صادرات نفت خاورمیانه، که حدود ۳۰ درصد از عرضه جهانی نفت خام را دربرمیگیرد، همواره در اثر اقدامات تهاجمی سپاه پاسداران و گروههای نیابتی آن با اخلال مواجه شده است.
با تداوم سیاستهای توسعهطلبانه رژیم ایران، از جمله دخالت نظامی در امور یمن و عراق و سوریه از طریق گروههای نیابتی، دفعات حمله به نفتکشها و تأسیسات تولید نفت منطقه طی سالهای اخیر افزایش یافته است.
این سیاست دخالتهای منطقهای شامل حملات نیابتی به مراکز نفتی عربستان سعودی و نفتکشهای در حال تردد در آبراههای منطقهای بوده است.
طی دو سال گذشته، ایران و گروههای نیابتی آن به انجام حملات پهپادی در عراق، یمن و عربستان سعودی و همچنین حمله به کشتیهای تجاری در مسیرهای کشتیرانی بینالمللی متهم شدهاند.
مسئولیت بعضی از این حملات را حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن به عهده گرفتهاند.
ناظران بر تحرکات ایران به حملهای در ۱۲ تیرماه اشاره کردند که طی آن یک کشتی باربری در مسیر بندر جده عربستان سعودی به امارات متحده عربی هدف قرار گرفته بود؛ این حمله را میتوان یکی از نمونههای اخیر تهاجم ایران دانست.
ناظران گفتند به نظر میرسد حمایت محکمی که رسانههای وابسته به رژیم بلافاصله پس از وقوع حادثه در روزهای ۱۲ و ۱۳ تیرماه از سپاه پاسداران نشان دادند بیانگر نقش ایران در این حمله باشد.
حوادث مرتبط با ایران
این حمله یکی از سلسله حملات مشابهی است که با ایران و گروههای نیابتی آن ارتباط دارد.
روز ۱۷ اسفند حوثیهای مورد حمایت ایران مسئولیت یک حمله موشکی و پهپادی به رأس تنوره در سواحل عربستان سعودی در خلیج فارس را به عهده گرفتند؛ رأس تنوره یکی از بزرگ ترین بنادر نفتی جهان است.
منطقه شرق پادشاهی عربستان سعودی قلب صنعت نفت این کشور است و بیشتر تأسیسات تولید و صادرات نفت آرامکو در همین منطقه قرار دارد.
در آن زمان، وزارت دفاع عربستان سعودی گفت با انجام این حملات، «ستون اصلی اقتصاد جهان، تأمین نفت و امنیت انرژی جهانی» هدف قرار گرفته است.
حوثیها قبلاً هم در ۱۴ اسفند و ۴ آذر ۱۳۹۹ مسئولیت حملات موشکی دیگری به تأسیسات سعودی آرامکو در جده را به عهده گرفته بودند.
در شهریور ۱۳۹۸، با انجام حملاتی به میدان نفتی خوریس و تأسیسات فرآوری عبقیق در عربستان سعودی تولید نفت خام پادشاهی عربستان موقتاً به نصف رسید و بازارهای انرژی جهان دچار آشفتگی شد.
ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی ایران را مسئول این حوادث دانستند.
ساسان تامغا، تحلیلگر اطلاعات ساکن ایران، گفت مقامهای جمهوری اسلامی با نقاب دفاع از منافع ملی، «سیاست انتقامجویی» علیه بعضی از کشورها را در پی گرفتهاند.
او گفت اما تعریف آنها از منافع ملی و اقداماتی که انجام میدهند و ریشه در روحیه ستیزهجوی آنها دارد باعث انزوای هر چه بیشتر جمهوری اسلامی شده است.
بازار نفت پردردسر
تحلیلگران میگویند تحریمهایی که در اثر فعالیتهای بیثباتکننده ایران بر این کشور اعمال شده تا حد زیادی در کاهش منابع مالی رژیم ایران برای گروههای تروریستی منطقه مؤثر بوده است.
این تحریمها به بازار نفت ایران آسیب رسانده است که احیای آن شاید سالها به طول بینجامد.
بازگشت به توافق هستهای سال ۹۴، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، شاید باعث برداشته شدن تحریمها شود اما به نظر میرسد با «سیاست رفتن تا مرز جنگ» ایران، تلاشها برای احیای این توافق به بنبست رسیده باشد.
طبق برآوردها، حداکثر میزان تولید نفت ایران تنها دو میلیون بشکه در روز است که صادرات آن در اثر تحریمها بسیار دشوار است.
با این حال، رژیم ایران اصرار دارد حتی با وجود حوادث مکرر آتشسوزی یا انفجار در پالایشگاههای نفت و گاز به جای سرمایهگذاری در زیرساختهای نفتی، پول خود را صرف فعالیتهای مداخلهجویانه و گروههای شبهنظامی نیابتی کند.
اکثر این حوادث به مشکلات زیرساختی نسبت داده شده است.
ایران به سرمایهگذاری قابل توجه در صنعت نفت نیاز دارد چرا که تجهیزات تولید نفت و پالایشگاههای فرسوده آن میزان تولید خود را به شدت کاهش دادهاند.
اولویت های اشتباه
بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، ۱۸ خرداد خواستار حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر سرمایهگذاری در پارس جنوبی و دیگر میادین نفتی مهم ایران شد تا بتواند ظرفیت تولید و صادرات را حفظ کند.
این رقم تقریباً با مبلغی که ایران طی یک دهه گذشته صرف نایبان منطقهای خود کرده است برابری میکند و از سوی دیگر، رژیم نتوانسته است هیچ یک از نیازهای داخلی خود را برآورده کند.
هوشنگ احمدی، اقتصاددان ساکن ایران، گفت: «میادین نفتی ایران به پمپاژ مداوم نیاز دارند. تعدادی از دکلهای نفتی ما آن قدر قدیمی است که قابل تعمیر نیست. تحریمها باعث شده است واردات تجهیزات جدید بسیار سخت شود.»
مولود زاهدی، اقتصاددان ساکن تهران، گفت طی یک دهه گذشته «سرمایهگذاری در تمام بخشهای اقتصادی ایران روند نزولی تندی داشته است.»
وی افزود از سوی دیگر، «افت تمام حوزههای تولید، از جمله نفت و گاز، به مراتب بیش از سرمایهگذاری در این حوزهها بوده است.»
در شرایطی که ایران با پسرفتهای متعدد روبرو شده و ظرفیت تولید و صادرات نفت آن تحت تأثیر قرار گرفته، که بیشتر این مشکلات را خود به وجود آورده است، ایالات متحده آمریکا طی سالهای اخیر تغییراتی در سیاستهای تولید نفت و گاز خود اعمال کرده که مثمر ثمر بوده است.
آمریکا به بزرگ ترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان تبدیل شده و میزان تولید آن به رکورد ۱۲.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است.