در اختیار داشتن مهار آسمان بر فراز یک رشته کوه کلیدی در ایران، نقشی کلیدی در درگیریهای احتمالی آینده ایفا خواهد کرد.
رشته کوههای زاگرس که در امتداد کوههای قفقاز به سمت جنوب کشیده شده است، از جنوب شرق ترکیه تا شمال شرق عراق امتداد دارد و تقریباً از مرز غربی ایران به موازات ساحل خلیج فارس تا بندرعباس در تنگه هرمز به سمت جنوب ادامه مییابد.
این رشته کوه مانعی طبیعی را نه تنها با مرز غربی ایران با عراق، بلکه در امتداد مرز جنوب غربی ایران به موازات خلیج فارس ایجاد میکند.
گزارش اتاق فکر استراتفور در شهریورماه ١٣٩٠ به این نکته اشاره کرد که همانطور که صدام حسین رهبر عراق در سال ١٣٥٩ متوجه شد، حمله از طریق کوههای زاگرس امکانپذیر نیست.
بر اساس این گزارش، جنگ سالهای ١٣٥٩-١٣٦٧ بین ایران و عراق دو واقعیت را نشان داد.
«اول اینکه حملهای قاطعانه، با بودجه مناسب و بدون وجود مانع از بینالنهرین [عراق] به سمت کوههای زاگرس با شکست مواجه خواهد شد (و البته بهای سنگینی برای طرف مدافع خواهد داشت).»
«دوم این که در عصر دولت - ملتها با توجه به وجود مرزهای معین و ارتشهای دائمی، چالشهای لژستیکی ناشی از وجود کوههای زاگرس، انجام حمله بزرگ از طرف ایران به سمت عراق را نیز به همان اندازه غیرممکن میسازد.»
این گزارش متذکر شد پشتیبانی از نیروی مهاجم مستلزم ملاحظات لژستیک است و عبور دادن مقادیر زیادی از آنچه مورد نیاز است از راه زاگرس - از هر دو طرف - تقریباً غیرممکن است.
سناریوی تنش
یک درگیری زمینی بالقوه به احتمال بسیار زیاد در مرزهای ایران در امتداد خلیج فارس رخ خواهد داد، بهویژه به این دلیل که راهبرد رژیم در صورت وقوع جنگ، تهدید به بستن تنگه هرمز و حمله به کشتیهای دریایی است.
گزارش «توانمندیهای اسلحه ارتش برای سال ١٤٠٤ و پس از آن» که در سال ١٣٩٨ توسط شرکت مطالعاتی رند منتشر شد، پیشبینی میکند ایران درگیری را با استفاده از موشکهای ضدکشتی، قایقهای کوچک و مین به منظور حمله به کشتیهای تجاری و کشتیهای جنگی آغاز خواهد کرد که تلاش کند از عبور و مرور کشتیهای تجاری از تنگه هرمز و راهی شدن آنها به سوی خلیج فارس محافظت کند.
سایر تاکتیکها تلاش برای انجام حملات هوایی در اوایل درگیری و اعزام نیروهای عملیات ویژه به کشورهای خلیج فارس به منظور فراهم کردن امکان حملات بیشتر به کشتیها و مختل کردن عملیاتهای نظامی دشمن.
طبق این گزارش، نیروهای متخاصم نیز به نوبه خود تنها قادر به تأمین امنیت جزایر کلیدی در خلیج فارس و تنگه هرمز و انجام حملات به مناطقی در امتداد سواحل ایران هستند که بهعنوان سایتهای پرتاب موشک یا به منظور پشتیبانی از عملیات قایقهای تهاجمی کوچک ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند.
نیروهای ایرانی که احتمال مداخله آنها بیش از همه وجود دارد، یگانهای کوچکتری خواهند بود که در اطراف چندین پایگاه واقع در جزایری مانند ابوموسی، فارسی، خارک، لارک، جزیره خارگ، قشم و سیری مستقر خواهند شد.
این گزارش میگوید اگر درگیریها به مدت چند هفته ادامه یابد، نیروهای متخاصم بهطور بالقوه میتوانند حملاتی را به مناطقی در جنوب ایران که توسط نیروهای ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند، انجام دهند.
در چنین سناریویی، در اختیار داشتن برتری هوایی بر کوههای زاگرس که در شمال منطقه درگیری احتمالی قرار دارد، موضوعی کلیدی است.
این گزارش مدعی است نیروهای متخاصم تلاش خواهند کرد دفاع هوایی محدود ایران را سرکوب کنند و عملیات ضربتی را به منظور متوقف کردن حملات و وادار کردن رژیم به پایان دادن به درگیریها انجام دهند.
بر اساس این گزارش، تمرکز اهداف نخست بر پایگاههای هوایی، سپس بر پرتابگرهای موشک و قابلیتهای هدفگیری آنها، کشتیهای جنگی و قایقهای تهاجمی کوچک و پایگاههای دریایی خواهد بود.
در اختیار داشتن کنترل آسمان همچنین از جابهجا شدن نیروهای ایرانی از میان ناهمواریهای کوهها به سمت جنوب جلوگیری میکند و مانع از توانایی رژیم برای تقویت نیروهایش در ساحل میشود.