بیروت -- کنشگران و کارشناسان لبنانی می گویند که حزب الله برای خدمت به ایران اقتصاد لبنان را ویران کرده است. آنها همچنین می گویند که این حزب هزاران تن از جنگجویان خود را در دفاع از رژیم بی رحم بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه که مورد حمایت ایران است، از دست داده است.
به گفته آنها، لبنان برای این که از این بحران خارج شود باید بر اساس قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد (مصوب سال ۱۳۸۳) و قطعنامه ۱۷۰۱ (مصوب سال ۱۳۸۵)، مبنی بر انحلال و خلع سلاح همه شبه نظامیان در لبنان، حزب الله را خلع سلاح کند.
حزب الله، که با سرپیچی از این قطعنامه ها و سایر مصوبات، قدرت خود را حفظ کرده و روند تصمیم گیری در لبنان را نیز قبضه کرده است. بسیاری از لبنانی ها حزب الله را به دلیل این که کشور را گرفتار بحران کرده است، مقصر می دانند.
به گفته محمد منصور، کنشگر سیاسی، بیشتر شیعیان لبنان این حزب را «یک دستگاه مسلح نظامی و امنیتی در دست ایران» می دانند.
منصور گفت که حزب الله از طریق «ورود به سوریه به منظور جنگیدن در کنار رژیم علیه مردم سوریه» دستور کار ایران را «به هزینه منافع لبنان و لبنانی ها» اجرا می کند.
وی افزود، این حزب با تسلط یافتن بر دولت و استفاده از منابع وزارتخانه ها، در راستای اجرای منافع ایران و رژیم سوریه از منابع اقتصادی و مالی مردم لبنان سوءاستافده کرده است.
منصور این حزب را به دلیل قاچاق سوخت، مواد غذایی، و تجهیزات پزشکی به سوریه و همچنین دست گذاشتن روی کمک های جامعه جهانی به مردم لبنان به محض رسیدن این کمک ها به جنوب کشور، متهم کرد.
این حزب از نفوذ ویژه ای در جنوب و دره بقاع برخوردار است.
منصور گفت: «حزب الله خون شیعیان و جوانان لبنان را با جنگیدن در نبردی که فقط منافع ایران را تأمین می کند، ریخته است. این حزب بیش از ۱۷۰۰ نفر را در این نبرد از دست داده است. حزب الله همچنین نزدیک به ۷ هزار مجروح داشته است که اکثر آنها دچار ناتوانی جسمی شده اند.»
وی گفت که این فقط سلاح های حزب الله نیست که مایه نگرانی است. او به «دستگاه ایدئولوژیک و امنیتی خطرناکی» که این حزب از آن استفاده می کند تا شیعیان آن کشور را تحت سلطه خود درآورد، اشاره کرد.
لبنان «گروگان گرفته شده است»
اشرف ریفی، وزیر دادگستری سابق، گفت که «بحران های سیاسی و اقتصادی لبنان» عمدتاً ناشی از سلاح های غیرقانونی حزب الله است که لبنان و مردم آن را به گروگان گرفته است.
او خاطرنشان کرد که حزب الله با ایجاد یک حکومت موازی و یک اقتصاد موازی در حال تغییر دادن هویت اقتصادی و فرهنگی لبنان است. وی افزود که حزب الله با این کار یک الگوی اجتماعی مغایر با ساختار و ارزش های دموکراتیک لبنان ایجاد می کند.
ریفی یادآور شد که حزب الله به عنوان نماینده ایران در لبنان، دستور کار جمهوری اسلامی را اجرا می کند؛ درست به همان روشی که حوثی ها در یمن و کتائب حزب الله و متحدانش در عراق برای اجرای دستور کار ایران فعالیت می کنند.
او گفت که حزب الله متحمل خسارات سنگینی در سوریه شده است؛ جایی که حدود پنج هزار جنگنجویش در آن کشته و تعداد بسیار دیگری مجروح شده اند. او افزود: «یعنی این حزب حدود یک سوم یا بیشتر از نیروی ضربت نظامی خود را از دست داده است.»
وی گفت که خانواده های جنگجویان حزب الله که در سوریه کشته شدند، در نهایت حسن نصرالله، رهبر حزب الله، را مسئول خسارات وارده به خود می دانند؛ «چرا که او برای حمایت از رژیم سوریه در حال اجرای دستورهای ایران است.»
ریفی گفت، ایران در تلاش است که رژیم سوریه را کنترل و از آن بهره برداری کند، در حالی که جمهوری اسلامی قادر به تضمین رفاه مردم خود نبوده است.
وی گفت: «[در لبنان] هیچ گونه تشکیل حکومت در کار نخواهد بود، مگر آن که این حزب از طریق به اجرا درآمدن قطعنامه ۱۵۵۹ و نیز قطعنامه ۱۷۰۱ خلع سلاح شود.»
وی تأکید کرد که از بین بردن تسلیحات حزب الله و پایان دادن به سلطه آن «لبنان را آزاد خواهد کرد، آن را به دامان خانواده عرب و بین المللی اش باز خواهد گرداند» و احیای اقتصاد لبنان را تسهیل خواهد کرد.
آلت دست ایران
خالد حماده، مدیر مجمع منطقه ای مشاوره و مطالعات، گفت: «حزب الله بخشی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یک بازوی نظامی جمهوری اسلامی است.»
وی گفت، مأموریت ایران ترویج دکترین ولایت فقیه است؛ دکترینی که خواستار بیعت با رهبر ایران است «و باعث به وجود آمدن هرج و مرج فرقه ای در منطقه و تهدید ثبات کشورها و جوامع می شود.»
او مفهوم «محور مقاومت» را به سخره گرفت و گفت، این با واقعیت فاصله زیادی دارد.
وی با اشاره به این که حزب الله و سایر نمایندگان ایران با مداخله ها و فساد مداوم خود جامعه لبنان، جامعه سوریه، و مردم عراق را به تنگ آورده اند، گفت، «مقاومت» به معنای پاسخ به تهاجم است.
در حالی که حزب الله وفاداری خود به ایران را به خوبی نشان داده است، ایران که شدیداً به دنبال اجرا کردن دستورکار خود است، ضرر و زیان وارده به این حزب را صرفاً تلفات جانبی تلقی می کند.
حماده گفت که «در چارچوب پروژه بزرگ ایران برای تسلط بر منطقه» ضرر و زیان حزب الله ناچیز است.
او اظهار داشت: «هیچ کس این تلفات یا تعداد کشته ها را به حساب نمی آورد؛ چرا که برای پروژه جمهوری اسلامی، که هدف آن گسترش هرج و مرج در جهان عرب -- از طریق حزب الله -- است، هیچ پیامدی ندارد.»
حماده گفت: «تنها راه جلوگیری از تجاوزگری ها و حملات حزب الله اجرای قطعنامه های سازمان ملل و برخورد کردن با موضوع تسلیحات حزب الله به عنوان یک معضل بین المللی، و نه به عنوان یک مسئله مختص لبنان، است.»
او گفت: «این بدان دلیل است که قطعنامه ۱۵۵۹ یک قطعنامه مصوب سازمان ملل است و جامعه جهانی باید آن را با تمام توان اجرا کند.»
پسران سگ ها!
پاسخ دهید1 نظر