تصمیم تاریخی روز سه شنبه (26 سپتامبر) عربستان سعودی برای صدور اجازه رانندگی بانوان در داخل پادشاهی و در سطح بین المللی با استقبال روبرو شد و فعالانی که مدت های طولانی خواستار لغو این ممنوعیت بودند، در اوج ناباوری از این خبر خوش استقبال کردند.
رسانه های دولتی عربستان گزارش دادند حکم شاه سلمان ماه ژوئن آینده و زمانی به مرحله اجرا درخواهد آمد که پادشاهی تجهیزات صدور گواهینامه و توسعه زیرساخت لازم برای رسیدگی به امور راننده های جدید را گسترده تر خواهد کرد.
عبدالله المقرن، استاد دانشگاه ام القراء در گفتگو با المشارق گفت تصمیم اجازه رانندگی برای بانوان «شجاعانه و قاطع» بود.
رشید الطوخی، سردبیر ارشد مجله بین المللی الواقعه و مدیر «موسسه الواقعه برای نشر و مطالعات رسانه ای» گفت که این تصمیم درست در برهه بسیار به هنگامی اخذ شد.
او در گفتگو با المشارق تاکید کرد لغو ممنوعیت (رانندگی بانوان) یک نیاز اجتماعی و اقتصادی و یک تقاضای واجب محسوب می شد.
او گفت: «بیش از 1.5 میلیون راننده خارجی در عربستان سعودی کار می کنند و سالانه بیش از 25 میلیارد ریال سعودی (6.6 میلیارد دلار) درآمد کسب می کنند». وی افزود زمانی که تعداد بیشتری از زنان رانندگی را شروع کنند و نیاز به این راننده ها کاهش پیدا کند، این پول به تدریج پس انداز می شود.
آژانس خبری دولتی عربستان سعودی همزمان با صدور حکم سلطنیتی پادشاه، پی در پی بیانیه های مقامات کشور و فرماندارهای استانی مبنی بر استقبال و تایید این تصمیم را منتشر کرد.
حتی بلندپایه ترین نهاد دینی و مذهبی پادشاهی اعلام کرد اکثریت اعضای آن پذیرفته اند که رانندگی بانوان «مجاز است».
ابراز شادی زنان بعد از صدور این حکم
رادوا الدوساری، خبرنگار اهل این کشور در گفتگو با المشارق گفت از ابراز عمق شادی خود از این تصمیم ناتوان است.
او گفت: «مثل یک رویای واقعی است».
لطیفه الشعلان، یکی از اعضای مجمع شورای عربستان سعودی در توئیتر خود نوشت «روز باشکوهی است. اشک هایم را نمی توانم پنهان کنم. تبریک به همه بانوان کشور مادری ام».
نورا با هیجان و در حالی که چشمهایش که با مداد سیاه کشیده شده بود، از شوق می درخشید فریاد کشید «از دیشب تا به حال چشم بر هم نگذاشته ام».
با وجودی که نورا نقاب سیاهی به چهره زده بود که بیشتر صورتش را پنهان کرده اند اما شور و شوق روز چهارشنبه او مسری بود.
او در گفتگو با خبرگزاری فرانسه گفت: «من 27 سال دارم و سالیان سال منتظر این تصمیم بود. این رویا هم اکنون به واقعیت بدل شده است و من بی صبرانه و مشتاقانه منتظر هستم که تا 9 ماه دیگر این حکم به مرحله اجرا دربیاید».
به نام خداوند بخشایشگر مهربان. خدا را شکر حال من خوب است. درود و رحمت خداوند بر شما باد!
پاسخ دهید35 نظر
پایان سال ۲۰۱۸: سطح برابری جنسیتی چیست؟ آیا زنان به طور کلی از این نتیجه راضی هستند؟ آنها آیا حق وراثت، کار، مسکن، خیابان و جاهای دیگر را دریافت کردند؟ به نظر من زنان بسیاری هستند که به خاطر ترس به هیچ چیز نرسیده اند. آنها از رویارویی وحشت دارند و به همین دلیل تنها می خواهند پرچم سفید را بالا برده و بگویند چه کار می توانیم بکنیم؟ این سرنوشت ما است. جهان برای من چه فرقی با دیگران دارد؟ بله خانم، دیگران شهامت، توان، و پایداری دارند و حق شان را بدون ترس مطالبه می کنند. تا زمانی که این حق مشروع و اخلاقی است، چرا نباید از آن دفاع کنیم؟ نا امید نشوید. مطالبه کنید. تردید به دل راه ندهید! اگر شما حقوق تان را مطالبه و از آنها دفاع نکنید، انتظار دارید چه بر سرتان بیاید؟ فقط شما می توانید موجب تغییر شوید و از حقوق و وجودتان دفاع کنید. کارفرمایان در محل کارتان ابزارهای زیادی برای اخراج تان در اختیار دارند. زندگی سخت است و شما از اخراج شدن می ترسید؛ زیرا نمی توانید به آسانی شغل دیگری بیابید. اما این تسلیم و رضا از سوی شما آنها را در اعمال خود برای کنترل کردن زنان وقیح تر می کند. آنها به زنان هیچ حق، مستمری، مرخصی استحقاقی، و یا مزایایی نخواهند داد. من بسیاری از این موارد را می دانم. شرکت هایی هستند که زنان را به شیوه ای بسیار ناعادلانه و غیرقابل تحمل کنترل می کنند. به همین خاطر است که من این مسئله مهم را مطرح کردم. سوءاستفاده از زنان در کار. نوشته های من در سال ۲۰۱۹ بر حق اشتغال زنان و اهمیت اعطای حقوق شان به آنها مطابق قانون و عرف و بدون هر گونه سوءاستفاده از کارفرمایان و یا محل کارشان متمرکز خواهد بود. سپاسگزارم! رستم ابوعمر، مدافع شماره یک زنان عرب دوشنبه ۲۴ دسامبر ۲۰۱۸ سال
پاسخ دهید35 نظر
این یک تصمیم خوب برای آنها است. این بهتر از آن است که آنها راننده داشته باشند. این به دین و شریعت نزدیک تر است. خداوند شما را کامیاب کند.
