کارشناسان می گویند که ترور مسعود مولوی وردنجانی، یک دانشمند ایرانی جدا شده از رژیم، توسط دستگاه اطلاعات ایران در ترکیه در سال ۱۳۹۸ احتمالاً با هدف جلوگیری از افشای فساد و فعالیت های موشکی رژیم ایران انجام شده است.
۲۳ آبان دومین سالگرد ترور مولوی است. او حدود یک سال پس از فرار از ایران، در یکی از خیابان های استانبول به ضرب گلوله کشته شد.
پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷، ترورهای سفارشی رژیم تا چند سال بر مقام های رژیم گذشته (دوران پهلوی) متمرکز بود.
پس از آن، تمرکز رژیم کم کم بر افرادی معطوف شد که در مقطعی بخشی از نظام بودند، اما بعدها به دلایل مختلف از این رژیم فاصله گرفتند، به خارج از کشور فرار کردند، و به افشای جنایات آن پرداختند.
هدف رژیم خاموش کردن صدای آنها بوده است.
رویترز در اسفند ۱۳۹۸ گزارش داد، در فیلم ویدیویی که پس از قتل مولوی در تلویزیون ترکیه پخش شد، دو نفر در محله سیسلی در مرکز استانبول در حال قدم زدن هستند که ناگهان یک مرد مسلح در حال دویدن از کنار آنها عبور می کند و یکی از آنها را هدف چند گلوله قرار می دهد.
دو مقام ارشد ترکیه به رویترز گفتند که دو افسر اطلاعاتی در کنسولگری ایران در ترکیه از محرکان این قتل بودند.
به گفته یکی از مقامات، مرد مسلح مظنون و چندین مظنون دیگر، شامل شهروندان ترکیه ای و ایرانی که طی هفته های پس از این قتل به قصد بازجویی دستگیر شده بودند، به مقامات گفتند که دو افسر اطلاعاتی در کنسولگری ایران دستور این حمله را صادر کرده بودند.
یک مقام ترکیه ای دیگر گفت که شواهد، از جمله اظهارات مظنونان، حاکی از آن است که «شهروندان ایران نقش چشمگیری، در تحریک و نیز هماهنگ کردن» این قتل داشته اند.
چندین خبرگزاری به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی گزارش دادند، شواهدی مبنی بر این که وزارت اطلاعات ایران مستقیماً در قتل مولوی دست داشته است، وجود دارد.
در بهمن ۱۳۹۹، پلیس ترکیه یک شهروند ایرانی را - که گفته می شود کارمند کنسولگری ایران است - به اتهام طرح ریزی برای ترور مولوی بازداشت کرد.
مسعود مولوی چه کسی بود؟
کارشناسان می گویند که سرخوردگی و انتقاد مولوی از رژیم ایران منجر به این شد که او هدف قرار بگیرد.
وی پیش از آغاز کار خود به عنوان مشاور نظامی متخصص در زمینه هوش مصنوعی، حدود ۱۰ سال به عنوان مشاور و مدیر یک شرکت امنیت داده به نام «پژوهش پارسه» در اصفهان فعالیت کرده بود.
پس از آن که یک ربات ساخته شده توسط او برای وزارت دفاع مورد توجه مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت، او برای کار در سپاه -- آن طور که گفته می شود در یکی از تأسیسات موشکی آن نهاد -- مشغول به فعالیت شد. ربات ساخته شده توسط مولوی می تواند در سیستم های آبیاری و فاضلاب مورد استفاده قرار بگیرد.
تحقیقات مولوی در امور امنیت سایبری و کشف اقدامات مفسدانه ای که بودجه های دولتی را روانه جیب های مقامات رژیم می کرد، در سال ۱۳۹۶ منجر به دستگیری، حبس، و شکنجه او در بند مخوف ۲۰۹ زندان اوین شد.
او با نام مستعار «رضا فریبرزی» در سلول انفرادی نگهداری می شد. او پس از آن به تحمل هشت سال زندان محکوم شد، اما پس از آن که آشنایانی که او در دوران فعالیتش در سپاه پیدا کرده بود، برای آزادیش مبارزه کردند، او این حکم را سپری نکرد.
مولوی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۹۷ ایران را به مقصد ترکیه ترک کرد. او در ترکیه از طریق شبکه های اجتماعی افشای فساد مقامات ایرانی را آغاز کرد.
بر اساس شواهد فراوان، ترور وی یکی از بیش از ۲۰۰ فقره از قتل های سیاسی و فراقانونی است که جمهوری اسلامی در خارج از ایران مرتکب شده است.
مولوی سه ماه پیش از قتل خود، یعنی در مرداد ۱۳۹۸، در پاسخ به یکی از دوستانش پیامی را در توییتر منتشر کرد که در آن سپاه را هدف قرار داده بود.
در این توییت آمده است که انشالله از بیخ ریشه این سرداران خاکستری را خواهم کند. دعا کن قبل از این که این کار را انجام بدهم، آنها مرا نکشند.
