بیروت -- مریم سیف الدین، روزنامه نگار، با اذیت و آزار و حملات فیزیکی علیه اصحاب مطبوعات بیگانه نیست؛ حملاتی که در محافل شیعه در لبنان، جایی که حزب الله مورد حمایت ایران نفوذ دارد، گسترش یافته است.
سیف الدین که از منتقدان صریح حزب الله است، از زمانی که پس از اعتراضات مهر ماه ۱۳۹۸ در لبنان به ابراز دیدگاه های خود علیه حزب الله پرداخت، قربانی اذیت و آزار اینترنتی عوامل و هواداران آن گروه قرار گرفته است.
مردم در اعتراض به فساد و مالیات های پیشنهادی جدید به خیابان ها ریختند. سیف الدین که به عنوان یک روزنامه نگار برای روزنامه ندا الوطن کار می کرد، بی وقفه در مقاله های خود و در شبکه های اجتماعی به انتقاد از حزب الله می پرداخت.
عوامل حزب الله از آبان ماه گذشته تاکنون بارها اعضای خانواده او را هدف حمله فیزیکی قرار داده اند که تازه ترین مورد آن روز ۲ خرداد بوده است.
سیف الدین به المشارق گفت که عوامل حزب الله «بی رحمانه به مادرم حمله کردند، دوربین های نظارتی را که ما در اطراف خانه مخصوصاً برای مستند کردن حملاتشان نصب کرده بودیم شکستند، و نوارهایی ویدیویی را دزدیدند.»
او گفت که آنها سپس پدرش را وحشیانه کتک زدند.
وی افزود: «حمله مسلحانه وحشیانه و توهین هایی که آن روز به پدر و مادرم شد، تازه ترین نمونه از مجموعه حوادث مشابه از آبان ماه گذشته بوده است.»
برادران سیف الدین روز ۱۲ آبان گذشته، تنها چند روز پس از آن که او از شغلش در ندا الوطن استعفاء داد، در برابر خانه شان در برج البراجنه مورد حمله قرار گرفتند. برج البراجنه در حومه جنوبی بیروت، که از پایگاه های حزب الله محسوب می شود، قرار دارد.
او گفت: «از آن زمان تاکنون، عمو و عموزاده من که وابسته به حزب الله هستند، و نیز تعدادی از اعضای دیگر حزب الله تحت هدایت خواهرزاده امین شری، نماینده حزب الله در مجلس، هدف حملات فیزیکی وحشیانه، بی رحمانه، و مستمر قرار گرفته اند.»
سیف الدین گفت که عوامل حزب الله روز ۱۵ آذر گذشته یکی از برادرانش را کتک زدند و بینی او را شکستند.
به گفته سازمان رسانه های جهانی «دموکراسی باز»، او می گوید که پس از این حمله پلیس به او گفت نیازی به آمدن آنها نیست، مگر آن که کسی کشته یا زخمی شده باشد. او این موضوع را به منزله همدستی افسران پلیس در محلات می داند و مدعی است که آنها تحت سلطه حزب الله هستند.
سیف الدین گفت که این گروه بارها تهدید کردند چنان چه خانواده اش برج البراجنه را ترک نکنند، به آنها صدمه خواهد زد. سرانجام او و چهار برادرش پس از حمله آبان ماه تصمیم گرفتند به خانه دیگری که در منطقه تحت سلطه حزب الله نباشد، نقل مکان کنند.
اما والدینش تصمیم گرفتند که بمانند و تهدیدها بی وقفه ادامه یافت.
او گفت که تحت نظر است و همچنان توسط عوامل وفادار به حزب الله پیام های تهدیدآمیز با این مضمون که «اگر برگردی، ما تو را می کشیم» دریافت می کند.
وی گفت، حسن نصرالله، رهبر حزب الله، تهدیدها، و حمله به اعضای مطبوعات را مشروعیت می بخشد و گواه این امر، تهدید رسانه ها توسط خود اوست.
نصرالله در بهمن ماه، قبل از ترور لقمان سلیم، کنشگر و مخالف حزب الله، به رسانه ها توصیه کرده بود که از این حزب انتقاد نکنند. او افزود که اگر این اتفاق بیافتد، حزب الله خودش دست به کار می شود. سلیم اندکی بعد ترور شد.
تلاش ها برای خاموش کردن صدای روزنامه نگاران
حملات به روزنامه نگاران منتقد حزب الله از اواخر سال ۱۳۹۸ رو به افزایش بوده است. به گفته ناظران، آنها در آن زمان شاهد کاهش آزادی بیان و مطبوعات بوده اند.
جسد گلوله باران شده سلیم روز ۱۶ بهمن در جنوب لبنان پیدا شد. سلیم قبل از کشته شدن هشدار داده بود که اگر اتفاقی برای او یا خانواده اش بیافتد، مقصر آن حزب الله و هم پیمان آن، یعنی جنبش امل، خواهد بود.
نوال بری، خبرنگار تلویزیونی المار، در نخستین روزهای اعتراضات در مرکز بیروت مورد حمله طرفداران حزب الله و متحدانش قرار گرفت.
همچنین، دیما صادق و لونا صفوان هدف حملات و قلدری های سایبری حساب های کاربری حامی حزب الله قرار گرفته اند.
اسعد بشاره، روزنامه نگار سیاسی، گفت که حزب الله و متحدانش در لبنان به خاموش کردن صدای روزنامه نگاران و محدود کردن آزادی ها، در هر زمان که رسانه ها سعی می کنند وظایفشان را در محدوده قانون انجام دهند، مشهور هستند.
او گفت: «ما شاهد حوادث بزرگی در رابطه با مسئله آزادی ها در لبنان بوده ایم. از جمله آنها ترور دو روزنامه نگار به نام های جبران توینی و سمیر قصیر [در سال ۱۳۸۴]، به آتش کشیدن دفتر مرکزی روزنامه المستقبل [در سال ۱۳۸۷] و اخیراً، ترور لقمان سلیم، کنشگر، بوده است.»
وی گفت: «هر کسی که جرأت کند همه چیز را همان طور که هست بیان کند، ابتدا ارعاب می شود و سپس دیگران با ابزارهای دیگر وادار به سکوت می شود.» وی افزود که «آزادی ها در لبنان رو به زوال است.»
السی مفرج، روزنامه نگار عضو «سندیکای مطبوعات جایگزین»، می گوید که پرونده سیف الدین نشانه ای است از آن چه برای صداهای آزاد در مناطق تحت نفوذ حزب الله و امل اتفاق می افتد؛ «جایی که در آن، شما یا با آن دو همراه هستید و یا مخالف آنها تلقی می شوید.»
وی گفت روزنامه نگارانی که علیه حزب الله صحبت می کنند مورد حمله قرار می گیرند، مرعوب می شوند، آزار و اذیت می بینند، و مجبور می شوند برای در امان ماندن از حمله مستقیم فیزیکی به محل دیگری نقل مکان کنند.
مفرج گفت که «سندیکای مطبوعات جایگزین» با حمایت کردن از سیف الدین از طریق پوشش رسانه ای اذیت و آزاری که بر او روا رفته و نیز مداخله نیروهای اعمال قانون، از آزادی های عمومی و آزادی بیان روزنامه نگاران دفاع می کند.