کنشگران به المشارق گفتند که در استان ادلب سوریه، رابطهٔ میان پسماندههای «دولت اسلامی» (داعش) و ائتلاف افراطی تحریرالشام مرتبط با القاعده رابطهای پیچیده و در عین حال مبتنی بر همزیستی است.
آنها یادآور شدند کشتهشدن سه تن از رهبران ارشد داعش در این استان واقع در شمال غربی کشور، که منطقهای تحت سلطهٔ تحریرالشام است، امری اتفاقی نیست. با این حال داعش هنوز هیچ اقدامی علیه این گروه افراطی رقیب انجام نداده است.
هیثم الأدلبی، کنشگر اهل ادلب، گفت: «همهٔ آنها اساساً از همان ایدئولوژی تروریستی افراطی پیروی میکنند.»
او گفت: «اما تحولات میدانی پیدرپی و شکست داعش [در سال ۱۳۹۸] اهداف راهبردی آنها را تغییر داد. در این شرایط تحریرالشام تلاش میکند خود را بهعنوان گروهی که ایدئولوژی افراطی را رها کرده است، جا بزند.»
برخی میگویند که تحریرالشام با بهرهگیری از حضور داعش در ادلب میخواهد در مقایسه با این گروه وجههٔ خود را بهبود بخشد و وانمود کند که از ایدئولوژی افراطی دور شده است تا خودش را بهعنوان یک حزب سیاسی مشروع جلوه دهد.
با این حال، منابع محلی و گزارشهای رسانهای نشان میدهند که از زمان شکست داعش در سوریه و مخفی شدن اعضای آن، شمار زیادی از عناصر و امیران داعش به تحریرالشام پیوستهاند.
این عوامل داعش به صفوف تحریرالشام پناه بردهاند، با این گروه بیعت کردهاند، و کوشیدهاند از داخل بر دستور کار آن تأثیر بگذارند.
بهگفتهٔ کنشگران، در شرایطی که این دو گروه به نسخهٔ مشابهی از یک ایدئولوژی افراطگرا متوسل شدهاند و از برخی جهات شبیه هم هستند، تفاوتهای آشکاری میان آنها وجود دارد و دستورکارهای رقابتی و بیاعتمادی عمیق بر روابطشان حکمفرماست.
الأدلبی گفت: «بهرغم آن که تحریرالشام رضایت داد شمار زیادی از عوامل و امیران داعش به مناطق تحت نفوذش وارد شوند، این گروه از جانب برخی از آنها احساس خطر کرد.»
مصعب عساف، کنشگر اهل ادلب، به المشارق گفت که دهها جنگجو و امیر داعش پس از شکست این گروه در قلمرو خود در سوریه در سال ۱۳۹۸ به ادلب نقل مکان کردند.
او گفت که تعداد زیادی از آنها به تحریرالشام و دیگر جناحهای افراطی یا مخالف پیوستند و در «کوتاهترین مدت» به موقعیتهای برجسته و حساسی دست یافتند.
«خطر علیه موجودیت»
یحیی محمد علی، تحلیلگر راهبردی و کارشناس متخصص در امور گروههای تروریستی، گفت: «پس از شکست داعش، ابومحمد الجولانی، رهبر تحریرالشام، احساس کرد که موجودیت او و گروهش در خطر است.»
علی در توضیح این موضوع گفت: «در نتیجه، او تلاش کرد حتی نوع پوشش و لباسش را غیرافراطی جلوه دهد.» بهگفتهٔ علی، او میخواست با این رفتار به غرب نشان دهد که فقط اوست که میتواند گروههای افراطی حاضر در استان ادلب را ریشهکن کند.
علی گفت، با این حال، «تحریرالشام در ادارهٔ مناطق تحت سلطهٔ خود ناکام بوده است.»
«نرخ فقر بسیار بالا است، فرصتهای شغلی بهشدت محدود است، و ساکنان این منطقه و اردوگاههای آن تقریباً بهطور کامل به کمکهای ارائهشده توسط سازمانهای خیریه، پزشکی، و اجتماعی وابستهاند.»
او افزود: «شرایط آنجا هیچ تفاوتی با شرایط مناطق تحت کنترل رژیم ندارد.» علی یادآور شد که بسیاری از مناطق تحت سلطهٔ تحریرالشام شاهد صحنهٔ تنشها و اعتراضات در محکومیت این ائتلاف افراطی هستند.
علی در رابطه با حضور عناصر و امیران داعش در ادلب یادآور شد: «این موضوع بدون تأیید تحریرالشام غیرممکن میبود.»
او با اشاره به کشتهشدن ابوبکر البغدادی، ابوابراهیم الهاشمی القرشی، و ابوحسن الهاشمی القرشی تأکید کرد: «این که سه خلیفه از چهار خلیفهٔ داعش در منطقهٔ ادلب کشته شدهاند، تصادفی نیست.»
احتمال دارد که تحریرالشام عمداً مکان مخفیگاههای خود را افشا کرده باشد، یا آن که این رهبران داعش قربانی شده باشند تا به این ترتیب اعتبار تحریرالشام در غرب تقویت شود و غرب متقاعد شود که این گروه را بهعنوان یک گروه غیرافراطی بپذیرند.
او گفت که برخلاف داعش، میتوان ادعا کرد که تحریرالشام توانسته است از وقوع یک جنگ همهجانبه علیه خود جلوگیری کند.
او تأکید کرد: «داعش بهرغم وسعت مناطق تحت کنترل خود، شمار زیاد جنگجویانش، و سرازیر شدن پول به خزانههایش، قادر نبود ائتلاف بینالمللی ضدتروریسم تحت رهبری آمریکا را مهار کند.»