سرودی تازه برای کودکان که علی خامنهای، رهبر ایران، را ستایش میکند خشم و سرزنش روانشناسان کودک را در سراسر کشور برانگیخته است چراکه آن را تلاش دیگری برای تلقین عقاید توسط جمهوری اسلامی میدانند.
هرچند سرود «سلام، فرمانده!» در ظاهر ادای احترام به امام دوازدهم شیعیان است اما فعالان میگویند در واقع ادای احترام به خامنهای است، زیرا او فرماندۀ کل نیروهای مسلح ایران محسوب میشود.
به بچهها آموزش داده میشود که با شنیدن ترجیعبند سرود «سلام، فرمانده!» احترام نظامی انجام دهند.
فعالان حقوق کودک، سازندگان این سرود را به سوءاستفاده از معصومیت کودکان و شستشوی مغزی آنها در مدرسه متهم میکنند.
آنها به الگوی تلقین عقایدی اشاره میکنند که در طول سالها بهوجود آمده است و یادآور میشوند در طول جنگ ایران و عراق در دهۀ ١٣٦٠ سرودهای مشابهی ساخته شده بود که دائماً از رادیو و تلویزیون دولتی پخش میشد.
این سرودها جوانان زیر سن قانونی را به ثبتنام برای انجام خدمت سربازی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی مقاومت بسیج وابسته به سپاه پاسداران که یک گروه شبهنظامی است تشویق میکرد.
تلقین عقاید در راه مدرسه
خامنهای در یکی از سخنرانیهای خود در سال گذشته اشخاص را تشویق کرد «آهنگی» تولید کنند که پیامهای رژیم در آن آمده باشد و «بچهها در مسیر مدرسه و بازگشت آن را زمزمه کنند».
اگرچه رژیم وجود ارتباط مستقیم بین سخنان خامنهای با ساخت سرود «سلام، فرمانده!» را تکذیب کرده است، اما طبق گزارشها، سرود مذکور مطابق با این اظهارنظر تولید شده است و بسیاری سخنان خامنهای را فرمان تعبیر کردند.
گروهی تندرو به نام «ماح» که در اولین سالگرد مرگ قاسم سلیمانی، فرماندۀ نیروی قدس، و برای اهداف تبلیغاتی تأسیس شده است، شعر این سرود را سفارش داده و آن را تولید کرده است.
تهیهکنندۀ این سرود یک روحانی شدیداً محافظهکار است.
صدا و سیمای ایران اعلام کرد که از ترانهسرای این سرود برای پیوستن به صدا و سیما دعوت خواهد شد.
شعر سرود «سلام، فرمانده!» برای کودکان دهۀ گذشته در نظر گرفته شده است، چراکه در متن سرود گفته میشود خامنهای «فرزندان دهۀ نودی خود را فراخوانده است».
این سرود همچنین به سلیمانی ادای احترام میکند و قول میدهد که همۀ کودکان بهخواست خامنهای شخصیتهایی «قاسموار» خواهند شد.
تبلیغات تکراری و «جذاب»
این سرود اولین بار در روز ٢٧ اسفند - میلاد امام دوازدهم شیعیان - در مسجد جمکران قم اجرا شد و موزیک ویدئوی آن پیش از تعطیلات نوروز بارها از شبکههای دولتی پخش شد.
بنابر گزارشها، وقتی بعد از تعطیلات نوروز مدارس بازگشایی شدند، وزارت آموزش و پرورش بخشنامهای را به تمام مدارس اعم از دولتی و خصوصی ارسال کرد و مدیران را موظف کرد هر روز صبح قبل از شروع کلاس و در زنگهای تفریح این آهنگ را پخش کنند.
کوروش، یک استاد موسیقی ساکن ایران که خواست فقط از نام کوچکش استفاده شود، به المشارق گفت این سرود شبیه سرودهای تبلیغاتی است که توسط رژیمهای توتالیتر مانند کره شمالی، چین، اتحاد جماهیر شوروی و نازیها تولید شده است.
او گفت اگرچه ممکن است این سرود در ابتدا «جذاب» بهنظر نرسد، اما ریتم و شعر آن بهگونهای ساخته شده است که «در ذهن فرد جاگیر میشود» و بهراحتی تکرار میشود.
این سرود که بارها و بارها در مکانهای عمومی در سراسر ایران پخش شده است، در شبکههای اجتماعی مورد تمسخر قرار میگیرد و کاربران شعر آن را دستکاری میکنند تا انتقادات خود را از کاستیهای خامنهای و رژیم نشان دهند.
بنا به شایعات تعدادی از ایرانیها - عمدتاً زنان – در اقدامی بهمنظور رد این انتقادات، ویدئوهای خود را در اینستاگرام آپلود میکنند، این سرود را لبخوانی میکنند یا با آن میخوانند و در هر ترجیعبند سلام نظامی میدهند.
بیشتر آنها روسری ندارند، ناخنهایشان را لاک زدهاند و آرایش غلیظی دارند که با «هنجار» جمهوری اسلامی برای زنان مغایر است.
ناظران میگویند این افراد، که بسیاری از آنها در خارج از ایران زندگی میکنند، وابسته به رژیم هستند یا از رژیم پول میگیرند. برخی میگویند آنها برای نشان دادن «ملی بودن» این سرود و نه سیاسی بودن آن – بنا به ادعای رژیم – بهکار گرفته شدهاند.
گروههای همخوانی ناهمخوان
مراسم سرودخوانی که در ورزشگاههای بزرگ سراسر ایران برگزار میشود، سروصدای زیادی بهپا کرده است و بسیاری از ایرانیها میگویند که چنین مراسمی موجب خشم مردم شده است.
بر اساس گزارشهای متعدد، بسیاری از شرکتکنندگان در این مراسم توسط محل کار یا مدرسۀ خود ملزم به حضور در آن میشوند، درحالیکه برخی دیگر بابت این کار دستمزد دریافت میکنند.
مادری ٤٢ ساله ساکن تهران که نخواست نامش فاش شود، گفت او و تعدادی دیگر از والدین به اردوی مدرسه برای این مراسم سرودخوانی اعتراض کردند.
او به المشارق گفت مدیران مدرسه به آنها گفتند شرکت نکردن فرزندانشان بر نمرات آنها تأثیر منفی میگذارد.
افراد زیادی از این بابت که مراسم سرودخوانی حتی با وجود تجمع عزاداران در آبادان پس از ریزش برج متروپل برگزار شد خشمشان را ابراز کردند. ریزش ساختمان مذکور دهها کشته یا مجروح برجای گذاشت.
روز بعد از فروریختن برج متروپل، مراسم بزرگی در ورزشگاه آزادی تهران با حضور هزاران شرکتکننده که اکثراً دانشآموز بودند، برگزار شد.
این مراسم خشم و اعتراض مردم را در آبادان برانگیخت، مردم شعارهای ضدخامنهای سر دادند و اشاره کردند که تهران «غرق در شادی» است درحالیکه آبادان «غرق در خون» است.