هر دو رژیم چین و ایران توافقنامه همکاری را که اوایل سال جاری میلادی میان آنها امضاء شده است، یک توافق «برد-برد» توصیف کردند. اما در حقیقت این توافق چین را در موقعیتی آسیب پذیر قرار می دهد؛ چرا که در را به روی تحریم های شدید آمریکا باز می کند.
جزئیات توافقنامه ۲۵ ساله و ۴۰۰ میلیارد دلاری موسوم به «توافق همکاری راهبردی» که در اسفند ماه امضاء شد، بسیار مبهم است.
مذاکرات برای دستیابی به این توافق -- که بخشی از طرح یک هزار میلیارد دلاری چین به نام «یک کمربند یک جاده» است -- سال گذشته موجب شد که بحث های شدیدی در ایران به راه بیافتد. عملاً هیچ گونه جزئیاتی از محتوای آن منتشر نشده است.
پیش نویسی از سند این توافقنامه که قبلاً درز کرده بود، نشان داده که این یک توافق گسترده است و همکاری های زیرساختی، مخابراتی، و امنیتی را دربر می گیرد.
بنا بر این سند، این مشارکت حضور چین در پروژه های بانکی، مخابرات، بندرها، راه آهن، و ده ها طرح دیگر در ایران را به شدت گسترش خواهد داد. در مقابل، چین طی ۲۵ سال آینده نفت ایران را به صورت منظم -- و با تخفیف های سنگین -- دریافت خواهد کرد.
این توافق که نخستین بار در سال ۱۳۹۵ پیشنهاد شد، همچنین شامل آموزش و تمرین های نظامی مشترک، پژوهش و تولید مشترک جنگ افزارها، و هم رسانی اطلاعات است.
کمک های فزاینده چین به ایران همچنین به معنای حمایت مستقیم پکن از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است.
سپاه پاسداران از طریق نیروی قدس که بازوی برون مرزی سپاه است، مسئولیت صدور تروریسم و مسلح کردن شبه نظامیان نیابتی رژیم ایران در سراسر منطقه از جمله در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، و افغانستان را بر عهده داشته است.
سپاه حاکمیت دولت های منطقه را تضعیف کرده و مسئول مرگ و فلاکت هزاران تن در سراسر خاورمیانه و فراتر از آن است.
تضعیف تحریم تسلیحاتی ایران
توافق چین و ایران می تواند فروش اسلحه به ایران را نیز گسترش دهد. اما هر گونه فروش چنین اقلامی توسط چین با خطر تحریم شدن از سوی ایالات متحده روبه روست.
پس از منقضی شدن تحریم تسلیحاتی یک دهه ای سازمان ملل متحد علیه ایران در مهر ماه گذشته واشنگتن متعهد شد که هر دولتی را که برای صادر کردن اسلحه به ایران اقدام کند، مجازات نماید.
دیفنس نیوز آبان ماه گذشته گزارش داد که تهران بیشترین تمایل را به تانک ها، جت ها، و سامانه های پدافند هوایی روسیه دارد. با این وجود، پکن هم در این میان از فرصت هایی برخوردار است.
دینفس نیوز به نقل از عبدالله الجنید، تحلیلگر بحرینی، گزارش داد: «تمایل ایران به تهیه مهمات پروازی (موسوم به پهپادهای کامیکازی)، پهپادها [هواپیماهای بدون سرنشین]، قایق های مسلح بدون سرنشین، به این معنی است که چین احتمالاً فناوری های مدرنی را برای کمک به این کشور خاورمیانه به منظور توسعه شناورهای دریایی و پهپادهای بدون سرنشین آن ارائه خواهد کرد.»
هم زمان با انقضاء این تحریم در آبان ماه گذشته، وزارت خارجه چین در جریان یک کنفرانس خبری از قصد پکن برای «مدیریت تجارت اسلحه به شیوه ای محتاطانه» خبر داد.
شاهین محمدی، روزنامه نگار ایرانی مقیم ایالات متحده، گفت که مقامات ایران به اشتباه باور دارند که توافق ۲۵ ساله با چین به متعادل کردن فشار ایالات متحده بر ایران کمک خواهد کرد و از این طریق امکان تزریق سرمایه و ارائه فناوری به آن کشور را فراهم خواهد آورد.
وی گفت: «این یک خیال پردازی است. در حقیقت یک دهه قبل، زمانی که موضوع تحریم های [بین المللی] علیه ایران مطرح شد، چین بی هیچ تردیدی به همراه آمریکا برای اعمال آنها بر ایران رأی داد.»
او گفت که سپاه از حامیان بزرگ توافق تهران با چین است؛ چرا که سپاه امیدوار است از چین موشک بخرد تا بتواند آنها را مهندسی معکوس کند و زرادخانه خود را بهبود بخشد.
