نارضایتی از سقوط شدید اقتصاد ایران، نحوه مواجهه رژیم با بحران ویروس کرونا، شیوع بیکاری، کمبود آب و خاموشی های دائمی در ماههای اخیر باعث بروز اعتراضات در سراسر ایران شده است.
در حالی که ایرانیان برای رسیدن به حقوق خود تظاهرات میکنند و برای برآورده شدن خواستههایشان فشار میآورند، دستگاه امنیتی رژیم نیز برای سرکوب اعتراضات و اعمال قدرت خود با توسل به زور بسیج شده است.
بر اساس گزارش عفو بینالملل در اعتراضاتی که در آبان ماه ١٣٩٨ پس از افزایش ناگهانی و شدید قیمت سوخت در سراسر کشور آغاز شد، رژیم تنها دست به سرکوبی بیرحمانه زد که حداقل ٣٠٤ کشته برجای گذاشت.
اخیراً نیز نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات ٢٤ تیرماه در خوزستان دست کم چهار نفر را به ضرب گلوله کشتند این اعتراضات به تهران، کرج، تبریز و اصفهان گسترش یافت و با اعتراضات کوچکتری در چند شهر دیگر همراه شد.
رژیم در واکنش به این اعتراضات، پلیس ویژه ضدشورش را اعزام کرد و از سپاه برای سرکوب تظاهرکنندگان بهره گرفت.
رژیم در اعتراضات اخیر و قبلی برای سرکوب مخالفت مردمی شدیداً به سپاه و همچنین نیروی مقاومت بسیج وابسته به سپاه متکی بوده است.
با این حال ناظران به این مسئله اشاره کردهاند که سپاه تحت فشار فزایندهای قرار دارد و بازوی آن در خارج از کشور یعنی نیروی قدس در پی سیاستهای توسعهطلبانه رژیم ایران تقریباً به نقطه شکست رسیده است.
نیروی قدس سپاه پاسداران در حین تلاش برای پیشبرد دستور کار رژیم در عراق، سوریه، یمن، لبنان و فراتر از آن با کسری بودجه دست و پنجه نرم میکند که باعث شده است نتواند به شبهنظامیان وابسته حقوق مناسبی بپردازد یا در برخی موارد اصلاً حقوقی به آنها بدهد.
در همین حال، تحلیلگران کارآیی استراتژی نظامی تهران و آمادگی کلی نیروهای مسلح ایران را مورد تردید قرار دادهاند و رویکرد ایران به تأمین بودجه نظامی را «مشکلآفرین» خواندهاند.
سازمانهای نظامی موازی
اصرار ایران بر حفظ دو سازمان نظامی موازی موجب پیچیدگی بیشتر این وضعیت شده است؛ یعنی از یک سو ارتش متعارف ایران و از سوی دیگر سپاه که از شبهنظامیانی تشکیل شد که در انقلاب ١٣٥٧ در حمایت از روح الله خمینی جنگیدند.
رژیم به نیروهای مسلح متعارف یعنی ارتش توجه بسیار کمی دارد و احترام چندانی برای آن قائل نیست و بودجه اختصاص یافته به این نیرو بسیار کمتر از سپاه، بهویژه نیروی قدس است. این میزان بودجه در دهه گذشته بیش از پیش کاهش یافته است.
علاوه بر نابرابری در زمینه بودجه که با به لرزه درآمدن اقتصاد ایران آشکارتر میشود، تنشهای فزایندهای بین سپاه پاسداران و ارتش ایران وجود دارد.
به گفته یک تحلیلگر سابق نیروی دریایی ایران که نخواست نامش فاش شود، رژیم در تلاش است تا «بودجه دو ارتش را به شکل مؤثری تأمین کند.»
او گفت: «این بدان معناست که ارتش ایران در تمام زمینهها با کمبود بودجه مواجه باشد: از جمله در زمینه آموزش، تجهیزات، سلاح و سختافزار.»
در اواخر سال گذشته مشخص شد که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس ایران و چند شخصیت ارشد دیگر بودجه سالیانه ایران را مخفیانه دستکاری کردهاند.
در نتیجه این دستکاری بودجه، صدها میلیون دلار به سپاه و نهادهای همپیمان با آن که مستقیماً زیر نظر علی خامنهای، رهبر ایران فعالیت میکنند، اختصاص یافت.
اولویت دادن رژیم ایران به سپاه - حتی بدون این بودجه اضافی – نیز باعث شده است که این نیرو سهم عمدهای از بودجه نظامی کشور را به چنگ آورد که بهای آن را مردم ایران میپردازند.
عموم مردم با مشکلات اقتصادی مانند بیکاری و عدم کمک رژیم به ایرانیان و رفع نیازهای مالی آنها در بحبوحه بدتر شدن مداوم همهگیری کرونا و همچنین رکود تورمی و سقوط شدید ارزش ریال ایران دست و پنجه نرم میکنند.
نرخ برابری ریال در سال ١٣٥٧ و برای مدت کوتاهی پس از انقلاب اسلامی ٧٠ ریال به ازای هر ١ دلار بود. این نرخ در حال حاضر، در بازار سیاه ٢٨٠ خزار ریال به ازای هر ١ دلار است.
ناظران میگویند این مسئله چرخه معیوبی را آغاز کرده است که در نتیجه اولویتهای نامناسب رژیم مردم فقیرتر میشوند و نارضایتی افزایش مییابد.
آنها اضافه کردند تا زمانی که چیزی تغییر نکند، این چرخه مخالفت و سرکوب ادامه خواهد یافت که سپاه را فرسوده و توانایی آن را برای حفظ نظم تضعیف میکند.
آنها افزودند این مسئله در نهایت میتواند رژیم ایران را بیثبات یا حتی سرنگون کند.