دنی سلامه پیش از انفجار سه سال پیش در بندر بیروت نیز بیمار بود. اما بر اثر این انفجار وضعیت او وخیمتر شد و او اکنون به واکر نیاز دارد. دنی احساس میکند که مقامات به او بیتوجهی کردهاند.
مردم که بر اثر این انفجار فاجعهبار آسیب دیده یا معلول شدهاند، میگویند که لبنان، که ورشکسته و بهلحاظ سیاسی فلج است، قادر به ارائهٔ مراقبتهای پزشکی، حمایت مالی، یا عدالت کافی نیست.
سلامه که با لحنی آرام از آپارتمان خود در منطقهای نزدیک به این بندر صحبت میکرد، گفت: «حکومت ما را فراموش کرده است.» بخش اعظم این بندر بههمراه چندین محلهٔ بیروت بهطور کامل در این حادثه، که یکی از بزرگترین انفجارهای غیرهستهای تاریخ ویران محسوب میشد، ویران شد.
او افزود: «من ماشین، خانه، شغل، و قدرت حرکت را از دست دادم... اما هیچکس به ما رسیدگی نکرده است.»
انفجار ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ بیش از ۲۲۰ کشته و دستکم ۶۵۰۰ زخمی برجای گذاشت.
سلامه در زمان انفجار در خانهشان در محلهای در مجاور بندر حضور داشت. در این انفجار او از یک طرف پشتبام بهسوی دیگر آن پرتاب شد.
در سال ۱۳۹۴ مشخص شد او که پیشتر مهندس صدا بود، به بیماری تصلب پراکنده مبتلا شده است. بر اثر این بیماری مادامالعمر سیستم ایمنی بدن بیمار سیستم عصبی مرکزی او را مورد حمله قرار میدهد.
سلامه اگرچه در این انفجار متحمل آسیب جسمی جدی نشد، اما شوک پس از این انفجار تأثیر مخربی بر بیماری او داشت و او خیلی زود متوجه شد که در راه رفتن با مشکل مواجه است.
هزینهٔ داروهای حیاتی مربوط به بیماری او ماهانه ۱۴۰ دلار است. همچنین او به سالانه دو بار تزریق نیاز دارد که هزینهٔ آن ۱۰۰۰ دلار است. او همچنین گفت که نیازمند یک عمل جراحی ۱۰ هزار دلاری است.
اما سلامه قادر نیست که هزینههای مراقبتهای بهداشتی را بپردازد؛ چرا که با تکیه بر حمایت خانواده و فرصتهای کاری محدودی زندگی میکند.
او یک ماه پیش زمین خورد و مجبور شد سرش را باندپیچی کند. او همچنین گفت که ماههاست داروهای معمولش را نخورده است.
فقدان پشتیبانی از معلولان
این انفجار همزمان با فروپاشی اقتصادی در لبنان روی داد؛ وضعیتی که بخش دولتی این کشور را فلج کرده و بخش اعظم جمعیت را به کام فقر کشانده است.
آماندا شری، که قبلاً در زمینهٔ آرایش و چهرهآرایی فعالیت میکرد، میگوید بهدلیل آسیبها و دردهای مداوم مجبور شد حرفهاش را کنار بگذارد.
شری، ۴۰ ساله، از ساختمان مشرف به بندری که قبلاً در آن کار میکرد، گفت: «زندگی من به پایان رسیده است. زندگی من ظرف تنها پنج دقیقه از من ربوده شد.»
او در لحظهٔ انفجار، در نزدیکی آینههای قدی و دو گلدان بزرگ بود که همهٔ آنها شکستند.
ترکشها صورت و بدن او را سوراخ سوراخ کردند و باعث شدند که او از یک چشم نابینا و از یک دست فلج شود.
بهگفتهٔ مقامات، این انفجار بر اثر آتشسوزی در انباری روی داد که سالها در آن کود نیترات آمونیوم بهشکل غیراصولی ذخیره شده بود.
سیلوانا لاکیس، رئیس اتحادیهٔ افراد دچار ناتوانی فیزیکی لبنان، در اینباره گفت: «افرادی که معلول شدهاند، حق دارند که از حمایت مادامالعمر برخوردار شوند.»
او افزود، اگرچه «تا به امروز، بسیاری وجود دارند که نیازمند درمان هستند و از عهدهٔ پرداخت هزینههای آن برنمیآیند.»
لاکیس گفت، مقامات نتوانستهاند تعداد افراد معلول بر اثر این انفجار را پیگیری کنند، اما این اتحادیه برآورد میکند که حدود هزار نفر دچار اختلالات موقت یا دائمی شدهاند.
لاکیس گفت، دستکم چهار تن از افرادی که معلول شده بودند، در سال گذشته بهدلیل ناتوانی مالی در درمان یا دریافت مراقبتهای پزشکی نامناسب جان خود را از دست دادند.
ممانعت از اجرای عدالت
میخائیل یونان، ۵۲ ساله، به زانوی مصنوعی نیاز دارد. اما او حتی قادر نیست هزینهٔ مراجعه به دکتر را هم بپردازد.
او، در کشوری که گاز لولهکشی برای پخت و پز یا گرمایش یافت نمیشود و قطعی برق توسط حکومت در اکثر ساعات روز ادامه دارد، به خانههای مردم کپسول گاز میبرد.
در این انفجار زانوی او آسیب دید و حالا پای دیگرش هم اذیتش میکند. او روزها بهسختی تلاش میکند که کپسولهای سنگین را از پلهها بالا و پایین ببرد.
یونان گفت، مشتریانش را از دست داده است و تنها کسری از درآمد قبلیاش را به دست میآورد.
یونان که یک دختر نوجوان دارد، گفت: «اگر دولت لبنان به من کمک میکرد... من میتوانستم یک زندگی نسبتاً عادی داشته باشم.»
اما بهجای آن «این درد همدم روزانهٔ من شده است.» او گفت که «داروهای مسکن و ضدالتهاب مصرف میکنم و همین باعث بروز مشکلات کلیوی شده است.»
عدم پاسخگویی از مدتها پیش مشخصهٔ نظام قضایی لبنان است. در این کشور که بر اساس تقسیم قدرت فرقهای بنا شده، نظام قضایی بهشدت سیاسی است.
چالشهای سیاسی و حقوقی تحقیقات محلی در مورد این انفجار را تحت تأثیر قرار داده است. مقامات بلندپایهٔ وابسته به حزبالله مورد حمایت ایران شکایتهایی را علیه قاضی تحقیقی که آنها را متهم کرده بود، ثبت کردهاند.
در مهر ۱۴۰۰ هنگامی که در یک راهپیمایی در بیروت درگیری مسلحانه روی داد و هفت نفر کشته شدند، حزبالله و متحدش، امل، خواستار تظاهرات برای خواستار برکناری قاضی طارق البیطار شدند.
هنوز هیچکس مسئولیتی بر عهده نگرفته و تحقیقات همچنان متوقف است.
یونان گفت که میخواهد دخترش به محض پایان تحصیلات لبنان را ترک کند.
او گفت: «امیدی ندارم.»
«هر بار که چرخ عدالت به گردش درمیآید، کسی سعی میکند آن را بشکند.»