ناظران میگویند، دستگیری و زندانی شدن اخیر یک روزنامهنگار آمریکایی در روسیه به اتهام «جاسوسی»، شباهتهای میان بازداشتهای روسیه و ایران از این نوع و انگیزههای نهفته در پس این اقدام آنها را آشکار میکند.
هر دو کشور مرتب از این راهبرد بهعنوان ابزاری برای ارعاب مخالفان یا بهکارگیری زندانیان بهعنوان وثیقه بهمنظور امتیازگیری -- مانند آزاد شدن منابع مالی مسدودشده یا مبادلهٔ زندانیان -- از کشورهای محل اقامت فرد گرفتارشده، استفاده میکنند.
ایوان گرشکوویچ، خبرنگار ۳۱ سالهای که مسائل روسیه را در روزنامهٔ وال استریت ژورنال که در سطح جهان شناخته شده است، پوشش میداد، روز ۹ فروردین در یکاترینبورگ به اتهام جاسوسی دستگیر شد. ایوان گرشکوویچ و این روزنامه این ادعا را قویاً تکذیب کردهاند.
گرشکوویچ که والدین او از تبعیدیهای متولد شوروی سابق هستند، نخستین روزنامهنگار آمریکایی است که از پایان جنگ سرد تاکنون به اتهام جاسوسی در روسیه بازداشت شده است.
پیش از گرشکوویچ، نیکلاس دنیلوف، خبرنگار «یواس نیوز اند ورلد ریپورت» در مسکو، آخرین روزنامهنگار آمریکایی بازداشتشده در روسیه بود. او در سال ۱۳۶۵ به اتهام جاسوسی دستگیر و بهمدت ۱۳ روز در زندان «کاگب» نگهداری شد.
بریتنی گراینر، ستارهٔ اتحادیهٔ ملی بسکتبال زنان ایالات متحده، روز ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ بهدلیل حمل مقدار کمی روغن شاهدانه در روسیه دستگیر و به ۹ سال زندان محکوم شد.
روسیه و ایالات متحده روز ۱۷ آذر سال گذشته در یک تبادل زندانیان، گراینر را با ویکتور بوت، که یک تاجر اسلحهٔ روسی است، مبادله کردند.
پیشتر، یعنی در سال ۱۴۰۱، ترور رید، تفنگدار سابق نیروی دریایی ایالات متحده، نیز در نتیجهٔ مبادلهٔ زندانیان با روسیه آزاد شده بود.
دو شهروند آمریکایی دیگر همچنان در روسیه زندانی هستند. یکی از آنها پل ویلان، یک تفنگدار دریایی سابق ایالات متحده، است که در سال ۱۳۹۷ به اتهام جاسوسی بازداشت شد و اکنون پنجمین سال از محکومیت ۱۶ سالهٔ خود را سپری میکند.
در مرداد ۱۴۰۰، هنگامی که مارک فوگل، ۶۱ ساله، قصد داشت با مقدار کمی ماریجوانا -- که برای آن نسخهٔ پزشکی بههمراه داشت -- وارد روسیه شود، دستگیر شد.
بنا بر گزارش کارزار «خانوادههایمان را به خانه بیاوریم» در شهریور ۱۴۰۱، روسیه از سال ۱۳۹۶ سالانه دستکم یک شهروند آمریکایی را در بازداشت نگه داشته است.
بنا بر گزارش «انپیآر» در فروردینماه، مسکو تعداد فزایندهای از شهروندان ایالات متحده را دستگیر کرده است.
شیوههای روسی در ایران
در ایران نیز تعدادی از اتباع خارجی و دوتابعیتی طی سالها دستگیر و زندانی شدهاند. حکومت ایران هم مانند روسیه، بسیاری از آنها را به جاسوسی متهم کرده است.
بهگفتهٔ تحلیلگران آگاه، شباهتهای میان روشهای بازداشت، بازجویی، اعترافهای اجباری، و شکنجه نشان میدهد که ایران در تحت تعقیب قرار دادن مخالفان از شوروی سابق و روسیهٔ امروزی کپیبرداری کرده است.
یک استاد علوم سیاسی مستقر در ایران گفت: «اگر شیوهٔ بازجویی زندانیان در روسیهٔ زمان شوروی و همچنین روسیهٔ امروزی را بخوانید، بهوضوح میبینید آنچه رژیم ایران انجام میدهد تقریباً شبیه کاری است که روسها انجام میدهند.»
او که نخواست نامش فاش شود، گفت، یکی از ارکان اصلی دودمان پهلوی که تا سال ۱۳۵۷ بر ایران حکومت میکرد، ترویج آموزههای ضد مارکسیسم و مبارزه با نفوذ و گسترش کمونیسم از چین و اتحاد جماهیر شوروی بود.
این استاد دانشگاه در ادامه توضیح داد که فعالان مارکسیست و کمونیست، زمانی که با هواداران انقلاب اسلامی متحد شدند، بخشی از جنبش ضد پادشاهی در آستانهٔ پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بودند.
