اجتماعی آن کشور، بوده است.

او گفت که این امر موجب افزایش انزوای اقتصادی و مالی لبنان در منطقه و فراتر از آن شده و به دلیل موضع سیاسی خصمانه این حزب در برابر کشورهای عرب منطقه خلیج فارس جریان سرمایه گذاری و گردشگری قطع شده است.

آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که این کشور توانایی خود برای جذب دلار را از دست داده است. بنا بر این آمارها، کسری تراز پرداخت ها در سال ۱۳۹۹ به حدود ۱۰.۵ میلیارد دلار رسید که تقریباً دو برابر سال قبل از آن است.

وی افزود که بنا بر اعلام سازمان ملل متحد، نرخ فقر مردم لبنان به حدود ۷۴ درصد رسیده است و این امر در نتیجه کاهش ۹۰ درصدی نرخ تبادل پوند و وخامت شدید مالی است که تمام ارزش دستمزدها را بلعیده است.

بانک مرکزی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که در روز ۱۸ آذر این بانک نرخ ارز برای سپرده‌های دلاری در بانک‌های این کشور را «از ۳۹۰۰ پوند به ۸۰۰۰ پوند» افزایش داده است.

خبرگزاری فرانسه گزارش داد که این اقدام به منزله پذیرش رسمی کاهش ارزش پوند لبنان است.

در همین حال، کشور همچنان در تاریکی فرو رفته و روزانه فقط دو ساعت برق دارد.

ایران آمادگی خود را برای ساخت دو نیروگاه در لبنان اعلام کرده است. این کشور همچنین در شهریور ماه یک محموله نفتی را از طریق سوریه به لبنان ارسال کرد.

اما بسیاری نسبت به انگیزه های واقعی ایران تردید دارند.

محمد قریطم، از اهالی بیروت، گفت: «من وعده‌های برق ایران را فقط به چشم تداوم نفوذ آن در لبنان و افزایش تسلط آن بر لبنان می بینم و این همان چیزی است که ما رد می کنیم.»

او هشدار داد: «حزب‌الله به دنبال سوءاستفاده از این بحران و فراخواندن پیشنهادهای ایران برای ساخت نیروگاه است، که این موضوع امکان حضور مستشاران و تکنسین های ایرانی سپاه در خاک لبنان را فراهم می‌کند.»

آیا این مقاله را می پسندید؟

0 نظر

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها در المشارق * به معنی فیلد ضروری است 1500 / 1500