پاسخ دهید35 نظر
این ها زنانی هستند که در فضای آزاد و بدون خانه و سرپناه، زیر بارش باران و سرمای کشنده زندگی می کنند. آنها نه خانه دارند، نه گرمایش، نه بخاری، نه خوراک، و نه پوشاک. هیچکس صدای آنها را نمی شنود. هیچکس به آنها کمک نمی کند و چیزی نمی دهد. سازمان ملل کجا است؟ سازمان های حقوق بشری کجا هستند؟ آنها فقط در بند عکس گرفتن، برگزاری همایش، و سفر هستند. آنها می گویند که برای زنان چنین و چنان کرده اند. اما در واقع فقط برای خودشان، سفرشان، پوشاکشان، و مناصبشان هزینه کرده اند. همه این ها را هم از جیب زنان بیچاره هزینه کرده اند. این واقعیت است. در واقع آنها همه به نام زنانی که رنج برده و هنوز هم رنج می برند، فراخوان می دهند. آنها چیزی را می گویند که خودشان به آن عمل نمی کنند. جمعه، ۲۶ ژانویه ۲۰۱۸ رستم ابوعمرو، حامی شماره یک زنان عرب.
پاسخ دهید35 نظر
نوشته رستم ابو عمرو امسال رو به پایان است و یک سال جدید در آستانه آغاز می باشد. همه ساله حقایق و رویاهایی وجود دارد. به کسانی که در قلب هایمان نسبت به آنها مهر و احترام می ورزیم، می گویم که به یک زندگی جدید نگاه کنید. به گذشته نگاه نکنید، این گذشته ای که برای شما دردناک است. فقط به بالا نگاه کنید؛ زیرا خداوند را دارید که او مهربان است. با آرزوی شادمانی برای همگان. ما باید از حالا برگه تازه ای را بدون هیچ نقصی آغاز کنیم. با تقدیم احترامات و سپاس ها! رستم ابو عمرو، حامی شماره یک زنان عرب چهارشنبه ۲۷ دسامبر، ۲۰۱۷
پاسخ دهید35 نظر
نوشته رستم ابو عمرو. وقتی یک نفر مریض است در رختخواب می ماند و به خاطر مریضی قدرت تکان خوردن ندارد. خداوند من و شما را شفا دهد! پیام من برای برخی از مردان است که قدر همسرانشان را نمی دانند و در برابر دوستانشان با آنها بدرفتاری می کنند. آنها می گویند که تحمل ندارند زنانشان دستشان را در برابرشان بلند کنند، چه رسد به صدایشان. این به چه معنا است؟ آنها مردان واقعی هستند. مگر نه؟ واقعا که این بزرگ ترین مسخره بازی است. آنها کاری که با زنانشان می کنند را نشانه هوشمندی و مردانگی می دانند که به زنانشان در برابر دوستان، خانواده، و مردم توهین کنند. اما وقتی مردان در مورد این طرز رفتار ناشایست با زنان شان در برابر دوستان خود پز می دهند، آیا فکر نمی کنند که دوستانشان درباره آنها چه خواهند گفت؟ آیا آنها دوست دارند ببیند که با خواهرانشان نیز به همین ترتیب رفتار می شود و آنها ادعای مردانگی می کنند؟ ابدا! به خدا سوگند که من می خواهم بروم و آنها را بزنم. همانطور که آن مردان نمی خواهند با زنانشان بدرفتاری شود، چرا آنها باید با زنان مهربان و فداکارشان چنین کنند؟ سوگند می خورم که برخی افراد لیاقت ندارند زن داشته باشند، زیرا انسان نیستند. همه مردان ممکن است با زنان شان سوتفاهم داشته باشند، اما باید گفتگوی متمدنانه و محترمانه ای بین آنها جاری گردد. من به عنوان یک حامی زنان اعتراف می کنم که من هم به عنوان یک انسان اشتباهاتی کردم. اما من قلب دارم و وجدان دارم و از زنم قدردانی می کنم نهایت احترام و اهمیت را به محبت مهربانی و اهمیت او به خودم قائل می شوم. زنان به طور کلی سرشار از محبت، مهر، مهربانی، و شادمانی هستند. شما هر چه قدر هم که به همسرتان سخاوتمند باشید، او سخاوتمندتر و مهربان تر است.