گام اشتباه سیاسی
تصمیم ایران برای معامله با چین یک گام سیاسی اشتباه است که هزینه اقتصادی سنگینی را به دنبال خواهد داشت. این امر همچنین می تواند روابط ایران با جامعه بین المللی را به خطر بیاندازد. چنین اقدامی هم زمان اشتباه بزرگی از سوی چین است.
ایالات متحده شهریور ۱۳۹۸ دو واحد از شرکت کشتیرانی اقیانوسی چین (کاسکو) را که بزرگترین شبکه حمل و نقل چین است، تحریم کرد. آمریکا گفت که آنها در دور زدن تحریم های ایران دست داشته اند.
تحریم علیه کاسکو بلافاصله موجب افزایش قیمت محموله های نفتی در آسیا و افزایش ۳۰ درصدی هزینه های کلی شد.
پیامدهای این اقدام به حدی بود که مقامات دولت چین در جریان مذاکرات تجاری با ایالات متحده در دی ماه ۱۳۹۸ خواستار رفع تحریم های آن شرکت شدند. ایالات متحده سرانجام تحریم های یکی از این دو واحد را لغو کرد.
اگر ایالات متحده شرکت ها یا شهروندان چینی را به دلیل فعالیت هایشان در ارتباط با ایران تحریم کند، چین بخش های عمده ای از بازارهای جهانی خود را از دست خواهد داد؛ بازارهایی که برآورد می شود سود به دست آمده از آنها چندین برابر سود بالقوه سرمایه گذاری در ایران باشد.
فریبرز اعتماد، اقتصاددان مقیم ایران، می گوید که بخش بزرگی از مردم ایران مخالف حضور چین در صحنه اقتصاد ایران هستند.
وی گفت که حتی اگر رژیم قرار باشد پولی را از چنین توافقی با چین به دست آورد، این پول به دست مردم ایران نمی رسد، بلکه همان گونه که در گذشته بارها ثابت شده است به جیب سیاستمداران فاسد خواهد رفت و هزینه فعالیت های منطقه ای شرورانه سپاه را تأمین خواهد کرد.
اعتماد گفت: «ناتوانی رهبران جمهوری اسلامی در تأمین نیازهای مردم ایران به حدی عظیم و گسترده است که حضور چین نمی تواند آن را جبران کند.»
اجبار و گسترش نفوذ از طریق بدهی
بسیاری می گویند توافقنامه ای که تابستان گذشته بی سر و صدا در میان انبوه انتقادات در ایران تدوین شد، بر منطقه و فراتر از آن تأثیر منفی خواهد گذاشت.
با این توافق، رژیم ایران که تضعیف شده است، با انزوای جهانی روبروست، راه گریزی ندارد -- و بر لبه پرتگاه فروپاشی اقتصادی قرار گرفته است -- کاملاً به رژیم چین، که جسورتر و گستاختر شده، وابسته شده است.
یکی از راهبردهای اصلی پکن برای تحت فشار قرار دادن، بدهکار کردن دیگران است.
پکن وام های بسیار بزرگی را به کشورهای آسیب پذیر سراسر جهان می پردازد و با آنها قراردادهای سنگینی را منعقد می کند. چین در ظاهر این کار را برای ساختن اقتصادشان انجام می دهد. اما زمانی که این کشورها ناگزیر قادر به بازپرداخت وامشان نباشند یا در اجرای تعهدات قراردادی شان ناتوان بمانند، پکن امتیازات دردناکی را از آنها مطالبه می کند.
چنین امتیازاتی شامل پشتیبانی دیپلماتیک از منافع چین و یا تخصیص عمده منابع طبیعی یک کشور به چین بوده است.
منتقدان به پروژه های سرمایه گذاری قبلی چین اشاره کرده اند. در آن پروژه ها کشورهایی در خاورمیانه، آفریقا، و آسیا بدهکار شده و نهایتاً زیر سلطه مقامات پکن قرار گرفته اند.
از جمله موارد عمده نگرانی، تأسیاست بندری پیشنهادی در ایران، از جمله دو تأسیاست واقع در سواحل دریای عمان، است.
یکی از این بندرها در جاسک درست بعد از تنگه هرمز و در ورودی خلیج فارس واقع شده است. این بندر یک نقطه برتری راهبردی را در آب هایی که بیشتر نفت جهان از طریق آنها جا به جا می شود، در اختیار چین قرار می دهد.
چین پیش از این یک مجموعه بندرها را در امتداد اقیانوس هند ساخته و از آن طریق «گردنبندی» از ایستگاه های سوخت گیری و تدارکات را از دریایی چین جنوبی تا کانال سوئز به وجود آورده است.
این بندرها، که به ظاهر ماهیت تجاری دارند، به طور بالقوه از ارزش نظامی نیز برخوردارند و به نیروی دریایی به سرعت رو به گسترش چین، این امکان را می دهند که حوزه عملیاتی خود را گسترش دهد.
بی معنی!
پاسخ دهید1 نظر