جنگ مداوم سوریه و تهاجم «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) به عراق رویاهای دانشجویان بسیاری را از میان برده است با این حال برخی از آنان در میان این آشوب توانسته اند فرصتهایی را پیدا کنند.
در حالیکه بسیاری از پناهندگان سوریه ای و عراقی امیدوارند که تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانده و شغلی را در لبنان پیدا کنند، اکثر آنان مجبور شده تا تحصیل خود را متوقف کرده و جذب نیروی کار شوند.
تعداد اندکی از این افراد توانسته اند به رویای ادامه تحصیل خود ادامه دهند.
دالیا سعد بولس یک کلدانی 20 ساله که از شهر موصل عراق آواره شده است به المشارق گفت او امیدوار است متخصص کودکان شود.
او اکنون به عنوان فروشنده در یک فروشگاه محصولات پنبه ای در منطقه سد البوشریه کار می کند اما هنوز مصمم است به رویای خود دست پیدا کند حتی اگر بیش از آنچه پیش بینی کرده است به طول انجامد.
وی گفت: «ما در شهرمان، موصل، در صلح و آرامش زندگی می کردیم و زندگی ما عادی بود تا اینکه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) آن را اشغال کرد.»
وی گفت: «ما باید شهر را ترک می کردیم و اول به منطقه کردنشین رفته و از آنجا به لبنان رفتیم و درخانه کوچکی در منطقه سبتیه سکونت کردیم. ما فقر را تجربه کردیم و تقریبا از همه چیز محروم بودیم.»
امروز، بولس با والدینش و سه برادر و خواهرش زندگی می کند و او و خواهرش ماری در یک فروشگاه کار کرده تا بتوانند به خانواده در پرداخت اجاره و هزینه درمان برادرانش که بیمار هستند کمک کنند.
رها کردن رویاها
بولس گفت: «من خانه ام، رویا و آینده ام در موصل را رها کردم.»
وی گفت: «من تازه دبیرستان را تمام کرده بودم و خود را آماده ثبت نام در دانشگاه می کردم تا در رشته پزشکی تخصص بگیرم که داعش شهر را اشغال کرد.»
بولس گفت در لبنان خانواده با آنچه درآمد داشت و کمکهای غذایی دو ماهانه کلیسای کلدانی بیروت به زندگی خود ادامه می دهد.
وی افزود خانواده در کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (یو ان اچ سی آر) به محض ورود به لبنان ثبت نام کرد، هنوز کارتهایمان را دریافت نکرده ایم.
شرایط فعلی من مانع ثبت نام من در یکی از دانشگاههای لبنان برای تحصیل در رشته پزشکی است. من چندین بار به انجام این کار فکر کرده ام، اما شهریه دانشگاه فراتر از وضعیت مالی خانواده من است.
اما بولس مصمم است رویای پزشک شدن خود را محقق کند و گفت او امیدوار است بتواند هنگامی که شرایط مهیا شد بتواند کارهای بشر دوستانه انجام دهد.
وی گفت: «من تلاش می کنم بورسی برای سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی پیدا کنم و به رویایم دست پیدا کنم. من یک روز پزشک خواهم شد.»
تغییر مسیر
تعدادی از جوانان سوریه ای مانند محمد حسن یکی از فعالین حقوق بشر، علی رغم چالشهایی که با آنان مواجه هستند توانسته اند به برخی از آرزوهای خود برسند.
حسن 25 ساله به المشارق گفت: «من رویای تحصیلی خود برای گرفتن تخصص در رشته کامپیوتر را در انستیتو فن آوری اطلاعات دمشق دنبال می کردم که انقلاب رخ داد.»
اتفاقات سوریه من را وادار کرد در سال 2013 به بیروت بیایم و با تغییرات بزرگی در زندگی ام روبرو شدم. رویای کسب مدرک مهندسی علی رغم اینکه برای تحصیل به لبنان آمده بوده ام از بین رفته است.
حسن که مجبور شد ترک تحصیل کند توجه خود را به «سرگرمی مورد علاقه خود یعنی روزنامه نگاری معطوف کرد و گفت: «از زمان کودکی آرزو داشتن داستانهای مردم را ثبت کرده و آن را برای همه مردم جهان بیان کنم.»
وی گفت: «جنگ زندگی من را تغییر داد. بجای اینکه مهندس برنامه ریزی کامپیوتر شود، اکنون در یک حرفه کاملا متفاوت هستم.»
وی گفت: «من کارم را با تمیز کردن کافه ها، شستن ظروف و تحویل غذاهای سفارش داده شده شروع کردم و در همان زمان هم در رشته رسانه به عنوان یک روزنامه نگار مستقل کار خود را آغاز کردم. من اخبار پناهندگان را پوشش می دادم و در کمپینهای حقوق بشر شرکت می کردم.»
وی گفت حسن اخیرا یک بورس تحصیلی را از یک دانشگاه خصوصی لبنان برای ادامه تحصیلاتش در رادیو و تلویزیون دریافت کرده است.
وی گفت: «یک ضرب المثل قدیمی می گوید هر ابری یک روکش نقره ای دارد». وی خاطر نشان کرد چون با واقعیت جدید مواجه شده است، هیچ چاره ای بجز این تغییر پیش رو نداشت.
وی گفت: «من باید تصمیم می گرفتم یا زندگی ام را هدر می دادم.»
ثبت جنگ
جنگ سوریه همچنین مسیر زندگی جعفر موسی 24 ساله از ساکنین حمص را که هنگام شروع جنگ در دانشگاه حمص ثبت نام کرده بود، تغییر داد.
وی به المشارق گفت: «انقلاب به زور تغییر را به من تحمیل کرد و من خود را راس تحقق رویایم برای روزنامه نگار شدن یافتم، اما به روشی دیگر، یعنی از طریق رسانه ها با شروع کنش گرایی در سوریه.»
موسی یک مستند ساز مستقل در درگیریهای نظامی حمص خصوصا در مناطق بابا عمر و سپس حمص قدیمی و الوعر شد. وی گفت: «من وقایع را با تلفن همراه خود ثبت می کردم و سه بار دستگیر شدم.»
وی گفت: «من پس از آن آواره شدن اجباری و تغییرات بوم شناسی در حمص را ثبت کردم.» وی افزود شرایط بعدا وی را وادار کرد از کشور خود گریخته و به لبنان بیاید.»
موسی گفت: «به لبنان آمدم در اینجا اقامت کردم و پس از شش سال کار به عنوان کارشناس رسانه، نهایتا توانستم [در یک دانشگاه] ثبت نام کرده و در رشته رادیو و تلویزیون تحصیل خود را دنبال کنم.»
وی گفت: «علی رغم شرایطی که آن به سر می برم، توانستم تحصیلاتم را ادامه داده و در رشته ای که عاشق آن هستم کار کنم.»