پاسخ دهید35 نظر
کرامت انسان عدالت، برابری، و آزادی بدون هر گونه تعقیب قانونی، تبعیض نژادپرستی، یا ظلم و ستم منبع این امر هستند. کرامت به معنای برآورده شدن نیازهای طبیعی و ضروری انسان بدون تبعیض نژادپرستی، تعقیب قانونی، و یا غصب حقوق و کرامت انسانی است. نمودهای تجاوز به کرامت انسانی: نمودهای بسیاری از تجاوز به کرامت انسانی توسط انسان های دیگر وجود دارند. زنان در معرض انزوا به حاشیه رانده شدن و ظلم و ستم قرار می گیرند. کرامت زنان یک خط قرمز است. کرامت انسانی یک مسئله مهم است که در مجامع بین المللی مورد بحث قرار می گیرد و این اصطلاح گسترده یکی از چیزهایی است که در سرفصل های درسی مدارس گنجانده شده است تا نسلی پرورش یابد که نسبت به کرامت و حقوق متعهد می باشد. هر کس که در دوران جوانی با کرامت پرورش یابد در بزرگسالی حاضر به پذیرش اهانت و یا تحقیر نخواهد بود. چرا که کرامت انسان مستلزم آن است که آنها از حقوق شان برخوردار شوند و هر نوع بی عدالتی نسبت به خود را رد کنند. در حال حاضر کرامت انسانی بسیاری از مردم تحت حمله قرار گرفته است. محروم کردن آنها از بنیادی ترین حقوقی که انسان مستحق آن حمله مستقیم به حقوقشان محسوب می گردد. در پایان، آیا ما امروز می توانیم اعتراف کنیم که چیزهای با ارزشی وجود دارند که جامعه بدون در نظر گرفتن منافع خود مسئولیت آنها را بر عهده بگیرد؟ زیرا ارزش چیزهایی که با کرامت انسان مرتبط هستند، با پول سنجیده نمی شوند. رستم ابرو عمرو، حامی شماره زنان زنان عرب جمعه، ۱۵ دسامبر، ۲۰۱۷
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو. زنی می گوید: آیا من هیچ گونه مشروعیتی ندارم؟ آنها همۀ حقوق من را به یغما برده اند. آنها من را به کم عقلی متهم می کنند. آنها بی هیچ رحم شفقت و یا وجدان به من حمله می کنند. من یک انسان هستم. درست مثل آنها. من هم شرافت و حقوقی دارم. آنها من را به چشم یک جسم و اندام های جنسی می بینند. من یک زنم و هویت دارم. من یک حوا هستم، نه یک اهریمن. من یک انسان هستم و احساس دارم. من از گوشت و خون هستم. من می آموزم. من یاد گرفته ام که چگونه فرزندام را پرورش دهم و آنها را بزرگ کنم. من آدم را یک مرد با جایگاه خود تبدیل کردم. دیگر زمان آن رسیده است که شما در کنار من بایستید و به من حمله نکنید. ما می توانیم یک جامعۀ ادغام شده را بسازیم که در آن حقوقمان برابر خواهد بود. ما چگونه می توانیم زمانی که آدم و حوا هماهنگی نیستند، یک وطن آزاد را تقاضا کنیم؟ چگونه و تا کی زنان از داشتن اساسی ترین حقوق مشروعشان محروم خواهند بود؟ یک راه حل منصفانه و برابری جنسیتی راه درست ایجاد یک جامعۀ آگاه، تحصیلکرده، و بدون انحراف است. مرد بودن به این معنا است که به نان همۀ حقوقشان را بدهیم. این به هیچ وجه هدیه ای از جانب کسی نیست؛ چرا که زنان پیامی دارند. با احترام و سپاس از همگان. سپاسگزارم. رستم ابو عمرو، حامی شمارۀ یک زنان عرب، سه شنبه 3 دسامبر 2017
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو. وقتی مردی خشن می شود، در حق نزدیک ترین و عزیزترین افرادش هم بی عدالتی روا می دارد. کسانی هستند که به نظر می آید فقط برای بدبختی دیگران آفریده شده اند. آنها در قلب شان هیچ گونه مهر و رحم ندارند. آنها فکر می کنند که بر مردم مسلط هستند، در حالی که کسی از آنها چنین چیزی نخواهسته است. افرادی هستند که از مردم بیچاره و آسیب پذیر سوءاستفاده می کنند، به نحوی که انگار آن مردم برده و این ها صاحبان شان هستند. آنها شادمانه بر روی زمین قدم می زنند. زنان، کودکان، و سالمندانی هستند که هیچ کس چیزی از آنها نمی پرسد و حمایتی از آنها نمی کند. بلکه فقط دشمنی، بی عدالتی، و نفرت را به آنها عرضه می دارند. من و دیگران می خواهیم دلیل این دشمنی مداوم را بدانیم. مگر نه این که انسان و برابر هستند، و مگر نه این که حق زندگی شرافتمندانه و آزادانه را دارند. این وظیفۀ همگان است تا همه گونه کمک های بشردوستانه را به آنها ارائه دهیم. کودکان و زنانی هستند که نیاز فوری به مداوا و همین طور پوشاک در این فصل زمستان سرد دارند. پس رحم کجا است؟ و آنها می گویند که چرا خداوند متعال با ما چنین می کند. اگرخداوند متعال بخواهد، می تواند تمام هستی را در یک دم نابود کند. اما رحم خداوند بسیار عظیم است و آسمان و زمین را دربر می گیرد. من امیدوارم که آنها که به نام کودکان و زنان سخن می گویند، از خدا بترسند. بعضی از آنها کاری را که می گویند، انجام نمی دهند. درود و رحمت حداوند بر آنها باد! رستم ابو عمرو، حامی شمارۀ یک زنان عرب، دوشنبه 4 دسامبر 2017.
