ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران، و هیئت همراه او روز جمعه (۲۳ تیر) پس از سفر به سه کشور آفریقایی -- اوگاندا، کنیا و زیمبابوه -- به ایران برگشتند؛ رسانههای ایران با شور و اشتیاق این سفر را پوشش دادند.
رئیسی پیش از آغاز این سفر، که اولین سفر رئیسجمهوری ایران بعد از ۱۱ سال بوده و روز ۲۱ تیر آغاز شده است، آفریقا را «قارهٔ فرصتها» نامید.
رئیسجمهوری ایران از سطح تجارت با کشورهای آفریقایی ابراز ناخرسندی کرد و گفت دولت متبوعش توجه خود را به افزایش و گسترش روابط و تجارت با این قاره معطوف کرده است.
ایران پنج توافق تجاری با کنیا و چهار توافق دیگر با اوگاندا امضا کرد.
طبق اعلام دفتر رئیسی، ایران و اوگاندا بر سر موضوعات حذف الزام صدور روادید برای گردشگران، همکاری در بخش کشاورزی و تشکیل یک کمیتهٔ مشترک دائمی توافق کردهاند.
به گزارش رسانههای دولتی ایران، توافقها در زیمبابوه حول محور همکاری در زمینهٔ نیروی کار، کشاورزی، آموزش و علوم و فناوری بوده است.
دولت ایران گفت در روابط تجاری خود با زیمبابوه و اوگانادا بهدنبال اورانیوم است چرا که هر دوی این کشورها ذخایر اورانیوم فراوانی دارند.
انگلیس، فرانسه و آلمان (گروه ای ۳) در بیانیههای اخیر خود گفتند ایران همچنان برنامهٔ هستهای خود را فراتر از حدود مورد توافق توسعه داده و ذخایر اورانیوم غنیشدهٔ ۵ درصد، ۲۰ درصد و ۶۰ درصد خود را بیش از پیش افزایش داده است.
در حال حاضر، کل ذخایر اورانیوم غنیشدهٔ ایران به بیش از ۲۱ برابر سقف مشخصشده در توافق هستهای سال ۱۳۹۴ (برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام) رسیده است.
نگاه به شرق؟
رسانههای دولتی و وابسته به رژیم ایران این سفر را بهطور گسترده پوشش داده و آن را بهعنوان دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی در بوق و کرنا کردهاند.
اما با اینکه ایران در سفر آفریقا به ایجاد روابط جدید امیدوار بود، بسیاری از کارشناسان و ناظران نسبت به ثمربخش بودن این تلاشها شدیداً ابراز تردید کردهاند.
حتی در نظراتی که در وبسایتهای رسانهای میانهرو در ایران مطرح شده از این همه گزافهپردازی پیرامون سفر آفریقا انتقاد شده و ماهیت این «دستاورد» زیر سؤال رفته است.
صابر گلعنبری، ستوننویس تخصصی روزنامهٔ عصر ایران، نوشت این سفر «دیرهنگام» در شرایطی برگزار شده است که تهران تحت «فشارهای اقتصادی بزرگی» قرار دارد.
چند وبسایت دیگر نیز به اقتصاد تقریباً ورشکسته و «غیر قابل نجات» ایران اشاره کردند که زیر فشار تحریمها و کوتاهیهای دولت کمر خم کرده است.
یک استاد اقتصاد سیاسی ساکن تهران با شرط محفوظ ماندن هویتش به المشارق گفت: «طی چند دههٔ گذشته، یعنی دقیقاً از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، اقتصاد هیچ جایگاهی در سیاست خارجی ایران نداشته است».
او گفت: «دولت رئیسی با روی آوردن به کشورهای غیرغربی دارد سیاست "نگاه به شرق" [علی] خامنهای [رهبر ایران] را پیاده میکند».
«اما طنز ماجرا اینجاست که حداقل دو کشور از سه کشوری که رئیسی به آنجا سفر کرده نگاه به غرب دارند چون روابط نزدیکی با ایالات متحده و حتی اسرائیل دارند.»