یک زندانی سیاسی سابق ایرانی که بهدلیل فعالیتهای مارکسیستی خود در دههٔ ۱۳۶۰ زندانی شده بود، در اینباره گفت که در روزهای اول پس از انقلاب اسلامی، این فعالان به «بخشی از ماشین تبلیغاتی علیه شاه تبدیل شده بودند.»
او به المشارق گفت، ظاهراً با روی کار آمدن رژیم کنونی ایران، آنها دقیقاً از شیوهٔ برخورد شوروی سابق نسخهبرداری کرده بودند.
این استاد دانشگاه گفت: «نكات مشترک متعددی وجود داشت. آنها آنچه را که خوانده و آموخته بودند بهوضوح اجرا میکردند.»
دوتابعیتیهای زندانی در ایران
در حال حاضر، چند تن از افراد دوتابعیتی در زندان مخوف اوین ایران نگهداری میشوند.
مراد طاهباز، تاجر و محافظ حیات وحش که دارای تابعیت ایران، آمریکا، و بریتانیا است، در جریان سرکوب فعالان محیط زیست در دیماه ۱۳۹۶ دستگیر شد.
کاووس سید امامی، همکار کانادایی-ایرانی او، چند هفته بعد در شرایط مشکوکی تحت بازداشت درگذشت.
مقامات رژیم، طاهباز و هفت محیطبان دیگر را به جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده دربارهٔ مناطق راهبردی ایران تحت عنوان انجام پروژههای زیستمحیطی و تحقیقاتی، متهم کردهاند.
به گزارش بیبیسی، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد میگویند «درک این موضوع که چگونه کار برای حفظ گیاهان و جانوران ایران احتمالاً میتواند با جاسوسی علیه منافع ایران مرتبط باشد، امری دشوار» است.
طاهباز و سه تن از همکارانش در مهرماه ۱۳۹۷ به «افساد فیالارض» متهم شدند. افساد فیالارض یک عبارت قرآنی است که از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ برای توجیه کشتن زندانیان سیاسی بهکار میرود.
این اتهام بعداً به «همکاری با دولت متخاصم ایالات متحده» تغییر یافت.
رژیم جمهوری اسلامی در اتهامزنی به کنشگران سیاسی متهم به «تلاش برای سرنگونی رژیم» پس از طرح اتهام دیگر یعنی «افساد فیالارض» سابقه دارد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مهر ۱۳۹۴ سیامک نمازی، شهروند ایرانی-آمریکایی، را که برای شرکت «کرسنت پترولیوم» مستقر در دبی کار میکرد، دستگیر کرد.
باقر، پدر سالخوردهٔ او نیز در بهمنماه ۱۳۹۴ پس از دریافت اجازهٔ ملاقات با پسرش در زندان اوین بازداشت شد.
هر دو در مهر ۱۳۹۵ به اتهام «همکاری با دولت متخاصم خارجی» به ۱۰ سال زندان محکوم شدند. باقر نمازی مهر ۱۴۰۱ آزاد شد. اما پسرش همچنان در ایران زندانی است.
احمدرضا جلالی، شهروند ایرانی-سوئدی و متخصص طب اورژانس، فروردین ۱۳۹۵ زمانی که از سوئد به ایران رفته بود، بازداشت شد.
بهگفتهٔ عفو بینالملل، جلالی قبل از اینکه به او اجازهٔ دسترسی به وکیل داده شود، هفت ماه زندانی بود و سه ماه از این هفت ماه را در سلول انفرادی بوده است.
جلالی در مهر ۱۳۹۶ به اتهام «افساد فیالارض» مجرم شناخته و به اعدام محکوم شد. وکلای او میگویند که رأی دادگاه بر اساس شواهدی که تحت فشار بهدست آمده، صادر شده است.
بنا بر گزارشها، جلالی در فروردین ۱۴۰۰ به سلول چندنفره منتقل شد. او همچنان در زندان است، هرچند هنوز تاریخی برای آنچه مقامات دادگاه بهعنوان اعدام قریبالوقوع او ذکر کردهاند، اعلام نشده است.
شهروندان دوتابعیتی دیگری نیز همچنان در ایران زندانی هستند که از جملهٔ آنها میتوان به عماد شرقی، بازرگان آمریکایی-ایرانی متهم به جاسوسی، اشاره کرد.
در همین حال، فریبا عادلخواه، محقق ایرانی-فرانسوی، که در سال ۱۳۹۸ به اتهام توطئه علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه حکومت ایران دستگیر شده بود، در بهمنماه آزاد شده است، اما همچنان قادر به سفر نیست؛ چرا که مقامات ایرانی از بازگرداندن مدارک هویتی او امتناع میکنند.
یک استاد علوم سیاسی مستقر در ایران گفت: «روشهای مشابهی که ایران و روسیه در مقابل کسانی که از آنها میترسند، زندانی و متهم میکنند، نشاندهندهٔ این است که چگونه دیکتاتوریهای متحد و منزوی کشورهایشان را اداره میکنند.»
او گفت: «در برخی موارد، تهران حتی در نحوهٔ برخورد با زندانیان دوتابعیتی یک گام از مسکو جلوتر است، اما افکار عمومی سرکوبگرانه بهوضوح شبیه یکدیگر است.»