سازمانهای حقوق بشری میگویند تعطیلی یک روزنامه توسط رژیم ایران پس از انتشار کاریکاتور انتقادی از علی خامنهای، رهبر ایران تلاش دیگری برای سانسور رسانهها و خاموش کردن صداهایی است که خواهان حقوق اولیه بشر هستند.
روز ١٥ آبان ماه رژیم روزنامه کلید، که یک روزنامه میانهروی ایرانی است را پس از انتشار مجدد یک کاریکاتور در صفحه اول خود تعطیل کرد. این کاریکاتور در اصل توسط علی اشتیاق برای نشریه کیهان لندن که در بریتانیا منتشر میشود، طراحی شده بود.
این کاریکاتور که در آخرین شماره روزنامه مذکور منتشر شد، دستی را نشان میدهد که انگشتری دارای نگینی گرانقیمت به دست دارد و یک خط قرمز یعنی خط فقر را ترسیم میکند.
فرم دست، شکل و رنگ انگشتر و نگین آن روشن میسازد که این دست متعلق به خامنهای است.
خامنهای، برخلاف ادعای ایران مبنی بر اینکه او صاحب ثروت اندکی است و فقط یک «حسینیه و یک خانه ساده» دارد، درواقع یک امپراتوری تجاری به ارزش ٢٠٠ میلیارد دلار را کنترل میکند. این در حالی است که کشور در بحران اقتصادی فرو رفته است.
عنوان این کاریکاتور که برای اولین بار در تارنمای کیهان لندن منتشر شد «دست سرخ» بود که بهطور ضمنی نشان میدهد دست خامنهای به خون مردم ایران آغشته است، در حالی که زندگی مرفهی دارد و انگشتری با نگینی گرانقیمت به انگشت کرده است.
در زیر خط قرمز، گروهی از ایرانیان نشان داده شدهاند که برای رساندن خود به آن تلاش میکنند.
طبیعتاً کاریکاتور بازنشر شده از مأخذ آن یعنی کیهان لندن نامی نبرده است چراکه نشریه مذکور مخالف رژیم و در ایران ممنوع است. همچنین فاقد تصویر افرادی (عموم مردم) است که تلاش میکنند به خط فقر برسند و عنوان اصلی را هم ندارد، هرچند سایر جزئیات این دو یکسان است.
تیتر کاریکاتور در صفحه اول روزنامه کلید به این شرح است: «میلیونها خانوار ایرانی زیر خط فقر!» و حداقل مبلغ ماهانه برای زنده ماندن یک خانوار متوسط چهار نفره با فونت کوچکتر اضافه شده است.
براساس اطلاعیه رسمی اخیر، این مبلغ ١١٠.٥ میلیون ریال یا معادل ٣٥٠ دلار است که ناشی از سقوط شدید ارزش پول ایران است بهطوری که ارزش کنونی آن در طول تاریخ به پایینترین میزان رسیده است.
میانگین مستمری ماهیانه کارکنان بازنشسته دولت حدود یک سوم این مبلغ است.
این مسئله که دست خامنهای دارد خط فقر را ترسیم میکند نشاندهنده دیکتاتوری دینی اوست و خونی که به آن آغشته است نشان میدهد که او ایرانیها را برای منافع خود قربانی میکند.
شریف منصور، هماهنگکننده برنامه کمیته حفاظت از روزنامهنگاران خاورمیانه و شمال آفریقا، گفت: «ارائه گزارش صادقانه و شفاف در مورد مسائل زندگی روزمره برای مردم ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است.»
«مقامات ایرانی باید به روزنامه کلید اجازه بدهند تا فوراً فعالیت خود را از سر بگیرد و از هرگونه تلاش برای سانسور رسانهها دست بردارند.»
انگشتریهای خامنهای
انگشتریهای خامنهای در ایران همواره مورد توجه بوده است.
با اینکه رهبر بهاصطلاح معظم تلاش میکند نشان دهد سبک زندگی ساده و معمولی دارد و ادعا میکند که زندگی او در حد یک خانواده پایینتر از حد متوسط است، مجموعهای از انگشترهای گرانقیمت با نگینهای بزرگ به دست میکند.
اگرچه دست راست وی در اوایل دهه ١٣٦٠ و در اثر سوءقصد یک گروه مخالف فلج شد، بهندرت دیده شده است که دست راست فاقد حرکتش بدون انگشتر باشد.
رهبر همیشه در دست چپش نیز یک یا دو انگشتر دارد.
روشن است که انگشتریهایش برای او مهم هستند و به گفته حامیان ثابتقدم او و رسانههای راستگرای ایرانی که معمولاً به سپاه پاسداران وابسته هستند، این انگشتریها به نمادی از تقدس او تبدیل شدهاند.
بعد از اینکه خامنهای یکی از انگشتریهای خود را به نشانه قدردانی به قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده سپاه قدس هدیه داد، سر و صدای زیادی به پا شد.
نشریات و تارنماهای نزدیک به خامنهای، پس از مرگ قاسم سلیمانی در مورد اهدای انگشتری که نام سلیمانی بر روی آن حک شده بود و شباهت آن به مرکزی در تهران که نشانهای ارزشمند در آنجا نگهداری میشود، مطالب زیادی نوشتند.
سانسور افسار گسیخته
در طول ٢٥ سال گذشته، چندین نشریه به دلیل انتشار کاریکاتورهایی که رژیم آنها را موجب توهین به شخصیتهای عمومی، بهویژه روحانیون تعبیر کرده است، بهطور موقت یا دائم تعطیل شدهاند.
بیش از دو دهه پیش، روزنامه آزاد به این دلیل تعطیل شد که در کاریکاتوری از جناس بین نام محمدتقی مصباح یزدی، روحانی ارشد و نماینده وقت مجلس خبرگان رهبری و واژه تمساح استفاده کرده بود.
گاهی اوقات تصمیمات مربوط به تعطیلی نشریات، پس از انتشار مقالات یا سرمقالههایی در انتقاد از رژیم و سیاستها و دستور کار آن اتخاذ شده است.
در زمان محمد خاتمی، رئیسجمهوری اسبق ایران دستکم چندین روزنامه به جرم غیرقابل اثبات «تبلیغات ضدرژیم» تعطیل شدند، در حالی که تنها مقالههایی را در نقد عناصر تندروی رژیم منتشر میکردند.
حتی کوچکترین انتقاد – اعم از سیاسی، مالی و غیره - میتواند مجوز یک نشریه را به خطر بیندازد و سانسور افسار گسیخته باعث ایجاد خودسانسوری شدید در حوزه نشریات ایران شده است.
درخصوص کاریکاتور روزنامه کلید، عبارت مربوط به خط فقر واقعی است و حتی مبنای آن دادههای منتشر شده توسط خود دولت است.
اما حضور دست خامنهای برای رژیم قابل قبول نیست، گویی حوادث و مسائل ناگوار ربطی به او ندارد.
نشریات ناچار هستند به این نوع سانسور تن بدهند، در عین حال تحت فشار قرار میگیرند تا تمام تحولات مثبت را به او نسبت بدهند، امری که در واقعیت بهندرت رخ میدهد.
رهبر بدون هیچگونه تواضع یا فروتنی، تمام اعتباری را که میتواند کسب کند به شیوهای واقعاً تمامیتخواهانه به خود نسبت میدهد.