«فرصت اقتصادی از دست رفته»
رسانههای دولتی گفتهاند که ایران «فرصت بزرگی» برای گسترش روابط خود با «کشورهای دوست» دارد و با توجه به اندازه و جمعیت آفریقا، کشورهای این قاره «بهترین گزینه» هستند.
اما در چند سرمقاله در رسانههای داخلی مستقل ایران به این نکته اشاره شده است که رقبای اصلی ایران در زمینهٔ تجارت با آفریقا ترکیه، عربستان سعودی، اسرائیل و امارات متحدهٔ عربی هستند.
در این مقالات گفته شده که ایران همین الآن هم در بحبوحهٔ تحریمهای بینالمللی فرصت تجارت با این قاره را از دست داده است.
در یکی از این سرمقالات گفته شده است که حتی اگر ایران تحت تحریم هم نبود، راهاندازی تجارت با آفریقا کار سادهای نبود.
در پی سفر رئیسی و مقامهای ارشد ایران به یک مرکز علمی ایرانی در نایروبی و بازدید آنها از پهپادهای ساخت ایران، وبسایتهای وابسته به رژیم با مباهات فراوان از «پهپادهای ایران در آفریقا» صحبت کرده و گفتهاند که از این پهپادها در بخش کشاورزی استفاده خواهد شد.
پهپادهای ایران بیشتر بهسبب استفادهٔ نظامی در جنگهای مختلف از یمن تا اوکراین معروفند.
یک کارمند ۵۶ سالهٔ بانک، که در کرمان زندگی میکند و دو فرزند دارد، گفت: «اسم کشور ما الآن با پهپاد مترادف شده است. به روسیه و یمن و حالا هم به آفریقا پهپاد میفرستیم.»
این خانم با شرط محفوظ ماندن هویتش به المشارق گفت: «من و همسرم با حقوق آخر ماه سر میکنیم. خانوادههای بیشمار دیگری وضعیتشان از ما هم بدتر است.»
«اما مسئولان رژیم فقط میخواهند جیب خودشان را پر کنند و آخرین چیزی که برایشان مهم است اقتصاد داخلی و رفاه مردم است.»
منفعت نه چندان زیاد
ایران میتواند به چه دستاوردی در آفریقا امیدوار باشد؟
روز پنجشنبه، چند کارشناس در گفتگویی در شبکهٔ تلویزیونی الجزیره گفتند دیپلماسی قدرت نرم ایران در آفریقا ضعیف و نابخردانه است و نفوذ فرهنگی چندانی هم ندارد، بهویژه در مقایسه با چین.
نگالا چومه، تحلیلگر اهل کنیا، در این گفتگو یادآور شد که مردم آفریقا اکثراً مسیحی و سنی هستند اما از دههٔ ۱۳۶۰ بهلطف خیریههای ایرانی جمعیت شیعیان کنیا افزایش یافته است.
او گفت احتمال دارد ایران بهدنبال نفوذ در جوامع کوچک شیعیان در آفریقا، خصوصاً در کنیا و اوگاندا، باشد.
آقای چومه گفت کنیا نیز ممکن است نیازمند کمک ایران در زمینهٔ مقابله با عناصر گروه شباب در سومالی باشد، گرچه در این سفر تأکیدی بر حوزههای امنیتی و دفاعی نشد؛ بلکه تمرکز این دیدار -- حداقل در انظار عموم -- بر تقویت همکاریها در زمینهٔ توسعه بود.
بهگفتهٔ اریک لاب، استاد گروه سیاست و روابط بینالملل دانشگاه بینالمللی فلوریدا، تهران ممکن است به دلایل ژئوپلیتیکی به آفریقا روی آورده باشد.
وی خاطرنشان کرد کشورهای آفریقایی عضو سازمانهایی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و عضو غیردائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و بهطور بالقوه میتوانند بهنفع ایران اعمال نفوذ کنند.
با اینحال، آقای لاب افزود با توجه به محدودیتهای دو طرف، نسبت به نقش ایران در آفریقا و فایدههای آن برای این قاره -- یا منفعت آفریقا از تحکیم روابط با ایران -- «بیش از حد خوشبین نیستم».