سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ابتدای تأسیس خود یک نیروی ایدئولوژیک بود که وظیفه داشت رژیم روحالله خمینی را به قدرت برساند و «انقلاب را صادر کند».
بهگفتۀ تحلیلگران، سپاه پاسداران طی تقریباً چهار دهه از تأسیس خود، تأکیدش را بر آموزش ایدئولوژیک افزایش داده است تا جایی که آن را با آموزش نظامی هموزن ساخته و به تندروترین عناصر پاداش داده است.
همانطور که از نام سپاه پاسداران مشخص است، که شامل واژه «ایران» نمیشود، کاربرد تواناییهای نظامی این نیرو برای هیچ هدف اصلی داخلی دیگری غیر از سرکوب مخالفان در نظر گرفته نشده است.
دلیلش این است که سپاه پاسداران عمدتاً برای اجرای سیاستهای توسعۀ منطقهای و انجام مأموریت «صدور انقلاب» تأسیس شد که هدف خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.
اعتقادات اصلی این نهاد به نیروهای جذب شده و تعلیمدیدگان آن تلقین میشود و تشویق شدن آنها بسته به میزان سرسپردگیشان به این باورها و میزان تعهد آنها نسبت به فعالیتهای منطقهای صورت میگیرد.
مؤسسۀ خاورمیانه (MEI) در گزارش خود به تاریخ ١٣ اردیبهشت اعلام کرد تلاشهای سپاه پاسداران برای القای افکارافزایش یافته است و گفت که سرمایهگذاری در چنین القائاتی برای رژیم سود داشته است.
طبق این گزارش، پاداش تعهد ایدئولوژیک، دستمزد اضافی است و منجر به تشویق و ترفیع درجه در سپاه پاسداران میشود.
همچنین، در این گزارش آمده است که نسل سوم و چهارم عناصر سپاه پاسداران (یعنی کسانی که بین سالهای ١٣٨١ تا ١٣٩٩ استخدام شدهاند) از نظر ایدئولوژیکی از همه تندروتر هستند.
شکل دادن به تفکر نیروها
تحلیلگران میگویند سپاه پاسداران افراد دارای گرایشهای ایدئولوژیک که به همین دلیل مستعد پذیرش القائات فکری هستند یا کسانی که به حمایت مالی نیاز دارند را برای استخدام انتخاب میکند و آنها را به افرادی که میخواهد تبدیل میکند.
اکنون، اعضای این نهاد از جمله نقشآفرینان اصلی سیاست و اقتصاد ایران هستند و بهخاطر تندروی و سرسپردگیشان به آموزۀ ولایت فقیه پاداش میگیرند.
این آموزه خواهان بیعت کردن با علی خامنهای، رهبر ایران، است که نهایت قدرت را در ایران در اختیار دارد و قاطعانه از سپاه پاسداران حمایت میکند.
ولایت فقیه یکی از آموزههای کلامی شیعه است که نظام دیکتاتوری حکومت ایران و صدور «انقلاب» به کل منطقه را توجیه میکند. هرچند این آموزۀ کلامی به دلیل نامتعارف بودن آن تاحد زیادی در میان شیعیان مورد پذیرش واقع نشده است.
مبنای آن بر دخالت در امور منطقه از طریق صدور انقلاب است.
خامنهای روابط نزدیکی با سپاه پاسداران دارد و همۀ تصمیمها، راهبردها و اقدامات آن زیر نفود او است.
یک تحلیلگر سابق نیروی دریایی ایران که نخواست نامش فاش شود به المشارق گفت: «خامنهای و رژیم بهطور کامل در دستان سپاه پاسداران هستند».
سپاه پاسداران خواهان سهمی از بودجۀ کشور است که دائماً افزایش مییابد و بر بخشهای عمدۀ اقتصاد ایران تسلط دارد.
این نهاد در حوزۀ نفت، مخابرات، حمل و نقل، بنادر و کشتیرانی، گمرک، صنایع صادرات و واردات و همچنین در بخشهای صنعتی و کشاورزی بیشتر منافع را به خود اختصاص میدهد.
به حاشیه رانده شدن و نادیده گرفته شدن ارتش
تحلیلگر سابق نیروی دریایی ایران گفت جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران را بر ارتش که نیروی مسلح متعارف ایران است مقدم میداند. او اشاره کرد: «سپاه پاسداران برای ایدئولوژی بیش از تخصص ارزش قائل میشود.»