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو ابوالسعید. درود بر شما. از شما به خاطر مطرح کردن این موضوع سپاسگزارم. مدتی است که من می خواهم دربارۀ موضوع که برای مردان و زنان سالخورده مهم است، صحبت کنم. من داستان های زیادی دربارۀ پناهگاه هایی برای سالمندان در یکی از کشورهای عربی شنیده ام. یک خانم با من تماس گرفت و یک داستان بسیار وحشتناک را برایم بازگو کرد. قبل از این که دربارۀ این ماجرا صحبت کنم، مایلم از جمعیت زنان مؤسسۀ جهانی اردن که ابتکار عمل به خرج داد و چنین مسئلۀ بسیار مهمی را مطرح کرد، سپاسگزاری کنم. برگردیم سر داستانمان. زنی بود که در خانۀ سالمندان زندگی می کرد. این زن سالمند و بیمار مورد بدترین و خشونت آمیزترین ضرب و شتم ها قرار می گرفت. خدا بزرگ است! آنها انسان نیستند. یک خانم سالمند مورد خشونت، کتک، و توهین قرار می گیرد! خدا از آنها انتقام می گیرد! آنها به جای این که در این پناهگاه خدمات خیریه ارائه دهند، سالمندان را شکنجه می کنند و کتک می زنند. همچنین یک خانم مؤمنه از یک کشور عربی با من تماس گرفت تا دربارۀ یک ماجرای وحشتناک در یک یتیمخانه با من صحبت کند. مدیر خبیث این یتیمخانه به شکم یک دخترک لگد زد و به او توهین و تعرض کرد. آن جنایتکاران باید بی درنگ محاکمه شوند و شدیدترین مجازات ها بدون کوچکترین ترحم بر آنها اعمال گردد. چرا که آنها فراموش کرده اند که انسان هستند. آنها پسران و دختران کم سن را می زنند و شکنجه می دهند. آیا صرف یتیم بودن و محرومیت از مهر پدر، مادر، و خانواده برای آنها کافی نیست؟! رستم ابو عمرو، حامی شمارۀ یک زنان عرب، شنبه 2 دسامبر 2017.
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو. این داستان من است. من یک زن هستم که در سن 17 سالگی ازدواج کردم. من از یک خانوادۀ بسیار محافظه کار هستم. من تحصیلکرده، با فرهنگ، و بسیار زیبا هستم و این را در نهایت تواضع می گویم. من شوهرم را بسیار دوست می داشتم. یک سال پس از ازدواج مان عشق من به شوهرم که به تمام زندگیم تبدیل شده بود، حتی نیرومندتر شد. من از او بسیار خشنود بودم و صاحب یک نوزاد دختر زیبا شدم. مدتی پس از زایمان که مانند یک رویا بود، شوهرم ناگهان از من بیزار شد. او با من حرف نمی زد و حتی در اتاقی که من و دخترم می خوابیدیم، نمی خوابید. سال ها گذشت و او همین گونه بود و فقط زمانی با من صحبت می کرد که نیاز شدید وجود داشت. طوری که انگار من زن او نبودم و در یک خانه با او زندگی نمی کردم. تا این که دخترمن 14 ساله شد. او در مدرسه بسیار خوب بود. من تا امروز به هیچکس دربارۀ داستان و رنج هایم به کسی نگفته ام. من نمی دانم چه باید بکنم و چگونه ادامه دهم. من بسیار عاشق شوهرم هستم. اما او حتی نمی خواهد به چهرۀ من هم نگاه کند. او به خانه می آید و بدون این که حتی با من سخن بگوید، خانه را ترک می کند. هیچ مشکلی هم نبوده است. خانواده و مردم از من می پرسند که چرا یک فرزند دیگر به دنیا نمی آورم تا دخترم دارای یک خواهر یا برادر شود. من هم بهانه می آورم و به آنها می گویم که بیمارم و حالا نمی توانم بچه دار شوم. البته روشن است که دارم دروغ می گویم؛ زیرا من جوان و زیبا هستم. حتی خانواده و همسایگان مان نیز می دانند که من سخت شیفتۀ شوهرم هستم و آنها از این بابت به من غبطه می خورند؛ زیرا من هرگز دربارۀ نگرانی ها یا رنج هایم نزد کسی شکایت نکرده ام. شما نمی دانید که در زندگی ام چه قدر شکنجه می شوم و رنج می کشم. زند
