گزارش سازمان ملل متحد درخصوص یکی از مقامات بلندپایهٔ القاعده به نام سیفالعدل که گمان میرود در ایران سکونت داشته باشد و بهعنوان رهبر اجرایی و بلامنازع این گروه فعالیت میکند، بار دیگر موضوع تبانی ایران را با القاعده مطرح کرد.
پس از کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر سابق القاعده در تیرماه گذشته در یک حملهٔ پهپادی ایالات متحده در افغانستان، این گروه هرگز مرگ او را به رسمیت نشناخت و رسماً نیز جانشینی را برای او معرفی نکرد.
بهگفتهٔ سازمان ملل متحد، العدل که افسر سابق نیروهای ویژهٔ مصر و از افراد نزدیک به اسامه بن لادن است و ١۰ میلیون دلار جایزه برای سرش تعیین شده است، بهطور رسمی بهعنوان رهبر این گروه معرفی نشده است.
بنا به گزارش سازمان ملل اکثر کشورهای عضو این سازمان احتمال میدهند که «عامل کلیدی» سکوت القاعده، تداوم حضور العدل در ایران باشد که اکثریت جمعیت آن شیعه هستند.
واشنگتن پست گزارش داد: «این موضوع پرسشهای فقهی و عملیاتی دشواری را برای القاعده ایجاد کرد» چراکه این گروه از مدتها پیش مسلمانان شیعه را مرتد میدانست.
در روز ٢٦ بهمنماه، سخنگوی وزارت امور خارجهٔ ایالات متحده گفت: «ارزیابی ما با ارزیابی سازمان ملل متحد مبنی بر اینکه سیف العدل، رهبر بالفعل جدید القاعده، در ایران مستقر است، همخوانی دارد».
بنا به گزارش سازمان ملل، دیدگاه غالب کشورهای عضو این است که اکنون العدل رهبر این گروه است و «فعلاً نشاندهندهٔ تداوم [وجود این گروه] است».
جای تعجبی ندارد که دفتر نمایندهٔ جمهوری اسلامی در سازمان ملل حضور العدل در ایران را تکذیب کرده است.
در این گزارش آمده است دلیل دیگری که القاعده بهطور رسمی العدل را بهعنوان رهبر خود معرفی نکرده است، حساسیت نگرانیهای مقامات افغانستان است، چراکه آنها کشتهشدن الظواهری را در سال گذشته در کابل تأیید نکردهاند.
گزارش سازمان ملل اشاره کرد: «موقعیت مکانی او شبهاتی را برای جاهطلبیهای القاعده بر سر اعلام رهبری یک جنبش جهانی و در مواجهه با چالشهای مطرحشده توسط داعش [«دولت اسلامی عراق و شام»] ایجاد میکند».
چرا ایران شیعی؟
العدل پس از پیوستن به جهاد اسلامی در مصر در دههٔ ١٣٦۰ دستگیر و سپس آزاد شد و در نهایت به افغانستان رفت و به القاعده پیوست.
بنا به گزارش پروژه مبارزه با افراطگرایی، او در سال ١٣٨٢ در ایران دستگیر و در سال ١٣٩٤ در جریان مبادلهٔ زندانیان آزاد شد. در سال ١٣٩٧ همچنان احتمال داده میشد که بهعنوان یکی از معاونان کلیدی الظواهری در ایران حضور داشته باشد.
بر اساس فهرست ویژگیهای العدل بهعنوان رهبر احتمالی این گروه تروریستی که علی صوفان، کارشناس مبارزه با تروریسم، آن را تهیه کرده است، «سیف یکی از باتجربهترین سربازان حرفهای در جنبش جهادی در سرتاسر جهان است و زخمهای نبرد بر روی تنش بهچشم میخورد.»
صوفان در مقالهای که در سال ١٤۰۰ برای سیتیسی استنسیل نوشت و توسط مرکز مبارزه با تروریسم در آکادمی نظامی ایالات متحده منتشر شد، گفت: «او وقتی دست به اقدام میزند، چنین کاری را بیرحمانه و با کارآیی بالا انجام میدهد.»
بهگفتهٔ صوفان تداوم حضور احتمالی العدل در ایران نشانهٔ عملگرایی او است.
او گفت: «بهرغم اینکه زندگی در یک حکومت شیعه ضرورتی نفرتانگیز محسوب میشود، بازگشت به ایران برای العدل بیشترین شانس بقا و در نتیجهٔ تداوم اثربخشی در زمینهٔ جهاد را بههمراه داشت.»
حاکمان شیعهٔ ایران رسماً با القاعده مخالفت میکنند، اما ایران بارها به همکاری با این شبکه و پناه دادن به رهبران آن متهم شده است.
