هنگامی که سربازان تجاوزگر روسیه در تصرف سریع کییف، اوکراین، و اطراف آن طبق برنامهریزیشان ناکام ماندند، به غارت ساختمانهای مسکونی و تجاری و تقریباً هر چیزی که در دسترسشان قرار داشت، روی آوردند.
همزمان با عقبنشینی، شکست، و تضعیف نیروهای روسی ساکنان در هوستومل واقع در حومه کیيف، از غارت گسترده اموالشان خبر دادهاند.
پولیتیکو روز ۲۴ فروردین به نقل از یکی از ساکنان محلی گزارش داد که در یکی از مجتمعهای مسکونی، ۹۰ درصد از آپارتمانها هدف سرقت، غارتگری، تخریب، و نابودی قرار گرفته اند.
یکی دیگر از ساکنان محلی گفت که دو سرباز را دیده است که با تبر وارد یک مجتمع آپارتمانی شدهاند و از آن تبر برای شکستن قفل درها استفاده میکردند.
وی گفت، یک افسر روسی در هنگام مواجهه با او ادعا کرد که آنها به دنبال سلاح هستند. «گفتم: ارتش شما ارتشی غارتگر است... سربازان شما... درهای خانههای غیرنظامیان را میشکنند و آنها را غارت میکنند.»
او همچنین به یاد آورد که یک سرباز روس را در حالی دیده بود که یک جفت کفش ورزشی مسروقه روی شانهاش آویزان بود و با شتاب از آنجا فرار میکرد. دیگران نیز مشغول حمل کیسههای کالاهای غارتشده از آپارتمانهای خالی بودند.
او گفت: «این شرمآور است.»
ناظران با اشاره به این که سربازان و مزدوران در میدان نبرد مجهز نیستند و در کشور نیز محروم هستند، گفتند که غارتگری در مناطق درگیری که ارتش روسیه و مزدوران تحت حمایت کرملین مستقر هستند، به امری رایج و عادی تبدیل شده است.
از اثاث خانه تا «جام قهرمانی»
نیروهای مجری قانون اوکراین در حالی که ویرانی های باقیمانده توسط نیروهای روسی را بررسی میکنند، سرقت همه چیز -- از ماشین لباسشویی، دوچرخه، عطر، و جواهرات گرفته تا اسباببازی و تجهیزات ماهیگیری -- از خانههای اوکراینیها را ثبت کردهاند.
در متن مکالمه تلفنی شنود شده توسط سرویس امنیتی اوکراین (اسبییو) که روز ۲۳ فروردین منتشر شد، پدر یک سرباز روس از پسرش میخواهد که از یک مکان مسکونی تصرف شده قلابهای ماهیگیری را بردارد.
این پدر به پسر سرباز خود توصیه می کند: «هرچه که هست را با خود ببر، اما مراقب و هوشیار باش که این غارت را به تو نسبت ندهند. این اقدام مانند [کسب] جام قهرمانی است، اما نگذار در آنجا کسی از تو عکس بگیرد.»
روزنامه لندن تایمز روز ۱۷ فروردین گزارش داد که در یک تماس تلفنی شنود شده دیگر، سربازان روس خطاب به همسران خود مباهات میکنند که از این کالاهای غارتشده برای پرداخت بهای مسکنشان استفاده کردهاند.
در تماسی دیگر که توسط سرویس امنیتی اوکراین شنودشده، همسر یک سرباز از او تقاضای یک لپتاپ، کفش ورزشی، و کت و شلواری با سایز مناسب میکند.
سرویس امنیتی اوکراین گفت: «این سرباز روس همۀ این اقلام را از منازل مسکونی تصرفشدۀ اوکراین به دست آورده است.» او از این بابت که برای [همسرش] لوازم آرایشی و تیشرتهای خوبی تهیه کرده، و دوستانش کیسههایی مملو از اقلام غارتشدۀ را با خودشان میبرند، به خودش میبالد.»
برخی دیگر به شوخی به یکدیگر میگفتند که این حمله «مثل رفتن به یک سوپرمارکت» بوده است.
از سربازان روسی در یک تلویزیون مداربسته در حالی که حدود ۲ هزار کیلوگرم کالای مسروقه از یک ادارۀ پست بلاروس بستهبندی و برای خانوادههایشان ارسال میکنند، عکسبرداری شده است.