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو این داستانی زنی است که شوهرش در حق او ستم کرد. این داستانی است غمگین و واقعی. زنی پاکدامن بود که خواستگاری از او درخواست ازدواج کرد. بعد از تحقیق در مورد داماد، ازدواج انجام شد. این زن خوشحال و شادمان به خود می گفت: «خدا را شکر که به من همسر محترمی داد که به من احترام می گذارد و اهمیت می دهد.» روزها و ماه ها گذشتند و هر بار که شوهر به خانه می آمد، این زن به خوبی از او استقبال می کرد و به بهترین نحو او را پذیرایی می نمود. اما این مرد در خانه می ماند و با همسرش صحبت نمی کرد. او حتی به چهرۀ زنش هم نگاه نمی کرد. فقط بی توجه در خانه می ماند. هر بار که زن می پرسید که مشکل چیست و آیا مشکلی وجود دارد؟ شوهر می گفت که چیزی نیست. او به زنش می گفت: «برو استراحت کن! من نمی خواهم بخوابم. من می خواهم در اتاق نشیمن تنها بمانم.» هر روز داستان همین بود: شوهر به خانه بازمی گشت و با زنش حرف نمی زد. او فقط تنها آنجا می ماند و طوری حواسش پرت بود که انگار در دنیای دیگری زندگی می کرد. او مثل همیشه به زن می گفت که برود و بخوابد و او نیز به زودی خواهد آمد، اما الان خوابش نمی آید. او سپس بیرون می رفت و در اتاق نشیمن می ماند. اما این بار زن تصمیم گرفت تا مراقب شوهرش باشد و ببیند که او در اتاق نشیمن تنهایی چه کار می کند. زن وانمود کرد که خوابیده و شوهر نیز از این بابت مطمئن شد. او سپس بیرون رفت و تلفن را آورد. او به یک زن زنگ زد و شروع به صحبت کرد. به او گفت که دیگر نمی تواند بدون او زندگی کند و به این خاطر با زنش ازدواج کرده که او را فراموش کند. زن بیچاره در نهایت شگفتی شروع به گریه کرد. اینجا بود که شوهر صدایش را شنید و تلفن را قطع کرد. زن به او گفت: «چرا به من خیانت می کنی؟ من
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو من داشتم چندین روزنامه و مجله را در رابطه با روز جهانی حذف خشونت علیه زنان مطالعه می کردم. ما خوشحال بودیم؛ چون آنها می گفتند اکنون یک روز بین المللی برای حذف خشونت علیه زنان داریم. خداوند به شما برکت دهد. زنان منتظر چنین موقعیتی بودند. چه مناسبت شومی! روز بین المللی خشونت علیه زنان! زنان هر روز در معرض خشونت، ضرب و شتم، قتل، شکنجه، و تجاوز قرار می گیرند. زنان همچنین هر روز آواره می شوند و آنها و کودکانشان ناگزیر می شوند تا به جست و جوی خوراک و نوشیدنی برآیند. اما زنان به دنبال مناسبت ها، روزها، و یا چیزهای بی معنی از این دست نیستند. زنان خواهان یک چیز ملموس هستند. زمان حرف زدن سر آمده است. زنان نیازمند حمایت، پشتیبانی، و امنیت در برابر قتل و ویرانی هستند. زنان نیاز دارند که در آزادی و صلح بدون کتک خورن، قتل، آزار، یا تجاوز زندگی کنند. البته تجاوز فقط به معنای یک اقدام جنسی نیست. بلکه به معنای تصرف حقوق مشروع آنها است. همه، به ویژه آنها که در این یا آن سازمان یا انجمن کار می کنند، یا آنها که در سمینارها، سخنرانی ها، ملاقات ها، جلسات عکسبرداری، و مسافرت های مختلف حضور دارند، این کار را به نام زنان انجام می دهند تا از این بابت نفی ببرند. آنها گران ترین لباس ها را می پوشند، بهترین خوراکی ها را می خورند، در شیک ترین هتل ها اقامت می کنند، و در بخش درجه یک هواپیما سفر می کنند. آنها برای هر عکس که از آنها گرفته می شود، لباسشان را عوض می کنند. آنها این کار را به نام زنان انجام می دهند، اما هرگز بخشی از پولی که به نام زنان درمی آورند را به آنها نمی دهند. آنها باید قسمتی از پولی که درمی آورند را به زنان نیازمند اختصاص دهند. زنانی هستند که نیازمند دارو و درمان
پاسخ دهید35 نظر
من می خواهم در اینجا بپرسم: زنان تا کی در همۀ زمینه ها باید رنج ببرند؟ آیا این رنج در سال های آینده نیز ادامه خواهد داشت؟ آیا نگرانی ها و مشکلات این جهان کافی نیست؟ آیا وقت آن نرسیده که زنان شاد و ایمن مانند دیگر انسان ها زندگی کنند؟ نکند که شما فکر می کنید که زنان از سیارۀ دیگری آمده اند و آنها را می توان به هر شکلی که خواست برای انجام کارها ممنوع یا مجاز کرد؟ زنان مانند همۀ شما انسان ها آزاد و محترم آفریده شده اند و آنها نیز حق برابری کامل دارند. مگر زنان نیمی از جامعه را تشکیل نمی دهند؟ آنها کودکان را پرورش و آموزش می دهند، سخت تلاش می کنند، و فداکاری می نمایند. آنها خدمات بسیار بسیار زیادی را به دیگران ارائه دادند. چرا آنها را به دشوارترین مصائب زندگی گرفتار می کنید؟ چرا بر سر آنها موانع، دست اندازها، و مشکلات ایجاد می کنید؟ شما باید به جای این کار در کنار آنها بایستید. واقع گرا و شفاف باشید. هیچ یک از دو گروه نمی تواند بدون گروه دیگر کاری کند. این واقعیت و حقیقتی است که کسی نمی تواند منکر شود. هرگز نباید حقوق زنان را دست کم گرفت. آنها نیز مانند شما مالکیت، خرید و فروش، و حق تصمیم گیری بدون هیچ گونه فشاری از سوی هیچ کسی را دارند. این اشتباهات بزرگ را در مورد زنان و دختران مرتکب نشوید. زنان سفیر، نویسنده، و شاعر وجود دارند. بعضی از آنها حتی سمت های بزرگی را نیز در دست گرفته اند. ما باید به زنان عرب و دستاوردهای بیشمار آنها افتخار کنیم. ما باید نسبت به آن چه زنان عرب در جهان بزرگ عربی انجام می دهند، احترام بگذاریم، آگاه باشیم، و افتخار کنیم. در پایان همۀ احترامات و تقدیرها تقدیم زنان عرب باد. رستم ابوعمر، پشتیبان شماره یک زنان عرب، پنجشنبه 23 نوامبر 2017
پاسخ دهید35 نظر
نوشتۀ رستم ابو عمرو. یک دختر معده درد داشت و شکمش بزرگ شده بود. آنها او را نزد پزشک بردند تا ببیند چرا او درد می کشد. پس از معاینه پزشک به پدر و برادرش گفت که به نظر می رسد که او آبستن باشد و می خواست آزمایش های بیشتری را روی او انجام دهد. در حالی که او به شدت درد می کشید، آنها او را به خانه بردند. او با پدر و برادرش وارد اتاق شد و آنها شروع به کتک زدنش کردند. آنها گفتند که او موحب شرم و بی آبرویی خانواده شده است و به سختی او را زدند و آن دختر را «پست و فرومایه» خواندند. او می گفت: «پدر من بیگناهم. آنها آنقدر به کتک زدن او ادامه دادند تا او از هوش رفت. دخترک بیچاره تحمل درد، تحقیر، و ستم را نداشت.» پزشک که من نمی خواهم به او توهین کنم؛ زیرا او خودش یک دلقک به تمام معنا بود قبل از این که آزمایش های لازم را انجام دهد، تشخیص داد که این دختر آبستن است. به هر حال آنها آمبولانس خبر کردند و دختر را در حالی که از شدت درد و همچنین کتک های پدر و برادرش رو به مرگ بود، به بیمارستان بردند. درد شکم او بسیار شدید بود. آنها در بیمارستان آزمایش های کامل را روی آن دختر بیچاره انجام دادند و وضعیت او بسیار وخیم بود تا این که در حال نیمه جان به بیمارستان رسید. آزمایش ها سرانجام ثابت کردند که او عفونت آپاندیس داشت و به همین خاطر دلش درد می کرد و ورم کرده بود. یعنی آن طورکه پزشک به پدر و برادرش گفته بود، آبستن نبود. حقیقت بر پدرش معلوم شد و او فهمید که دخترش آبستن نبود و پاکدامن و دوشیزه بود و فقط دچار عفونت آپاندیس شده بود. پدر به گریه افتاد و گفت: «دخترم، دختر من بیگناه است!» بدبختانه آن دختر در اتاق عمل جان سپرد. دلیل آن همان پزشک ابلهی بود که شتابزده و بدون معاینۀ وضعیت بیمار به پدرش چنین چیزی گ
پاسخ دهید35 نظر
رهبری کردن یا نکردن مهم نیست. مهم اصول راستین اسلام است.
پاسخ دهید35 نظر
همه باید تا آنجا که می توانند و در اسرع وقت به زنان آسیب دیده از جنگ کمک کنند. زنانی هستند که به دارو، درمان، پوشاک، امنیت، و ایمنی نیاز دارند. آیا احساسات و عواطف طوری یخ زده اند که دیگر هیچکس نمی خواهد مسئولیت پشتیبانی از زنان را بر عهده بگیرد؟ جامعه کجا است؟ مردم کجا هستند؟ وجدان بشری کجاست؟ مردم اکنون فقط به منافع شخصی خودشان توجه می کنند. آنها فقط به نام زنان حرف می زنند، اما هیچ اقدام ملموس عملی انجام نمی گیرد. چرا تارنماها و همایش های بسیاری برای زنان برگزار می شوند، اما ما فقط ملاقات های بی اهمیت را می بینیم. زنان نیازمند مداخله فوری هستند. باران و سرمای شدیدی وجود دارد، اما مردم فقط تماشا می کنند و هیچ کاری انجام نمی دهند. وضعیت زنان با خطر واقعی رو به رو است. من درودها و سپاس خود را به شما و این مکان ارزشمند تقدیم می دارم. رستم ابوعمر، برترین پشتیبان زنان عرب. پنجشنبه 16 نوامبر 2017.
