ناظران می گویند که تلاش های اخیر روسیه برای نزدیک شدن به کشورهای عربی نشان می دهد که اتحاد مسکو با تهران آن قدر که رژیم ایران امیدوار است، مستحکم نیست.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و انزوای بین المللی روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، سال ها در تلاش بوده است که بار دیگر در خاورمیانه، افغانستان، آسیای میانه، و مناطق دیگر اهمیت پیدا کند.
به عنوان بخشی از این راهبرد، قرعه کرملین به نام ایران خورده است؛ کشوری که با ادامه سرپیچی از فشار بین المللی برای مهار فعالیت های هسته ای خود و پشتیبانی از شبه نظامیان نیابتی در سراسر منطقه، نیازمند متحد است.
روسیه تلاش کرده است که از طریق مداخله خود در درگیری های سوریه در کنار رژیم بشار اسد، نفوذ خود را در خاورمیانه افزایش دهد. روسیه در سوریه اتحاد به طور فزاینده پرتنشی با ایران دارد.
روسیه پیوسته در تلاش بوده است که نفوذ خود در سوریه را تحکیم کند، از نظر نظامی و در عرصه اقتصادی با کنترل صنعت نفت، گاز، و فسفات در آن کشور رخنه کند، و در این روند به تدریج ایران را بیرون براند.
نزدیک شدن به دشمنان ایران
در ماه های اخیر فعالیت های گسترده دیپلماتیک روسیه با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس -- دشمنان تاریخی تهران -- تنش ها با ایران را تشدید کرده است.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در تازه ترین مورد از این تلاش های دیپلماتیک این ماه در مسکو با عبداللطیف بن رشید الزیانی، همتای بحرینی خود، دیدار کرد.
لاوروف گفت که روسیه در حال کار روی یک طرح امنیتی برای منطقه خلیج فارس است.
به گزارش خبرگزاری دولتی روسیه، «تاس»، لاوروف گفت: «این شامل بحث گسترده تری در راستای برقراری امنیت جمعی در سراسر خلیج فارس به طور کلی، یعنی با مشارکت ایران، است.»
لاوروف همچنین به عنوان بخشی از تلاش های مسکو برای «گفتگوهای سیاسی دو جانبه» و تقویت همکاری های تجاری و اقتصادی، اسفند ماه گذشته در سفری چهار روزه از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس - شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، و قطر - بازدید کرد.
با این حال ناظران گفته اند که این دیدار با منافع متضاد، فرصت طلبی اقتصادی، و خودنمایی سیاسی همراه بود.
منافع روسیه در خاورمیانه و مناطق دیگر -- به ویژه در سوریه و لیبی -- ثابت کرده است که در راستای خدمت به خودش بوده، و بر دسترسی به حق ایجاد قرارگاه و امضای قراردادهایی برای بهره برداری از منابع طبیعی تمرکز کرده است.
ناظران می گویند که این در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اثری نخواهد داشت.
محمود عبدالمنعم، پژوهشگر امور بین المللی قطر، گفت که کشورهای خلیج فارس به دلیل عدم اعتمادشان به محوری که روسیه با ایران و سایر کشورها ایجاد کرده است، روابطشان با ایالات متحده را برای برقراری روابط عمیق تر با روسیه به خطر نمی اندازند.
عبدالمنعم گفت، برنامه ها و منافع روسیه در منطقه با منافع کشورهای حوزه خلیج فارس در تضاد است. وی اشاره کرد که این امر با توجه به امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس یک «خط قرمز» محسوب می شود.
بازدید هیأت نمایندگان حزب الله لبنان از مسکو در اسفند ماه مؤید تردیدهای شورای همکاری خلیج فارس در مورد روسیه بود.
رقابت شدید در سوریه
پوتین از جنگ سوریه برای گسترش قدرت روسیه در سراسر منطقه استفاده کرده است. مسکو از سال ۱۳۹۴ وارد صحنه سوریه شده و به طور مداوم تسلط نظامی و اقتصادی خود را در این کشور جنگزده توسعه داده است.
مشارکت روسیه و ایران عمدتا با هدف مشترک حمایت از اسد آغاز شد، اما به نظر می رسد که مزایای این رابطه برای مسکو کمتر و کمتر شده و به همین دلیل برای ایران سودبخش تر است.
روسیه در به دست آوردن توافقنامه های اساسی با رژیم سوریه موفق بوده و با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بر سر تلاش برای استخدام شبه نظامیان رقابت شدیدی داشته است.
محمود مصطفی، اقتصاددان سوری و استاد دانشگاه دمشق، گفت که هر دو طرف برای به دست آوردن سهم بیشتری از سفره بازسازی به رقابت افتاده اند تا پول هایی را که برای سر پا نگه داشتن رژیم سوریه خرج کرده اند، جبران کنند..
وی گفت که رژیم ایران امیدوار بود سهم هنگفتی از سرمایه گذاری خود در سوریه را پس بگیرد، اما واضح است که سهم ایران از فرصت های تجاری جدید با خواسته ها و برآوردهای رژیم ایران مطابقت نداشته است.
این موضوع را عمدتاً ناشی از تأثیر روسیه در سوریه و تسلط آن بر تأسیسات درآمدزای متعدد - از جمله معادن فسفات بیابان شرقی (بادیه) و بنادر تجاری طرطوس و لاذقیه - دانست.
مصطفی گفت که به نظر می رسد نقشه های روسیه «محاسبات ایران را به شدت کنار زده و به عقب رانده است و روسیه ایران را از بسیاری از منابع درآمدی که انتظار کسب پول از آنها را داشت، محروم کرده است.»
نزدیکتر شدن ایران به چین
ناظران می گویند که تصمیم اخیر ایران برای نزدیک شدن به چین ممکن است نشانه این باشد که تهران متوجه شده است که مسکو شریک قابل اعتمادی نیست.
با توجه به جزئیاتی که هر دو طرف در اختیار عموم قرار داده اند، در این پیمان راهبردی ایران که در اسفند ماه با چین امضا کرد، پیش بینی می شود پکن در مدت بیش از ۲۵ سال حدود ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. این سرمایه گذاری در ازای تأمین نفت به طور ثابت و احتمالاً به بهایی ارزانتر انجام خواهد شد.
اما تمرکز اصلی نگرانی ها بر مطالبی که آنها بیان نمی کنند قرار دارد: همکاری راهبردی گسترده تر میان دو کشور از جمله تولید تسلیحات، تمرین های نظامی، و همرسانی اطلاعات است.
با این توافق، رژیم ضعیف، منزوی در جهان، و به شدت تحت فشار ایران -- که بر لبه پرتگاه فروپاشی اقتصادی ایستاده -- تحت سلطه رژیم تقویت شده و جسور چین قرار خواهد گرفت.
بسیاری از ناظران نگران آن هستند که پکن با استفاده از روش بدهکار کردن، امتیازات به مراتب بیشتری را از ایران مطالبه کند. این روش یکی از ابزارهای اصلی اعمال فشار پکن است که طی آن وام های غیرمقرون به صرفه ارائه می دهد و قراردادهای سنگین را به کشورهای آسیب پذیر تحمیل می کند.
آنها گفتند که این حتی ممکن است به امتیازات نظامی نیز تعمیم پیدا کند.