تحلیلگران عراقی گفتند گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران با ایجاد محیطی نامساعد برای منافع تجاری و ترساندن رقبای بالقوه، به دنبال هموار کردن راه برای سرمایهگذاری چین در عراق هستند.
تحلیلگران گفتند اقدامات و تهدیدهای این گروهها در خدمت رژیم ایران است که روابط نزدیکی با چین دارد، اما این اقدامات در نهایت برای اقتصاد عراق و مردم آن مضر خواهد بود چرا که این کشور را از غرب دور میکند.
به گفته این تحلیلگران، حملات اخیر علیه منافع کشورهای غربی در عراق با هدف بیرون راندن شرکتهای بینالمللی از گردونه رقابت صورت گرفته است.
اما با وجود فشارهایی که گروههای نیابتی ایران وارد میکنند، احتمال اینکه سهم عمده پروژههای سرمایهگذاری در عراق به چین اعطا شود کم است.
عبدالرحمان مشهدانی، استاد اقتصاد دانشگاه العراقیه، به المشارق گفت وقتی پای سرمایهگذاری خارجی در عراق به میان میآید، حس عدم امنیت همچنان بزرگترین مانع است.
او گفت: «حملات راکتی به سفارتخانهها، مأموریتهای بینالمللی و فرودگاهها حاوی پیامهایی منفی برای جهان و تقویتکننده نگرانی شرکتهای سرمایهگذاری در مورد قبول این سطح بالای ریسک است.»
وی افزود این حملات، که از نظر بسیاری به دست گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران صورت میگیرد، مانع از سرمایهگذاری کشورهای غربی در آینده میشود چرا که شرکتها از اینکه هدف حمله گروههای شبهنظامی قرار بگیرند واهمه دارند.
مشهدانی گفت این دغدغههای امنیتی «در خدمت منافع چینی هاست که هیچ مشکلی با این گروهها ندارند و آزادانه و بدون تدابیر احتیاطی در عراق تردد میکنند.»
او خاطرنشان کرد نبود رقابت ناشی از این موضوع نیز به عراق فشار میآورد که سرمایهگذاری چین را قبول کند، مخصوصاً با توجه به «مشوقهایی» که چین برای سرمایهگذاری میدهد.
وی افزود از جمله این مشوقها میتوان به تمایل چین برای کار در محیطهای پرخطر و تأمین مالی پروژهها به شرط بازپرداخت از محل اعتبار حاصل از درآمد فروش نفت اشاره کرد.
مشهدانی افزود که افت بازدهی بخش خدمات عمومی عراق نیز عامل دیگری است که تصمیمگیران عراقی را به امضای قرارداد با هر طرف بینالمللی مایل به سرمایهگذاری وامیدارد.
مخالفت با طرح فروش نفت
گروههای شبهنظامی همسو با ایران مانند کتائب حزبالله و عصائب اهلالحق همواره خواستار اجرای توافق «نفت برای بازسازی» بودهاند که اول مهر ۱۳۹۸ بین عراق و چین منعقد شده است.
دلیل عدم اجرای این توافق ۲۰ ساله مخالفتهای آن زمان و اختلاف نظر همیشگی در مورد جزئیات قرارداد است.
بسیاری از مردم عراق فکر میکردند در این توافق، ثروت نفتشان دو دهه نزد چین و متحد آن ایران گرو گذاشته خواهد شد.
مشهدانی گفت علیرغم فشار گروههای شبهنظامی، دولت با این قرارداد مخالف بود، اما هنوز «برای برانگیختن خشم دولت» از آن در تبلیغات سیاسی استفاده میشود.
با این حال، سرمایهگذاری چین در عراق ادامه یافته است.
چین گفته است که قصد دارد حدود ۳۰ میلیارد دلار در صنعت نفت عراق سرمایهگذاری کند و پروژههایی را در بخشهای ساخت و ساز و خدمات به اجرا درآورد.
پس از آنکه سهم چین از حجم کل واردات عراق در سال ۱۳۹۹ طبق آمار رسمی به ۱۵.۸ درصد رسید، این کشور قصد دارد جایگاه خود را به عنوان بزرگترین صادرکننده کالا به عراق حفظ کند.
سال گذشته قراردادهای زیادی با شرکتهای چینی امضا شد؛ قراردادهای ساخت ۱ هزار مدرسه؛ احداث پالایشگاه نفت خام و مجتمع پتروشیمی در بندر فاو واقع در بصره؛ و ساخت نیروگاههای خورشیدی در عراق.
قراردادی در ۳۰ دی ماه ۱۴۰۰ برای توسعه میدان گازی منصوریه در استان دیالی با شرکت چینی سینوپک امضا شد.
چین سود میبرد
ثائر بیاتی، تحلیلگر مسائل سیاسی، گفت چین با تقویت سرمایهگذاریهای خود در عراق، قصد دارد این کشور را وارد طرح کمربند و جاده خود کند.
او گفت سرمایهگذاریهای چین در عراق در راستای اهداف خود چین است، که عبارتند از تقویت درآمدهای آن از محل صادرات کالاها و محصولات از طریق مسیرهای تجاری تحت کنترل خود و تحمیل سلطه خود بر بازار تجارت جهانی.
او گفت: «چین با امضای قرارداد یا خرید دارایی شرکتهای بینالمللی، سعی دارد از بحرانها برای توسعه اقتصادی خود در نواحی متأثر از درگیریهای منطقهای و در عراق سوءاستفاده کند.»
بیاتی گفت که گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران به دنبال هموار کردن عرصه سرمایهگذاری برای چینیها و دفاع از منافع چین طبق دستورات ایران هستند.
وی افزود گروههای شبهنظامی عراق را برای پیوستن به محور ایران-چین تحت فشار میگذارند، هرچند عراق با تنوعبخشی به سرمایهگذاریهای خود و استقبال از کشورهای عربی و دیگر کشورهای جهان، تلاش میکند از این محور فاصله بگیرد.
او گفت اما وضعیت سیاسی کنونی تأییدکننده موفقیت تلاش گروههای شبهنظامی برای اعطای سهم عمده فرصتهای سرمایهگذاری به چین نیست.
او گفت: «گروههای شبهنظامی با شکست در انتخابات اخیر، سلطه خود را از دست دادند.»
وی خاطرنشان کرد اتحاد سیاسی جدیدی که برای تشکیل دولت اکثریت بین جنبش مقتدی صدر و سنیها و کردها در حال شکلگیری است در برابر بلندپروازیهای ایران و متحدان و گروههای نیابتی آن ایستادگی میکند.