بیروت- محققان و تحلیلگران سیاسی گفتند حزبالله مورد حمایت ایران از ابتدای تأسیس خود حیات سیاسی لبنان را تهدید میکند و به مقصر بودن آن در ترور رهبران لبنان از دهه ١٩٨٠ تاکنون اشاره کردند.
آنها گفتند که چنین اقداماتی مربوط به یک گروه تروریستی است، نه یک حزب سیاسی و به این مسئله اشاره کردند که تعداد فزاینده ای از کشورها حزبالله را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کردهاند و برخی تأکید داشتهاند که جناحهای نظامی و سیاسی این حزب یکسان است.
آنها گفتند این حزب با تداوم در اختیار داشتن سلاح، قطعنامههای سازمان ملل متحد را نقض میکند به ویژه قطعنامه ١٥٥٩ سال ١٣٨٣ و قطعنامه ١٧٠١ سال ١٣٨٥ را و خواستار خلع سلاح آن بهعنوان نقطه شروع احیای حاکمیت لبنان شدند.
از جمله مستنداتی که وفاداری که این حزب به یک قدرت خارجی – یعنی ایران - را نشان میدهد میتوان به نامه سرگشادهای اشاره کرد که در ٢٧ بهمن ١٣٦٣ منتشر شد که در آن آمده بود:
«ما از دستورات رهبری حکیم و عادل پیروی میکنیم که ولی فقیه نماینده آن محسوب میشود و در شخصیت [روحالله] خمینی تجسم یافته است...»
مونا فیاض، یکی از فعالان سیاسی مخالف گفت این مسئله نشان میدهد که حزبالله یک حزب سیاسی قانونی در لبنان نیست، بلکه بخشی از محور به اصطلاح مقاومت است که از اتحاد بین حزبالله و رژیم ایران و سوریه بهوجود آمده است.
او گفت این حزب «تهدیدی برای حیات سیاسی است و دست به خشونتهای پنهان میزند تا مانع از آن شود که لبنانیها آن را بهعنوان ریشه مشکل لبنان بدانند» و به این موضوع اشاره کرد که حزبالله جایگاه خود را در دولت مستحکم کرده است.
او گفت هیچکس نمیتواند در برابر آن ایستادگی کند. شاهد این مسئله ناتوانی دولت در اجرای احکام دادگاه بینالمللی در لبنان یا به پیشگاه عدالت آوردن قاتلان رفیق الحریری، نخست وزیر لبنان است که وابسته به حزبالله بودند.
او گفت: «این حزب بیشتر قدرت خود را از افراد طبقه سیاسی میگیرد که آن را مورد حمایت قرار میدهند، این بدان معنا است که دولت بر اساس قطعنامه ١٥٥٩ قادر به خلع سلاح آن نیست.»
نهاد نامشروع
طونی ابی نجم، نویسنده سیاسی گفت حزبالله یک نهاد «غیرقانونی» محسوب میشود، به این دلیل که اعلام به رسمیت شناخته شدن را از وزارت کشور اخذ نکرده است.
او گفت این وزارتخانه در مورد ساختار داخلی این حزب یا اسامی اعضای آن اطلاعات مناسبی دریافت نکرده است، همچنانکه در مورد بودجه و گزارش مالی سالانه حزبالله اطلاعاتی دریافت نداشته است.
ابی نجم گفت: «این حزب یک گروه شبهنظامی مسلح و بازوی سپاه پاسداران است که در سال ١٣٦١ آن را در لبنان تأسیس کرد.»
او به المشارق گفت: «شاید قدرت آن با ارتش لبنان قابل مقایسه باشد و این مسئله خطری جدی برای حیات سیاسی محسوب میشود.»
او گفت برخی از عوامل حزبالله هنوز تحت پیگرد دادگاه ویژه لبنان هستند، «از جمله کسانی که به جرم ترور الحریری متهم، بازداشت و محکوم شدند.»
سایر عوامل این حزب - از جمله محمود حایک که متهم به تلاش برای کشتن بطرس حرب، وزیر سابق در تیر ١٣٩١ بود - نیز در این سوءقصد دست داشتهاند.
