در ماههای اخیر اعتراضات بر سر مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در ایران بالا گرفته است. واکنش نیروهای امنیتی کشور - که معمولاً ترکیبی است از نیروهای پلیس ضدشورش و لباس شخصیها و عناصر یونیفرمپوش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – به این اعتراضات چیزی جز سرکوب کردن آنها نیست.
معلمان، کارگران کارخانهها و فعالان کارگری در سراسر کشور به خیابانها آمدهاند تا نارضایتی خود را از رژیم ایران ابراز کنند؛ در کنار آنها کشاورزان به کمبود آب و روستاییان نیز به مشکلات دفع بهداشتی زباله معترض هستند.
در بسیاری از موارد، تظاهرکنندگان از طریق ارعاب و تهدید از حق خود برای اعتراض کردن محروم شدهاند، در مواردی هم با خصومت و خشونت علنی نیروهای امنیتی مواجه شدهاند.
آنها مورد اصابت گلوله تفنگهای ساچمهای قرار گرفتهاند، دستگیر و زندانی شدهاند و برخی نیز با تفتیش تحقیرآمیز خانهها و کامپیوترهایشان مواجه شدهاند.
بهتازگی اتحادیههای کارگری و معلمان به مناسبت روز جهانی کارگر (١١ اردیبهشت) و روز معلم در ایران (١٢ اردیبهشت) تظاهرات هماهنگی را در ٢٨ شهر برگزار کردند. در این میان، نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران و پلیس در همۀ شهرهایی که تظاهرات برگزار شد، حضوری پررنگ داشتند.
در تهران، قرار بود این تظاهرات در مقابل ساختمان مجلس برگزار شود، اما به گفته سازماندهندگان این تظاهرات حضور شدید نیروهای پلیس شرکتکنندگان را منصرف کرد. به همین دلیل آنها تظاهرات را به حومۀ شهر منتقل کردند.
معلمان ماهها است که برای مطالبۀ حقوق پرداختنشدۀ معلمان قراردادی (کارمندان غیردولتی) در سراسر کشور تجمع میکنند. آنها همچنین خواستار اختصاص یافتن مزایای بیشتر به کارکنان و افزایش حقوق برای مقابله با تورم هستند.
معلمان قراردادی آموزش و پرورش خواهان این هستند که به کارمندان رسمی دولت تبدیل شوند، در عین حال، معلمان بازنشسته به دنبال افزایش حقوق بازنشستگی خود هستند تا بتوانند گذران زندگی کنند زیرا حقوق برخی از آنها زیر خط فقر است.
به گفتۀ مرکز حقوق بشر ایران شعارهایی که در تظاهرات روز کارگر (١١ اردیبهشت) به گوش میرسید شامل «رئیسی دروغگو حاصل وعدههات کو» و «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست» بود.
افزایش فقر و نارضایتی
پایین بودن دستمزد و بیکاری باری اضافی بر دوش مردم ایران تحمیل کرده است که خود با رکود تورمی شدید و وخامت اوضاع اقتصاد مواجه هستند.
اکرم وکیلی، یکی از معلمان بازنشستۀ دبستان ساکن کرمانشاه گفت از این بابت که نمیتواند همزمان همۀ فرزندان و خانوادههایشان را برای یک وعده غذا مهمان کند، خجالت میکشد.
او گفت: «باید آنها را به نوبت دعوت کنم»، شوهرم هم بازنشستۀ دولت است و بهسختی میتوانیم تا آخر ماه دوام بیاوریم.»
او افزود: «ما همیشه دور هم بودیم و فرزندانم و همسرانشان هفتهای چند بار برای صرف غذا به خانۀ ما میآمدند. اما حالا باید آنها را بهطور جداگانه دعوت کنم، چون نمیتوانم از پس هزینۀ هر هفته بربیایم.»
طی ماه گذشته شرکت کیان تایر که قدیمیترین کارخانۀ تولید لاستیک در خاورمیانه است تعطیل شد و حدود ١٢٠٠ نفر بیکار شدند. از آن زمان تا کنون کارگران بهطور مرتب تظاهراتی را در جلوی ساختمانهای بزرگ دولتی در تهران برگزار میکنند.
کارکنان سابق این کارخانه در مقابل کاخ ریاست جمهوری و وزارتخانههای مختلف پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد» و «کار، حقوق، اشتغال، حق مسلم ماست».
کارگران کارخانه کیان تایر طی یک دهۀ گذشته بارها جهت مطالبۀ حقوق پرداخت نشده و شکایت از فقدان مزایا و پایین بودن دستمزد اعتراض کردهاند.
علاوه بر کارگران بیکار شدۀ کیان تایر، کارگران بخشها و شهرهای مختلف نیز دائماً به پایین بودن دستمزد و ناکافی بودن مزایای خود اعتراض کردهاند.
در روز ٣٠ فروردینماه نارضایتی علنی به شکلی بیسابقهای خود را نشان داد. در این روز تعداد زیادی از کارکنان وزارت کار که بیشتر آنها زن بودند، در بیرون ساختمان این وزارتخانه تجمع کردند و خواستار دریافت حقوق و مزایای منصفانه شدند.