الکساندر پالی، تاریخدان و دانشمند علوم سیاسی اوکراینی، با اشاره به محرومیتهایی که سربازان روسی در میهنشان تجربه میکنند، یادآور شد که برخی از آنها حتی داخل خانههایشان توالت ندارند.
او به کاروانسرا گفت: «آنها در یکی از شهرهای اوکراین، این نوشته را از خود به جای گذاشتند: چه کسی به شما اجازه داده است که اینقدر خوب زندگی کنید؟»
او گفت: «آنها هیچ چیز ندارند، اجازه هیچ کاری به آنها داده نمیشود و در نتیجه آنها فکر میکنند که چرا دیگران اجازه برخورداری از این چیزها را دارند؟ حقد و حسادت روسها را دربرگرفته است و به این دلیل آنها هر چیزی را که در خانههای زیبای اوکراینی میبینند، برمیدارند.»
«فقیرتر، ضعیفتر، و ناامنتر»
به گفتۀ ناظران، کرملین در درگیریهای سراسر جهان، بهویژه در مناطقی که دارای منابع طبیعی فراوانی هستند، از شرکتهای نظامی خصوصی روسی -- از جمله گروه بدنام واگنر -- استفاده میکند.
گمان میرود که یوگنی پریگوژین، تاجر روسی و از همپیمانان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، تأمین مالی گروه واگنر را بر عهده دارد. این گروه در سال ۱۳۹۳ زمانی که روسیه کریمه را از اوکراین جدا کرد، ظاهر شد.
علاوه بر اوکراین، مزدوران روسیه در کشورهای سوریه، ونزوئلا، سودان، جمهوری آفریقای مرکزی، مالی، لیبی، چاد، و ماداگاسکار نیز حضور دارند.
میلتون سندز، دریادار نیروی دریایی ایالات متحده، که ریاست فرماندهی عملیات ویژه آفریقا را بر عهده دارد، اواسط اسفند به واشنگتن پست گفت: «گروه واگنر وارد میشود، کشور را بیثباتتر میکند، منابع معدنی را از بین میبرد، و تا جایی که میتواند پول به جیب میزند و سپس از آنجا خارج میشود.»
«هر بار، کشور فقیرتر، ضعیفتر، و ناامنتر میشود.»
مزدوران گروه واگنر در لیبی از سال ۱۳۹۷ برای پشتیبانی از ارتش ملی لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر که مورد حمایت روسیه است، در حال جنگ بودهاند.
ذخایر عظیم نفتی لیبی و موقعیت راهبردی آن در دریای مدیترانه، برای مسکو که میخواهد در خاورمیانه و شمال آفریقا نیروی برتری باشد، بسیار جذاب است.
گروه واگنر از سال ۱۳۹۷ در حمایت از دولت درگیر جنگ جمهوری آفریقای مرکزی کمک کرده است. در مقابل، یک شرکت مرتبط با پریگوژین توانسته است مجوزهایی را برای استخراج طلا و الماس دریافت کند.
روسیه دهها جنگجوی سوری و لیبیایی را بهمنظور تقویت خطوط مقدم به جمهوری آفریقای مرکزی آورده و اکنون در حال استخدام سوریها برای جنگیدن در اوکراین است.
نشریه «فارین پالیسی»، روز ۵ فروردین گزارش داد که مزدوران سوری و لیبیایی در جمهوری آفریقای مرکزی که دستمزد بسیار ناچیزی میگیرند و فاقد تجهیزات مناسب هستند، به غارت گسترده متوسل شدهاند. آنها از مرغ گرفته تا بز و احشام دیگر، و نیز پول، موتورسیکلت، و حتی تشک مردم را دزدیدهاند.
در مالی، جایی که مزدوران گروه واگنر محافظت از کاخ ریاستجمهوری را بر عهده دارند، اجرای عملیاتی در ماه اسفند در مورا، که صدها کشته برجای گذاشت، جنجالبرانگیز شد.
ارتش مالی و شاهدانی که مطبوعات و دیدبان حقوق بشر با آنها مصاحبه کردند، این عملیات را به عنوان قتلعام غیرنظامیان توصیف کردند. آنها گفتند که سربازان مالی و جنگجویان خارجی که احتمالاً روسی بودهاند، دست به تجاوز و غارت زدهاند.