از نظر هانس جاکوب شیندلر، مدیر پروژهٔ مبارزه با افراطگرایی، العدل «بهنوعی بدهی و در عین حال دارایی رژیم ایران است».
تهران با توجه به منافع خود میتواند تصمیم بگیرد که او را به ایالات متحده تحویل دهد یا به او اجازه بدهد به غرب حمله کند.
در سال ١٣٩٦ مایک پمپئو، مدیر وقت آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) دربارهٔ روابط ایران با القاعده گفت: «روابطی وجود داشته است، ارتباطاتی وجود دارد. ایرانیها بهدفعات در کنار القاعده فعالیت کردهاند.»
در ارزیابیهای قبلی وزارت خزانهداری و وزارت خارجهٔ ایالات متحده بارها اعلام شده است که رژیم ایران به القاعده اجازه میدهد تا «هستهٔ مسیر تسهیلبخشی» خود را در خاک این کشور حفظ کند.
تاریخچهٔ پناه دادن به تروریستها
بهگفتهٔ نبیل نعیم، یکی از بنیانگذاران جهاد اسلامی در مصر، که افراطگرایی را کنار گذاشته است، روابط بین القاعده و ایران در دورانی آغاز شد که بن لادن رهبر این گروه بود.
او در سال ١٣٩٧ به المشارق گفت این رابطه پس از مرگ بن لادن نیز ادامه یافته است.
در سال ١٣٩٩، عبدالله احمد عبدالله، معاون رهبر القاعده - موسوم به ابومحمد المصری - توسط عوامل اسرائیل در تهران کشته شد.
بنا بر گزارشها، مقامات ایرانی سالها از او در یکی از حومههای مجلل تهران محافظت میکردند.
ایالات متحده المصری را درخصوص بمبگذاریهای هماهنگ شده سال ١٣٧٧ در سفارتخانههای این کشور در تانزانیا و کنیا متهم کرده بود. او در تابستان ١٣٩٩ در تهران توسط عوامل مخفی اسرائیلی سوار بر موتورسیکلت و بهدستور واشنگتن هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. نیویورک تایمز در آبانماه همان سال گزارش این واقعه را منتشر کرد.
المصری یکی از رهبران بنیانگذار القاعده بود و تصور میشد پس از الظواهری، نخستین فرد در صف رهبری این سازمان باشد.
بهگفتهٔ کارشناسان مسائل تروریسم، المصری در ایران به تربیت حمزه بن لادن (پسر اسامه بن لادن) میپرداخت تا برای برعهده گرفتن رهبری این سازمان آماده شود.
حمزه در سال ١٣٩٨ و در یک عملیات ضدتروریستی در منطقهٔ بین افغانستان و پاکستان کشته شد.
اسناد بهدست آمده در سال ١٣٩٦ از مقر اسامه بن لادن در ایبتآباد پاکستان نشان میدهد رژیم ایران، بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روابط مستحکمی با القاعده دارد.
گفته میشود سپاه پاسداران میزبان تعداد زیادی از عناصر القاعده تحت تعقیب مقامات بینالمللی بوده است.
بهگفتهٔ نعیم، سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در دیماه ١٣٩٨ در بغداد کشته شد، «معمار رابطه بین سپاه پاسداران و القاعده» بود.
عماد مغنیه، فرمانده نظامی حزبالله، نیز پیش از کشته شدنش در سال ١٣٨٧ در سوریه «نقش مهمی در آموزش عناصر [القاعده]، بهویژه در زمینهٔ روشهای ایجاد تلهٔ انفجاری و بمبگذاری ایفا میکرد».
او گفت رابطهٔ القاعده با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات ایران رابطهای مستحکم است و اشاره کرد که «اصلیترین جلوهٔ این رابطه زمانی بود که ایران میزبانی خانوادهٔ اسامه بن لادن، رهبر القاعده را برعهده گرفت.»
بهگفتهٔ نعیم هر دو طرف سالها است که به تنشهای فرقهای دامن میزنند و «سپاه پاسداران خود را مدافع حقوق شیعیان و دفاع از آنها نشان میدهد و القاعده نیز از همان تاکتیک برای جامعهٔ سنی بهره میگیرد».
ایران همواره اسکان دادن به مقامات القاعده را تکذیب کرده است، اما با توجه به تازهترین افشاگریها، باور کردن چنین ادعایی بیش از پیش دشوار خواهد بود.
کالین پی. کلارک، تحلیلگر مبارزه با تروریسم در مرکز صوفان، به نیویورک تایمز گفت: «ایران در زمانی که بهنفع رژیم این کشور باشد از فرقهگرایی بهعنوان دستاویز استفاده میکند، اما در عین حال، حاضر است وقتی بهنفع ایران باشد، اختلاف میان شیعه و سنی را نادیده بگیرد.»