بیروت -- از ماه گذشته که مقام های امنیتی عالی رتبه لبنانی افشا کردند که اطلاعات محرمانه ای درباره دسیسه ترور چهره های برجسته لبنان در ایام تعطیلات دریافت کرده اند، تنش ها در این کشور بحران زده بالا گرفته است.
سرلشکر عباس ابراهیم، مدیر امنیت عمومی و سرلشکر طونی صلیبا، مدیر امنیت کشوری، روز ۱۳ آذر در جلسه شورای عالی دفاع لبنان گفتند اطلاعات محرمانه ای از چند منبع دریافت کرده اند.
آنها از ذکر نام اهداف این دسیسه خودداری کردند.
ابراهیم بعداً گفت این اطلاعات را در اختیار اشخاص مسئول پاسخگویی به تهدید قرار داده و آنها نیز بلافاصله اقدامات لازم را برای جلوگیری از حملات با «طرح های پیشگیرانه» انجام داده اند.
افشای این اطلاعات غیرمعمول موجی از سؤالات را در اذهان عمومی لبنان ایجاد کرد: چه کسی ممکن است از این ترورها نفع ببرد؟ چه کسی قادر به انجام این ترورها خواهد بود؟ هدف ترور چه کسی است؟ و چرا؟
خلیل حلو، کارشناس مسائل امنیتی و افسر نظامی بازنشسته لبنانی، گفت: «وقتی چنین تهدیدهایی جدی و واقعی باشد، تا زمانی که تدابیر عمومی برای حفظ جان اهداف بالقوه اتخاذ نشده است نباید آن را عمومی کرد.»
او گفت با توجه به افزایش کشمکش در منطقه، هنوز این خطر وجود دارد که تهدیدهای مذکور عملی شود.
حلو با اشاره به اینکه عموماً از ترور «برای ارعاب و خفقان مخالفان» استفاده می شود، گفت: «وقتی جو متشنج می شود، احتمال ترور قوت می گیرد.»
وی افزود: «ارعاب با تروریسم مترادف است» و خاطرنشان کرد برخی گروه ها سعی می کنند از این وسیله برای رسیدن به اهداف سیاسی بهره بگیرند.
ترورهای مرتبط با حزب الله
حلو گفت لبنان قبلاً هم شاهد این شکل از خشونت هدفمند بوده است.
در ۲۱ آذر، دادگاه ویژه لبنان سلیم عیاش، از اعضای حزب الله، را به پنج بار حبس ابد محکوم کرد او مسئول ترور رفیق حریری، نخست وزیر وقت لبنان و ۲۱ تن دیگر در سال ۱۳۸۳ شناخته شده بود.
در این بمبگذاری انتحاری ۲۲۶ تن دیگر نیز مجروح شده بودند.
عیاش، که در ۲۸ مرداد به صورت غیابی محکوم به قتل و تروریسم شناخته شد، به دست داشتن در ترور و اقدام به ترور دیگر چهره های وابسته به ائتلاف ۱۴ مارس (۲۴ اسفند) نیز متهم شده است.
حلو گفت انفجار بندر بیروت در ۱۴ مرداد را نمی توان از تنش های کنونی جدا کرد و بنا بر این، ترورهای بالقوه ممکن است با آن حادثه در ارتباط باشد.
اشرف ریفی، از وزرای سابق لبنان، روز ۲۷ آذر در توییتر ادعا کرد نیترات آمونیومی که در بندر بیروت منفجر شد توسط سپاه برای بهره برداری حزب الله به لبنان ارسال شده بوده است.
حسن نصرالله، رهبر حزب الله، ادعاهای مبتنی بر نگهداری مواد شیمیایی منفجره در بندر بیروت توسط این گروه را رد کرده است. و با اینکه هیچ شواهدی مبنی بر ارتباط حزب الله با این مواد شیمیایی پدیدار نشده، با گذشت پنج ماه از وقوع آن انفجار مهیب هنوز تحقیقات انجام شده به توضیحی برای آن اتفاق منجر نشده است.
ریفی گفت: «نیروهای امنیتی می دانند که حزب الله تسلط بندر بیروت را برای قاچاق و واردات مواد منفجره در دست دارد و به همین دلیل است که این گروه یک محدوده امنیتی و گمرکی خصوصی در بندر ایجاد کرده است.»
وی خطاب به حزب الله افزود: «ما از ترورها و وحشت افکنی های شما نترسیده ایم و نخواهیم ترسید. عدالت در حق شهدای صالح و مجروحین بندر اجرا خواهد شد و حقیقت برملا می شود.»
وحشت افکنی
ریفی پیشتر هم به «هرج و مرج گسترده در منطقه» اشاره کرده و گفته بود این جو ممکن است به افزایش ترورها منتهی شود.
او با اشاره به ترور سرتیپ وسام الحسن، رئیس اداره اطلاعات لبنان، در سال ۱۳۹۱ و قتل وسام عید، از مقام های ارشد اطلاعاتی این کشور، در سال ۱۳۸۶ گفت: «حزب الله در کشتن تردید نمی کند»؛ طی این بمبگذاری ها افراد زیاد دیگری نیز جان باختند.
ریفی این سخنان را پس از آن مطرح کرد که حزب الله در ۱۴ آذر از فارس سعید، عضو سابق پارلمان لبنان، شکایت کرده بود؛ فارس سعید کارزاری به راه انداخته که شعار آن به گفته خودش «برداشتن سلطه ایران از لبنان» است.
حزب الله او را به دامن زدن به نزاع های فرقه ای متهم کرده است.
سعید با انتشار مطلبی در شبکه های اجتماعی گفت: «هدف [این اقدام قانونی] این است که به صورت پیشگیرانه این حزب را از هر گونه گزندی که به مخالفانش وارد می شود مبری کند.»
حزب الله تنها گروهی است که پس از پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۳۶۹ سلاح های خود را نگه داشته و گفته می شود در برخی نقاط کشور انبار مهمات دارد.
زمانی که در مورد احتمال وقوع ترور از طونی ابی نجم، روزنامه نگار، سؤال شد، او گفت: «همه می دانند چه کسی توانایی [انجام این نوع حمله] را دارد»؛ وی همچنین خاطرنشان کرد این تهدید را می توان «وحشت افکنی از سوی برخی احزاب لبنان» قلمداد کرد.
وی افزود بحران سیاسی و اقتصادی، چشم انداز مبهم منطقه ای و فشارهای بیرونی وارد بر حزب الله این گروه را بر آن می دارد تا «در تلاش برای تسلط امور داخلی و جلوگیری از هر گونه خیزش بالقوه مردمی علیه خود، دست به ارعاب مردم لبنان بزند.»
در حکومت های موفق [نامفهوم] باید ترورها، حذف ها، و فساد وجود داشته باشد. آنها که از اشغالگران دلجویی کردند و کفش هایشان را لیسیدند کاری کرده اند که خود اشغالگران هم شرمسار شده اند. لبنان به دست پسرانش مرده است.
پاسخ دهید1 نظر