به گفتۀ او: «این نیرو در اوایل دوران انقلاب [اوایل دهه ١٣٦٠] برای دور زدن ارتش آموزشدیدۀ حرفهای تشکیل شد که انقلابیون آن را غیروفادار و احتمالاً طرفدار غرب میدانستند».
ارتش، پس از پایان جنگ ایران و عراق، هم از نظر بودجه و هم از نظر دفاعی به حاشیه رانده شده است و مورد اعتماد رقیب خود یعنی سپاه پاسداران و خامنهای نیست.
سپاه پاسداران مدتهای مدیدی است که بر بخش لجستیک و تدارکات ارتش موسوم به اتکا تسلط پیدا کرده است.
با این حال، در فایلی که بهمنماه گذشته به بیرون درز کرد یکی از مقامات ارشد سپاه پاسداران اشاره کرد که «ما [سپاه پاسداران] باید در مورد اتکا کاری بکنیم، زیرا اخیراً نیروهای ارتش تلاش کردهاند به آن نفوذ کنند.»
با اینکه نیروهای ارتش آموزشهای عملی بیشتری میبینند، در سپهر نظامی کشور نقشی حاشیهای دارند.
بابک اصلانینیا، کارشناس نظامی مقیم ایران و کهنهسرباز ارتش گفت: «خامنهای که فرماندۀ کل قوا است، بهخوبی از نقایص سپاه پاسداران اطلاع دارد، اما همچنان مصر است که آن را نسبت به ارتش در اولویت قرار دهد.»
«یک نمونه از این نقایص سرنگون کردن پرواز ٧٥٢ خطوط هوایی بینالمللی اوکراین است. آنها بهجای دفاع از حاکمیت کشور، غیرنظامیان خودمان را کشتند و این تنها یک نمونه است.»
او گفت: «خامنهای و سپاه پاسداران بیش از آنکه بر دفاع از کشور متمرکز باشند، بر بنیادگرایی اسلامی، نیروی قدس و اقدامات بیثباتکنندۀ منطقهای آن تمرکز دارند.»
اصلانینیا اشاره کرد: «دلیل این مسئله این است که حاکمیت مردمی و ملی هرگز برای آنها مهم نبوده است.»
پاداش دادن به تندروترینها
نفوذ روزافزون سپاه پاسداران در صحنۀ سیاسی ایران باعث شده است تعداد اعضای آن که بهعنوان سفیر در کشورهای منطقه، شهردار، مدیران ارشد و میانی در دولت منصوب میشوند نیز افزایش پیدا کند.
کابینۀ ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران، به شکلی بیسابقه از نیروهای تندرو بهره میبرد که بسیاری از آنها از مقامات سابق سپاه پاسداران هستند.
از جملۀ این افراد، محمدباقر قالیباف، از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است که از نزدیکان قاسم سلیمانی، فرمانده کشتهشدۀ نیروی قدس، محسوب میشود.
قالیباف که متهم بود در دوران ریاست خود بر شهرداری تهران مبالغ هنگفتی را اختلاس کرده است، در دادگاهی تبرئه شد که افراد دیگری را مجرم شناخت و در اردیبهشت ١٣٩٩ رئیس مجلس شد.
او بار دیگر در فروردینماه بهخاطر سفر پرخرج خانوادهاش به ترکیه خبرساز شد. اعضای خانوادۀ او ٢٠ چمدان بزرگ از اقلامی را که در این سفر خریداری کرده بودند با خود آوردند، آن هم در زمانی که بسیاری از ایرانیها دچار مشکلات شدید معیشتی هستند. همین موضوع خشم عمومی را برانگیخت.
این در حالی است که مقامات رژیم، از جمله خامنهای، دائماً شرح میدهند که سادهزیست هستند و اموال اندکی دارند، که البته شواهد فراوانی بر خلاف این ادعاها وجود دارد.
تحلیلگر نیروی دریایی گفت: «اگر به ٤٠ سال گذشته نگاهی بیندازید، فکر نمیکنم بتوانید نمونهای پیدا کنید که یک افسر ارشد سپاه پاسداران به خاطر رفتار نادرستش در داخل یا خارج از ایران مسئول دانسته شده باشد.»
«آنها نهایتاً جابجا شدهاند یا عناوین تازه یا پستهای جدیدی به آنها داده میشود.»
چنین روندی به بروز نارضایتی در داخل ایران - که با بحران اقتصادی حادی مواجه است چون سپاه پاسداران خزانه خود را پر میکند و بودجه نیروهای وابسته منطقهای خود را تأمین میکند - دامن زده و موجب اعتراضات مردمی شده است که سپاه پاسداران خود به سرکوب آنها کمک کرده است.