پاسخ دهید35 نظر
رستم ابوعمر ابوالسعید. هیچکس نسبت به رنج و درد آن زنان که در معرض تجاوز، تحقیر، گرسنگی، محرومیت، و توهین قرار گرفته اند، اهمیت نمی دهد. آنها که در کار تجارت زنان و به نام زنان هستند تا کی می خواهند به فکر تأمین منافع شخصی شان باشند؟ آنها می گویند که چنین و چنان کرده اند و در کنفرانس ها و جلسات فلان و بهمان را معرفی کردند. اما این ها هیچکدام به وضعیت بدی که زنان به آنان دچار هستند از جمله تجاوز، قتل، و ویرانی کمکی نمی کنند. نه! آنها فقط به هزینۀ زنان بیچاره ای که توسط داعش ربوده و مورد تجاوز، قتل، و شکنجه قرار گرفته اند، مسافرت می کنند، عکس می گیرند، و غذا می خورند. آیا بی احساسی تا به این حد شیوع یافته است؟ از تجارت زنان دست بکشید! اینقدر طوری صحبت نکنید که انگار شما کاری کردید که زنان در بهترین وضعیت باشد. شما دلیل اصلی رنج زنان در عراق، سوریه، یمن، و کشورهای دیگری هستید که در آنها جنگ و ویرانی جریان دارد. زنان در وضعیتی قرار دارند که به حوزه های علمیه و سخنرانی ها نیاز ندارند. زنان به اندازۀ کافی با این مسائل بی معنی، وعده های دروغ، تبلیغات، و دیگر هیچ دست به گریبان بوده اند. در همایش ها و نشست ها شما می گویید که پروژه هایی را اجرا و تصمیماتی را اتخاذ کرده اید. کدام تصمیمات؟ برای نابودی رنان؟ ببینید که در سراسر جهان عرب چه بر زنان و وضعیت شان آمده است. آنچه بر زنان می گذرد، غیرمنصفانه است. آنها فقط می گویند که همه چیز را به زنان تقدیم می کنند. اما هیچ کاری برای زنان انجام نمی شود. این بی معنی است! همین و بس! هیچ گونه حمایت مالی یا معنوی وجود ندارد. نه درمانی، نه دارویی، و نه لباسی. ما اکنون در فصل زمستان هستیم و هوا بسیار سرد است. به آنها که روی زمین هستند، رحم کنید تا آسمان
پاسخ دهید35 نظر
این داستان پسری است که با دوستش صحبت می کند. یک پسر 19 ساله از سر حماقت با دوستش دربارۀ نامزد شدن تا آخر این هفته مشغول صحبت کردن بود. دوستش از او پرسید که آیا او می داند معنی ازدواج چیست؟ پسر خندید و گفت: «بله می دانم. تو فکر می کنی من که هستم؟» دوستش گفت: «ازدواج بازی نیست. این یک مسئولیت بسیار بزرگ است.» او گفت: «می دانم دوست من.» او در حال صحبت کردن به خنده اش ادامه داد که همین نشان می داد او معنای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی فهمد. پسر سپس به دوستش گفت: «بگذار چیزی را به تو بگویم. این تقصیر من نیست. هم من 19 ساله ام و هم آن دختر. پدرم می خواهد که ما ازدواج کنیم و من چه کار می توانم بکنم؟ من در خانه مثل پایۀ یک صندلی [فاقد اراده] هستم. تصمیم گیرنده پدر من است؛ نه من و نه حتی مادرم. او فقط به من گفت که این هفته ازدواج خواهم کرد. همین!» این پسر که آخر هفته عروسیش بود، در حالی این حرف ها را به دوستش زد که در خیابان با پسران دیگر مشغول بازی بود. دیدید چه اتفاقی افتاد؟ نه آن مرد سالمند بیدار است و نه آن پسر جوان آگاه. در غیر این صورت چرا ما باید هر روز داستان های طلاق های جدید را بشنویم؟ آیا حالا می بینید که خانواده ها هستند که تصمیم می گیرند که چه کسی ازدواج کند و چه کسی طلاق بگیرد. این واقعا مسخره است. بعضی از خانواده ها به خاطر طرز فکر بسیار قدیمی شان یک نسل کامل را نابود می کنند. با احترام فراوان. رستم ابوعمرو، برترین حامی حقوق زنان عرب، یکشنبه، 11/12/2017.
پاسخ دهید35 نظر
من از اینجا مایلم بگویم تبلیغات، نشر اکاذیب، و مزخرفات دیگر کافی است. آنها که ادعای کار در جهت منافع زنان و حمایت از آنها را دارند نیز باید بس کنند. بگذارید کاملاً صریح و شفاف صحبت کنم. بعضی از تارنماها هستند که به نام زنان و دربارۀ رنج زنان حرف می زنند و پروژه ها، سمینارها، سخنرانی ها، فیلم های ویدئویی، و تبلیغاتی را برگزار می کنند. آنها ادعا می کنند که همۀ این ها به خاطر منافع زنان می باشند. اما نه و هزار بار نه! من مطالب بسیاری را دنبال کرده ام و سایر دوستان نیز آن را پیگیری کرده اند. ما با هم گفت و گو انجام می دهیم اما قطعاً هیچ اتفاقی نمی افتد. آنها فقط همایش، مصاحبه، و سمینار برگزار می کنند و سپس به مسافرت می روند. آنها این کارها را به هزینۀ زنانی انجام می دهند که از این مشکلات رنج می برند. آنها بی خانمان و بدون پدر هستند و جایی را ندارند که در آن با فرزندان شان زندگی کنند. آنها به خیابان ها می روند و به دنبال یک منبع زندگی می گردند تا شاید آنها و فرزندان شان چیزی برای خوردن پیدا کنند، از هوای سرد در امان بمانند، و از شر سگان ولگرد در اینجا و آنجا پناهگاهی بیابند. در این سمینارها که برای حقوق زنان مخرب می باشند، کسی از آنها چیزی نمی پرسد. آنها فقط عکس هایی را نشان می دهند و دربارۀ فداکاری هایشان برای زنان صحبت می کنند. نه و هزاران بار نه! حالا که ما در آستانۀ ورود هوای بسیار سرد هستیم، زنان به دارو، کمک، و لباس نیاز دارند. از معامله کردن به هزینۀ زنان بیچاره دست بردارید! من از همه می خواهم که مسئولیت کامل را بر عهده بگیرند؛ چرا که اوضاع زنان بسیار دشوار است و اقدام فوری، سریع، و ضروری لازم است. من از اینجا تقاضای اقدام سریع را دارم؛ زیرا زنانی هستند که نیاز فوری به مدا
پاسخ دهید35 نظر
زنان محترم سعودی به تدریج حقوقشان را به دست می آورند و اکنونن آنها تأثیر ملموسی بر واقعیتی دارند که همگان به آن معترفند. با احترام و سپاس. رستم ابوعمر، بزرگ ترین حامی زنان عرب. یکشنبه 5 نوامبر سال 2017.
