امسال، بسیاری از خبرنگاران ایرانی روز ملی خبرنگار را با نگرانی از سرنوشت دوستان و همکاران خود گرامی داشتند و به طنزآمیز بودن این مسئله اشاره کردند که چنین روزی بهمنظور بزرگداشت «خبرنگاران شهید» نامگذاری شده است.
رژیم ایران در پی به قتل رسیدن محمود صارمی، رئیس دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در افغانستان در سال ١٣٧٧ جهت ادای احترام به کسانی که در جریان انجام وظیفه جان خود را از دست دادند، روز ١٧ مردادماه را روز ملی خبرنگار نامگذاری کرد.
صارمی بههمراه ١۰ دیپلمات ایرانی طی حادثهای در کنسولگری ایران در مزارشریف تحت کنترل طالبان کشته شد و طالبان بعداً ادعا کردند این اقدام «توسط نیروهای یاغی که سر خود عمل کردهاند» انجام شده است.
آن روز برای خبرنگاران ایرانی روز سیاهی بود، اما متخصصان رسانه که در ایران کار میکنند میگویند آنها امروز هم با خطرات مشابهی روبهرو هستند که در بسیاری از موارد از جانب خود رژیم حاکم صورت میگیرد.
یکی از سردبیران مجلهای مستقر در تهران که بهدلیل نگرانی از امنیت خود خواست نامش فاش نشود در روز سهشنبه (١٧ مردادماه) به المشارق گفت: «من بهعنوان خبرنگاری که در ایران کار میکنم، هرگز روزی به این تاریکی را تجربه نکردهام.»
این خبرنگار که بیش از ٢۰ سال در این حوزه کار کرده است، گفت: «خبرنگاران ایرانی نه امنیت شغلی دارند، نه حفاظت فیزیکی و نه امنیت دیجیتال».
او گفت: «بعد از هر شماره یا هر روز نمیدانیم که آیا نشریه یا وبسایت ما باز خواهد ماند یا نه. ما به کار کردن در این حوزه ادامه میدهیم، زیرا آن را دوست داریم، اما صادقانه بگویم که امروزه ادامهٔ کار بهعنوان خبرنگار در ایران ترسناکتر شده است.»
او افزود: «مسئله تنها سانسور شدید و فقدان کامل آزادی بیان نیست، بلکه ما از جان خود نیز میترسیم.»
در روز ملی خبرنگار، چندین روزنامهٔ میانهرو و اصلاحطلب در ایران به تشریح مصائب خبرنگاران ایرانی، بهویژه از زمان شروع اعتراضات گسترده پس از مرگ مهسا امینی در شهریورماه گذشته پرداختند.
مرگ مهسا امینی در حین بازداشت توسط نیروی مخوف «پلیس امنیت اخلاقی» رژیم، الهامبخش گستردهترین اعتراضات در ایران از زمان انقلاب اسلامی ١٣٥٧ در این کشور بود.
مقامات ایرانی گفتهاند که در جریان اعتراضات «دهها هزار» از جمله تعداد زیادی خبرنگار را دستگیر کردهاند.
دو خبرنگار زن به نامهای الهه محمدی و نیلوفر حامدی که بهدلیل پوشش خبری مرگ مهسا امینی بازداشت شده بودند، پس از گذشت ١١ ماه همچنان در زندان مخوف اوین تهران بهسر میبرند.
آنها از اولین خبرنگارانی بودند که خبر مرگ مهسا امینی را پوشش دادند. محمدی در زمان دستگیری بهعنوان خبرنگار در روزنامهٔ هممیهن و حامدی در روزنامهٔ شرق کار میکرد و دستگیری آنها در فاصلهٔ یک هفته از یکدیگر اتفاق افتاد.»
