ده روز پس از فروریختن برج متروپل، در روز ٢ خردادماه، که یک ساختمان چهارسالۀ ١٠ طبقه در آبادان واقع در جنوب ایران بود، تعداد کشتهشدگان افزایش پیدا کرده است، از مالک آن خبری نیست و اعتراضات مردمی به مراسم شبانۀ روشن کردن شمع تبدیل شده است.
تاکنون دهها نفر در زیر آوار این ساختمان کشته یا مفقود شدهاند و میزان تلفات رو به افزایش است. استانداری خوزستان در روز ١٢ خردادماه اعلام کرد ٣٨ نفر بر اثر ریزش ساختمان کشته و ٣٨ نفر دیگر زخمی شدهاند.
بهگفتۀ استانداری خوزستان، تعدادی از مجروحان در بیمارستان بستری هستند و سه جسد از زیر آوار بیرون آورده شده است اما شناسایی آنها هنوز انجام نشده است، چراکه جستجو ادامه دارد.
این ساختمان بخشی از یک مجتمع مسکونی و تفریحی عظیم بود که ساخت و مالکیت آن برعهدۀ هلدینگ عبدالباقی بود که یک هلدینگ بزرگ خانوادگی است و از سال ١٣١٦ در آبادان فعالیت دارد.
بر اساس گزارشهای متعدد، حسین عبدالباقی، مدیرعامل این هلدینگ با بسیاری از مقامات دولتی و شهرداری روابط نزدیکی دارد.
گزارش رسانهها و گفتههای ناظران نشان میدهد که به اعتقاد برخی افراد، در نهایت، مجوز اسکان در متروپل بهدلیل همین روابط صادر شد، اگرچه در ساخت آن تخلفات زیادی انجام شده بود و مقررات ساختوساز شهری در این ساختمان بلندمرتبه رعایت نشده بود.
گفته میشود علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران که اهل جنوب ایران (اهواز) است جزو نزدیکان مدیریت این شرکت محسوب میشود، هرچند خودش داشتن رابطۀ نزدیک با عبدالباقی را تکذیب کرده است.
شمخانی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه قربانیان به آبادان سفر کرد.
عبدالباقی از زمان بروز فاجعه دیده نشده است. هنوز مشخص نیست که آیا در اثر ریزش ساختمان کشته شده است یا صرفاً تلاش میکند از نظرها پنهان بماند.
شکلگیری فاجعه
بنا به گزارش رسانههای داخلی، برج متروپل چهار سال پیش پروانه ساخت خود را بهعنوان یک برج متوسط هفت طبقه از شهرداری دریافت کرد، اما بعداً سه طبقه به آن اضافه شد. بسیاری این اقدام را نشانهای از فساد تلقی میکنند.
سازمان نظام مهندسی ساختمان که باید تمامی پروانههای ساخت و درخواست تغییرات سازهای را تأیید کند، در ابتدا مجوز بلندمرتبهسازی را برای آن صادر نکرد.
سرمهندس تیم نظارت به وضعیت برج متروپل معترض بود و از امضای مجوز آن خودداری کرد. او بعداً از سمت خود برکنار شد و متروپل مجوز خود را دریافت کرد.
گزارشهای رسیده از آبادان حاکی از وجود روابط نزدیک عبدالباقی با مسئولان شهری و فساد رخداده درخصوص صدور و اخذ مجوز است.
پیش از ریزش برج نیز آتشنشانان به شهر و شرکت هلدینگ در مورد بروز فاجعهای قریبالوقوع هشدار داده بودند.
بسیاری از کشتهشدگان و مجروحان کارگران ساختمانی بودند که در این ساختمان مشغول بهکار بودند. گفته میشود که این افراد بیمه نبودند.
تلویزیون دولتی آبادان تا قبل از ریزش برج با پخش تبلیغات مجلل هلدینگ مذکور، مردم را به خرید ملک در این مجتمع مسکونی و تفریحی ترغیب و تشویق میکرد.
یک مهندس عمران ساکن آبادان که خواست نامش فاش نشود، به المشارق گفت وقتی از طریق دوستی که در شهرداری آبادان کار می کند، نقشه ساختمان متروپل را دیده، ساختمان را آبستن فاجعه دیده و موفق شده شوهرش را از تصمیم خرید واحدی در ساختمان متروپل منصرف کند.
وی گفت که شوهرش را متقاعد کرد از خرید آپارتمان در این مجتمع صرفنظر کند، چراکه مطمئن بود انجام چنین کاری «خطر مرگ بهدنبال دارد».
بنا به گزارش رسانههای داخلی، از زمان ریزش این برج تاکنون ١٣ نفر از جمله چند تن از مقامات شهری بهدلیل تخلفات مربوط به این حادثه دستگیر شدهاند.
در همین حال، ناظران گفتند کمکهای مالی که دولت قول داده است به صاحبان آپارتمانها پرداخت کند «خیلی کم و خیلی دیر» است.
آنها همچنین یادآور شدند که این نخستین حادثه در نوع خود نیست و به آتشسوزی و فروریختن ساختمان تجاری نمادین پلاسکو در تهران در دیماه ١٣٩٥ اشاره کردند.
در آتشسوزی مذکور که در زمان ریاست محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس بر شهرداری تهران رخ داد دهها نفر کشته شدند، چراکه هشدارهای مطرح شده در مورد خطرات آتشسوزی برای این ساختمان بهمدت چندین سال نادیده گرفته شده بود.
سرکوب اعتراضات
یک روز پس از حادثۀ متروپل، عزاداران و مردم عادی در اطراف محل شروع به تظاهرات کردند و نیروهای امنیتی رژیم بهسرعت برای سرکوب این تظاهرات اعزام شدند.
نیروهای ضدشورش بهسوی جمعیت گاز اشکآور پرتاب کردند.
این نیروها پس از گذشت نه روز همچنان به بهانه جلوگیری از بروز اختلال در اقدامات جستجو و نجات، از تجمع عمومی در نزدیکی محل جلوگیری میکنند.
بلافاصله پس از ریزش ساختمان، معترضان با سردادن شعارهایی علیه مقامات شهری و رژیم از نیروهای امنیتی خواستند «تفنگشان را زمین بگذارند».
اما اکنون بیشتر اعتراضات عمومی در سراسر جنوب ایران به مراسم شبانۀ روشن کردن شمع تبدیل شده است.
در کازرون، شهری در جنوب ایران به عزاداران دستور داده شد در کنار شمعهایی که روشن کرده بودند، بنشینند و مراسم را برگزار کنند. چنین اقدامی به این دلیل صورت گرفت که نیروهای امنیتی میترسیدند در صورت برگزاری مراسم بهصورت ایستاده، تظاهرات اعتراضی شکل بگیرد.
عزاداران در جزیرۀ کیش با حضور سنگین نیروهای امنیتی مواجه شدند و این نیروها مانع از برگزاری تجمع اعتراضی آنها شدند.
سرکوب رژیم نتوانسته است جلوی نظرات و هشتگها در شبکههای اجتماعی در حمایت از قربانیان و اعتراض به حضور امنیتی سنگین رژیم را بگیرد. از جملۀ این هشتگها میتوان به «متروپل»؛ «شلیک_نکنید» و «آبادان_تنها_نیست» اشاره کرد.