پاسخ دهید35 نظر
به طور کلی با رانندگی مخالفم.
پاسخ دهید35 نظر
تا زمانی که بر اساس قوانین و مقررات اسلامی رفتار شود، هیچ اعتراضی به رانندگی زنان نداریم.
پاسخ دهید35 نظر
زنان به طور کلی رانندگی می کنند. هیچ مشکلی نیست. اما مردم در کشور ما مانند مردم بحرین و کویت توسعه یافته و دانا نیستند و بنا بر این، مشکلات، تصاددفات، و مسائل دیگر مانند آزارهای جنسی و سایر موارد نامناسب روی خواهد داد. شما هم جوانان را به خاطر این مشکل سرزنش خواهید کرد. همان طور که می دانید که این کشور پادشاهی بسیار بزرگ است. وقتی یک دختر جوان که بسیار هم زیبا است زیاد آرایش بکند، یک نقاب کامل بر چهره نزند، و عبایه تنگ بپوشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تصادفات و آزارهای جنسی افزایش خواهد افتاد. بنا بر این، باید قوانین قازع و شدیدی در این رابطه در قانون اسلام گنجانیده شود. سر تا سر بدن یک زن از اندام های خصوصی تشکیل شده است و زنان باید روبنده و دستکش سیاه بپوشند و از سراسر بدن فقط چشمانشان باید نمایان باشد. حتی موها هم باید کاملا پوشانیده شوند. درست همان طور که مادران و مادربزرگان تان آن را می پوشاندند و هنوز هم می پوشانند و همان طور که پیامبر (که درود خداوند بر او باد) میلیون ها سال پیش این را دستور داد. بنا بر این، تا زمانی که مسائل واجب رعایت شوند، رانندگی هیچ زیانی نخواهد داشت.
پاسخ دهید35 نظر
آری، شما حقیقت را گفتید. این تصمیم دقیقا در زمانی درست و پس از کم شدن ایمان امت اتخاذ گردید. خدا من را بس است و او بهترین حامی و وکیل است.
پاسخ دهید35 نظر
من می خواهم از همین جا از شما به خاطر کوشش هایتان سپاسگزاری کنم. با احترام فراوان. رستم ابوعمرو، یکی از اولین حامیان زنان عرب، پنجشنبه (26 اکتبر 2017.)
پاسخ دهید35 نظر
رانندگی زنان از لحاظ بازگشت به شرایط داشتن راننده شخصی نامناسب یا مناسب است. چرا افراد همان خانواده رانندگی شان را بر عهده نگیرند؟
پاسخ دهید35 نظر
ای کسانی که از اخلاق و دین بهره ای نبرده اید! بگذارید خواهر، همسر، و مادرتان به خیابان ها بروند تا با مردان جوان لاس بزنند و هیچکس هم نتواند هیچ چیزی دربارۀ آن بگوید. یگذارید مردان جوان آنها را اذیت و آزار دهند و شما هم بی تفاوت بمانید. او می گوید که بیشتر مردم از این تصمیم حمایت می کنند! ای حرامزاده، تو یک دروغگویی!
پاسخ دهید35 نظر
خداوند ما را از شر فتنه های آشکار و پنهان نجات دهد!
پاسخ دهید35 نظر
خدا شما را سوزاند، ای سعودی ها! جنگ هیچ سودی ندارد.
پاسخ دهید35 نظر
اگر زنان خودشان رانندگی کنند، خیلی بهتر از آن است که از راننده استفاده کنند.
پاسخ دهید35 نظر
لطمات آن بسیار بیشتر از منافع آن است.
پاسخ دهید35 نظر
خوب.
پاسخ دهید35 نظر
خداوند ما را از شر فتنه های آشکار و نهان برهاند!
پاسخ دهید35 نظر
برادر! یونس ابن محمد و هاشم ابن القاسم از قول صالح المری از قول سعید الجریری از قول ابی عثمان النهدی از قول ابی هریره نقل کردند که پیامبر خدا (ص) گفت: «اگر رهبرانتان خوب باشند، ثروتمندانتان سخاوتمند باشند، و در میان خود مشورت کنید، در آن صورت سطح زمین برای شما بهتر از زیر خاک خواهد بود. اما اگر رهبرانتان تبهکار باشند، ثروتمندانتان خسیس باشند، و اختیار امورتان در دست زنان باشد، در آن صورت زیر خاک رفتن برایتان بهتر از زندگی روی زمین خواهد بود.»
پاسخ دهید35 نظر