«سرقت، امری شایع در سراسر مناطق پرتنش»
مسکو در سوریه، از طریق استفاده از شرکتهای امنیتی خصوصی، در پی دستیابی به تسلط نظامی بر مناطق دارای پتانسیل نفت و معدن است، شبهنظامیان رقیب را بیرون میراند و روسیه را در موقعیت مناسبی برای بهرهمند شدن از بازسازی آینده قرار میدهد.
مارات گابیدولین، فرمانده پیشین گروه بازرسی، آذر ماه ۱۳۹۹ به سایت خبری مستقل روسی «مدوسا» گفت که مزدوران گروه واگنر مقر یونسکو در پالمیرا را غارت کردند.
او به خاطر آورد که «سنگهای باستانی» و یک «نقش برجسته» را در پایگاههای واگنر در سوریه دیده بود.
شبهنظامیانی که در کنار رژیم مورد حمایت روسیه در شهر دیرالزور سوریه مبارزه میکنند، مرتباً مشغول غارت کردن خانههای افراد متواری از جنگ بودند. آنها حتی بازارهایی را به راه انداختند و علناً اقلام مسروقه را در آن بازارها فروختند.
محمد العبدالله، روزنامهنگار سوری مستقر در قاهره، در سال ۱۳۹۶ به دیارنا گفت: «این شیوههای انجام شده توسط ارتش رژیم و شبه نظامیان آن تبدیل به الگویی شده که در همه مناطق آن را دنبال میکنند؛ چرا که سرقت گسترده در سراسر مناطق پرتنش بیداد میکند.»
او گفت که روندهای مشابهی از همین نوع غارتگریها در حلب مشاهده شده است؛ جایی که برخی از گروهها سرقتهای هدفمندی انجام میدهند و کارخانههای متعدد، و منازل مسکونی و حتی برخی از اماکن و ساختمانهای دولتی را چپاول میکنند.
غارتگری در گرجستان
مردم گرجستان از سال ۱۳۸۷، یعنی زمانی که نیروهای روس به کشورشان حملهور شده و یک پنجم آن را اشغال کردند، خاطرات تلخی در ذهن دارند.
روسها [در گرجستان] نیز همان رفتاری را داشتند که در سوریه و اوکراین از خود نشان دادند.
راتی مجیری در مرداد ۱۳۸۷ در صدا و سیمای گرجستان (جیپیبی) کار میکرد و جنگ روسیه و گرجستان را در تلویزیون پوشش می داد. روزنامهنگاران گرجستانی در شهرهایی مانند شهر گوری، که روسها پیش از عقبنشینی آنها را اشغال کرده بودند، فعالیت میکردند.
مجیری که اکنون در یک شبکه تلویزیونی اپوزیسیون فعالیت میکند، گفت: «هرگز روزی را که آنها از قرارگاههای نظامی گرجستان سرویسهای بهداشتی را ربوده و در کامیونهای نظامی روسیه بار زدند، فراموش نمیکنم. ما از این رویداد یک ویدیو ضبط کردیم که اکنون در آرشیو [صدا و سیمای ملی گرجستان] موجود است.»
تی موتسیکولاشویلی، ۶۳ ساله، اهل فریسی واقع در منطقه شیدا کارتلی، پسرش را در این جنگ از دست داده است. «روز ۱۸ یا ۱۹ مرداد بود که من از روستا فرار کردم. باگرات بورتسوادزه، پسر من، در آنجا ماند... او ۲۴ ساله بود.»
او گفت: «باگرات به قتل رسیده بود. آنها [روسها] جنازه او را برای چندین روز در خیابان رها کرده بودند. حتی هنوز هم نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود. خانه من غارت شد و پس از آن در آتش سوخت... هر آنچه که دوست داشتند با خودشان بردند و مابقی را آتش زدند.»
لیلا کندلکی ۸۲ ساله، اهل نیکوزی، واقع در منطقه شیدا کارتلی، با درماندگی شاهد غارت خانهاش توسط روسها بود. او دربارۀ آن زمان می گوید: «ما چندین روز در اسارت به سر بردیم.»
روسها «مبل بزرگ و زیبای مادربزرگم را با خود بردند ... سینک آشپزخانهام، همۀ لباسهای زمستانیام را ... ظروف چینی بسیار خوب و قیمتیام را با خودشان بردند. آنها هنگام رفتن به من گفتند، از این که من را نکشتهاند، باید خوشحال باشم.»
[اولها چپیل، از کییف، و متیو رتمن، از تفلیس، در تهیۀ این گزارش همکاری کردهاند.]