آنها با اشاره به سخنان حجت عبدالملکی، وزیر کار که در بهمنماه گذشته به مطبوعات گفته بود وزارتخانه را از حدود ١٠٠٠ کارمند پاکسازی میکند، شعار میدادند: «وزیر بیلیاقت، خجالت، خجالت!».
در همین حال، با آنکه مقامات ارشد ایران از درآمدهای بیسابقۀ حاصل از صادرات نفت سخن میگویند، نمایندگان مجلس، ناظران و فعالان مدنی در شگفتند این همه پول به کجا میرود.
بسیاری از مردم ایران معتقدند بین اختلاس درآمدهای نفتی و بهطور کلی فساد و همچنین حضور فرماندهان قبلی و فعلی سپاه پاسداران در پستهای حساس در دولت رئیسی ارتباط مستقیمی وجود دارد.
دستگیری، احضار، حبس
بر اساس گزارش رسانههای داخلی و بینالمللی، در جریان اعتراضات روز سهشنبه در چندین شهر دهها معلم دستگیر شدند. این تعداد نیز به فهرست روزافزون معلمان، کارگران و فعالان بازداشت شده در ماههای اخیر افزوده شد.
چند تن از اعضای رده بالای کانون صنفی معلمان و همچنین چهار فعال برجستۀ صنفی از جمله دستگیرشدگان آن روز بودند و دستکم ٧٠ معلم معترض به زندان مخوف اوین برده شدند.
برخی از فعالان شناختهشدۀ کانون صنفی نیز برای بازجویی به دادگاه یا وزارت اطلاعات احضار شدهاند.
چند تن دیگر نیز در خانههایشان دستگیر و به زندان برده شدند. خانههای آنها تفتیش شد و کامپیوترها و سایر دستگاههای هوشمندشان توقیف شد.
بنا به گزارش رسانهها، در سال گذشته تعدادی از فعالان کارگری و اعضای اتحادیه کارگران دستگیر و زندانی شدهاند و تقریباً در هر تظاهراتی در سراسر کشور تعدادی از معترضان بازداشت شدهاند.
بسیاری از معلمان و کارگران بدون برگزاری دادگاه و صدور حکم زندانی شدهاند. خانوادۀ برخی از معترضان بازداشتشده گفتند که تا چند روز پس از دستگیری از محل نگهداری آنها اطلاعی نداشتند.
در روز ١٤ اردیبهشت، رسانههای فارسیزبان خارج از کشور به نقل از منابع نزدیک به سه معلم زندانی گفتند آنها از زمان دستگیری خود در سه روز قبل دست به اعتصاب غذا زدهاند. یکی از فعالان صنفی که او نیز در زندان به سر میبرد برای اعلام همبستگی به این اعتصاب غذا پیوسته است.
سرکوب طرفداران محیط زیست
در همین حال، ایران با خشکسالی شدیدی مواجه است. این مسئله در کنار کمبود آب آشامیدنی و آب برای مصارف کشاورزی باعث شده است در دو سال گذشته دهها اعتراض در جنوب ایران برپا شود.
چند تن از فعال محیط زیست پس از مراجعه به سازمانهای بینالمللی محیط زیست بهمنظور دریافت مشاوره در مورد چگونگی مقابله با مشکلات مرتبط با کشورشان به «جاسوسی» متهم شدند و به زندان افتادند.
سوءمدیریت دولت در زمینۀ منابع آب، مشکلات کمبود آب را تشدید کرده و نامناسب بودن شیوۀ دفع بهداشتی زباله نیز بحران زیستمحیطی دیگری را رقم زده است.
در روز ٨ اردیبهشت، دهها تن از روستاییان سراوان، در استان گیلان واقع در شمال ایران طی سومین روز متوالی اعتراض به کوهی از پسماند، مورد اصابت گلولههای ساچمهای قرار گرفتند.
حدود ٣٠ سال است که دولت چندین تن زباله را به سراوان میبرد و اکنون کوهی از پسماند ایجاد شده است که بنا به گزارشها ٩٤ متر ارتفاع دارد.
مردم سراوان با بستن مسیر ورودی به محل دفن زباله، اعتراض خود را به این کوه پسماند نشان دادند و از پیامدهای زیانبار آن بر محیط زیست و بوی بدی که باید تحمل کنند شکایت داشتند.
نیروهای رژیم علاوه بر تیراندازی به غیرنظامیان با تفنگهای ساچمهای، چند نفر را نیز دستگیر کردند که خشم عمومی را برانگیخت.
دولت بعداً اعلام کرد برای رفع این مشکل اقدام خواهد کرد، اگرچه جزئیات نحوۀ انجام این کار همچنان نامشخص است. در حال حاضر بولدوزرهایی در این محل مشغول به کار هستند که زبالهها را جمعآوری میکنند و به مکان نامعلومی میبرند.