مولوی اطلاعات مربوط به مقامات بلندپایه دولتی را در یک کانال تلگرامی و چندین حساب کاربری در شبکه های اجتماعی دیگر منتشر کرد. کانال تلگرامی او که مقامات رژیم را افشا می کرد «جعبه سیاه» نام داشت.
این کانال در مقطعی مستقیماً از رهبر ایران علی خامنه ای انتقاد کرد و مدعی شد که مولوی مدارک و اسنادی پیرامون فعالیت های هسته ای ایران و فساد در سازمان های دولتی در اختیار دارد.
مولوی همچنین جزئیاتی را در مورد روش ها و تکنیک های ردیابی برای آدم ربایی، ترور، و قتل مخالفان ایرانی در خارج از ایران ارائه کرد.
وی افراد ویژه ای مانند مشاوران ارشد امنیتی و سیاست خارجی خامنه ای را به دست داشتن در فعالیت های قاچاق، قاچاق مواد مخدر، فساد مالی، و دخالت در منطقه متهم کرد.
خاموش کردن مخالفان
ساسان تمغا، تحلیلگر اطلاعاتی مستقر در ایران، گفت، اتهامات مولوی مبنی بر «فساد مالی گسترده مقامات قضایی و امنیتی کشور... انگیزه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای انتقام گیری و اقدام بر علیه او شد.»
تمغا افزود، او به این نتیجه رسیده بود که فریب خورده است و اظهارات او بیانگیر این موضوع بود. او گفت که مولوی تصور می کرد که دارد به کشورش خدمت می کند، اما بعداً به فساد و فعالیت هایی پی برد که تنها به نفع مقامات فاسد بودند.
تمغا گفت که جمهوری اسلامی بر اساس اتهاماتی مشابه روح الله زم، بنیانگذار یک رسانه خارج از کشور به نام «آمدنیوز» را ربود و او را در آذر ماه ۱۳۹۹ در ایران اعدام کرد.
به گفته فرامرز ایرانی، یک تحلیلگر سیاسی مقیم کرمان، زمانی که مولوی استخدام شد تا درباره شرایط امنیت سایبری در نهادهای دولتی ایران تحقیق کند، مورد اعتماد سپاه پاسداران قرار داشت.
ایرانی گفت، او دریافت «که بخش عظیمی از بودجه های تخصیص یافته توسط مقامات وزارت اطلاعات ایران برای امنیت سایبری در حقیقت رسماً به مدیران شرکت های خصوصی که آنها تأسیس کرده بودند، منتقل شده بود.»
وی گفت که دلیل اصلی ترور مولوی کارزار اسلاع رسانی بسیار مؤثر او علیه مقامات ایران، از جمله شخص خامنه ای، بود.
او اظهار داشت: «هر کس که با مولوی کار کرده بود، می دانست که او فردی میهن پرست، صادق، و راستگوست.»
جدایی او از جامعه اطلاعاتی ناشی از اخلاقیات برجسته او بود و ترور او به این دلیل روی داد که رژیم نتوانسته بود سوابق او را مخدوش کند و از این رو تصمیم به حذف او گرفت.
تاریخچه قتل ها
اقدامات جمهوری اسلامی در هدف قرار دادن مخالفان ایرانی مقیم خارج و اعضای اپوزیسیون نگرانی گسترده ای را به وجود آورده است.
بنا بر یک گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده که در اردیبهشت ۱۳۹۹ منتشر شد، رژیم ایران از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ حدود ۳۶۰ فقره قتل در خارج از ایران انجام داده است.
در این گزارش آمده است که این نقشه های ترور در ۴۰ کشور «عمدتاً توسط (نیروی قدس) بازوی برون مرزی سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، یا به وسیله گروه های نیابتی مانند حزب الله لبنان» اجرا شده است.
تقریباً همه قربانیان رژیم ایران جزو مخالفان یا اعضای اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده اند.
در این گزارهبرگ آمده است: «چنانچه در احکام بازداشت، تحقیقات قضایی و پلیس، سازمان های امنیتی، و گزارش های شهود آمده است، کارکنان دستگاه دیپلماسی ایران بارها به نقش داشتن در ترورهای خارج از کشور متهم شده اند.»
این گزارهبرگ می افزاید که آدمکشان ایران نسبت به استفاده از گروه های تبهکار، کارتل های قاچاق مواد مخدر، و گروه های دیگر برای اجرای نقشه های ترور در خارج از کشور تمایل نشان داده اند.
ایران مدام نسبت به مشارکت در قتل های خارج از کشور دروغ گفته است و این حتی زمانی که پرسنل دیپلماتیک خود ایران در زمان زیر نظر داشتن اهداف مورد نظر این حملات، ارائه مواد منفجره، یا گریختن از صحنه جرم دستگیر شده اند، ادامه داشته است.