«دوران تاریک خبرنگاری»
در روز سهشنبه روزنامهٔ اصلاحطلب شرق مطلب اصلی خود را به وضعیت خبرنگاران زندانی در ایران اختصاص داد. روزنامههای سازندگی و هممیهن نیز در صفحهٔ اول خود به وضعیت امروز خبرنگاران در ایران پرداختند.
در روز ١٧ مردادماه ١٤۰١ روزنامهٔ هممیهن در صفحهٔ اول خود عکسی از نیلوفر حامدی و الهه محمدی با تیتر «خبرنگاران، تنهاتر از همیشه» منتشر کرد؛ این اتفاق پس از برگزاری مراسمی رخ داد که هر دوی این خبرنگاران طی آن برندهٔ جوایز خبرنگاری شدند.
تیتر صفحهٔ اول روزنامهٔ سازندگی «ما متهمیم» بود.
اکبر منتجبی، رئیس هیئت مدیرهٔ انجمن صنفی خبرنگاران استان تهران در گفتگو با هممیهن گفت خبرنگاری در ایران در «دوران تاریک» خود بهسر میبرد و متذکر شد: «در یک سال گذشته بیش از ١۰۰ خبرنگار در ایران بازداشت شدهاند».
قوهٔ قضائیهٔ ایران چند ماه پس از دستگیری نیلوفر حامدی و الهه محمدی مدعی شد که این دو خبرنگار بهدلیل «داشتن ارتباط با دولت آمریکا» دستگیر و زندانی شدهاند، ادعایی که هفتهٔ گذشته نیز تکرار شد.
قوهٔ قضائیهٔ ادعا کرد این دو نفر «بهدلیل پوشش خبری زندانی نشدهاند».
هر دو خبرنگار در جلسات دادگاه خود این ادعا را رد کردهاند. آنها بهطور جداگانه و پشت درهای بسته محاکمه میشوند و در آبانماه نیز به «تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه امنیت ملی» متهم شدند.
اما دستگاه قضایی هنوز برای هیچکدام از این اتهامات حکمی صادر نکرده است.
مجلهٔ تایم، نیلوفر حامدی و الهه محمدی را جزو ١۰۰ شخص تأثیرگذار سال ١٤۰٢ معرفی کرد و این دو نفر توسط بنیاد نیمن برای خبرنگاری برای دریافت جایزهٔ لوئیس ام. لیون ١٤۰٢ بهخاطر وجدان و صداقت در خبرنگاری برگزیده شدند.
این دو همچنین در روز ١٢ اردیبهشتماه جایزهٔ جهانی آزادی مطبوعات یونسکو/گیلرمو کانو ١٤۰٢ را دریافت کردند.
«بلاتکلیفی دائمی»
یک خبرنگار و نویسندهٔ مقیم ایران که نخواست نامش فاش شود، گفت: «خبرنگار بودن در ایران بهمعنای این است که دائماً بلاتکلیف باشی و ندانی که آیا روز بعد هم شغلی داری یا نه.»
او به المشارق گفت: «دخترم خبرنگاری را دوست دارد و اگر او را از این کار منصرف نمیکردم، قطعاً در دانشگاه در این رشته ادامهٔ تحصیل میداد.»
او گفت: «اگر کار دیگری بلد بودم، حتماً شغلم را عوض میکردم.»
منتجبی در گفتگو با روزنامهٔ هممیهن گفت: «دوران سیاه خبرنگاری [در ایران] به پایان نرسیده است و بیشترین فشار و تمرکز رژیم بر دستگیری، حذف و اخراج خبرنگاران است».
او گفت: «وقتی تحولات سیاسی سرعت میگیرد، [مقامات] از شگرد نخنمای دستگیری چند خبرنگار برای ترساندن اهالی رسانه استفاده میکنند. اما آنها دیگر نمیتوانند کنترل [روایت] را در اختیار بگیرند.»
«روند اطلاعرسانی به مردم متوقف نمیشود؛ بلکه مثل آب مسیر خود را پیدا میکند.»