او افزود: «این حزب از آنها محافظت میکند و دولت از دستگیری آنها ناتوان است که این مسئله اقتدار و اعتبار، قانون و توانایی آن را در اجرای هرگونه دستور قضایی تضعیف میکند.»
او گفت: «حزبالله از آغاز تأسیس خود به انجام ترور معروف بوده است» و به این مسئله اشاره کرد که اخیراً گفته میشود این حزب در پشت پرده قتل لقمان سلیم در بهمن ماه سال گذشته بوده است که جسدش در منطقه تحت نفوذ آن پیدا شد.
او گفت پایان یافتن خشونتها مستلزم «اجرای قطعنامههای ١٥٥٩ و ١٧٠١ است، چرا که خلع سلاح کامل شبهنظامیان مسلح در آنها پیشبینی شده است.»
گروگان گرفتن دولت
یوسف دیاب، نویسنده سیاسی گفت اگرچه حزبالله رسماً به عنوان یک حزب به رسمیت شناخته نشده است «اما در زمینه سیاست فعالیت میکند و عملاً در پارلمان و دولت از نماینده برخوردار است.»
او گفت: «با این حال، چنین مسئلهای باعث نمیشود نام آن از فهرست سازمانهای تروریستی تعیین شده توسط کشورهای اروپایی، ایالات متحده و کشورهای عضو اتحادیه عرب خارج گردد.»
وی گفت که این حزب مورد حمایت ایران «دولت و فرایند تصمیمگیری دولت را به گروگان گرفته است و به زور اسلحه بر آنها تسلط میکند و تمام نهادهای دولتی را به تمکین از خود وامیدارد.»
حسان قطب، مدیر مرکز پژوهش و مشاوره لبنان گفت حزبالله «بهعنوان یک حزب سیاسی غیرقانونی است چرا که مجوز وزارت کشور را برای انجام اقدامات سیاسی، اجتماعی یا حتی نظامی دریافت نکرده است.»
او گفت این مسئله توضیح میدهد چرا از وکلای نزدیک خود برای طرح شکایت علیه سیاستمداران و روزنامهنگاران مخالف استفاده میکند.
وی گفت: «این حزب یک نهاد حقوقی نیست تا به نام خود حق دسترسی به قوه قضائیه یا هر نهاد رسمی دیگری را داشته باشد، چه به منظور پیگرد دیگران و چه برای انجام فعالیتهای قانونی یا اداری.»
قطب اشاره کرد که حزبالله در جنگهای منطقه مداخله کرد، سیاست بیطرفی لبنان را نادیده گرفت و باعث شد هزاران خانواده فرزندان خود را از دست بدهند و تعداد زیادی از رزمندگان دچار صدمات دائمی و معلولیت جسمی شوند.
او گفت این حزب در انتقال سلاحهای ایرانی نیز نقش دارد و افزود این سلاحها به نصرالله قدرت تصمیمگیری در مورد جنگ و صلح در لبنان را میدهد.
حزب مذکور اختلافات بین مردم لبنان را تشدید کرده است و با سلاحهای غیرقانونی و سایر اقدامات خود همچنان صلح مدنی را تهدید میکند.
«بنا بر این، باید مطابق با قطعنامههای ١٥٥٩ و ١٧٠١ شورای امنیت سازمان ملل متحد خلع سلاح شود.»
سلاح های غیرقانونی باید از احزاب و شبه نظامیان ایران گرفته شود.
پاسخ دهید2 نظر
ایران، حزب ایران، و شبه نظامیان ایران همه تروریست هستند؛ هر جا آنها باشند، ویرانی هم هست. مرگ بر آنها! آنها دشمن هستند؛ چرا که برای منافع شان با تمام جهان خصومت دارند. شبه نظامیان ایران در لبنان در همه موارد برای منافع ایران کار می کنند. آنها کشور را به تاریکی و فقر کشاندند و عون و حزب سرکوبگران ما را به جهنم آورده اند!
پاسخ دهید2 نظر