خانواده های 9 سرباز لبنانی که در سال 2014 توسط «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) ربوده شدند به تازگی متوجه شوند که این گروه فرزندانشان را از القلمون سوریه به مقر خود در الرقه منتقل کرده است.
آن ها در گفتگو با المشارق گفتند در حاکی که «نیروهای دموکراتیک سوریه» مسئول آزادسازی الرقه از کنترل داعش به این خانواده ها کورسوی امیدی داده بودند که افول این گروه قریب الوقوع است اما هنوز به شدت نگران سرنوشت پسرهایشان هستند.
این 9 سرباز بین 28 پرسنل ارتش و پلیسی بودند که داعش و «جبهه النصره» که امروز به «جبهه فتح الشام» معروف است در طی درگیری های بین نیروهای امنیتی و عناصر این گروه در اوت 2014 در عرسال ربوده شده بودند.
جبهه النصره در چندین گروه سربازها و پلیس ها را آزاد کرد و آخرین گروه 16 نفره ماه دسامبر آزاد شدند، داعش 2 سرباز ربوده شده را به قتل رساند و گروهبان علی السید و سرباز عباس مدلج بین کشته شده ها بودند که اجساد آن ها مسترد نشدند.
گمان می رود خالد حسن، حسین عمار، مصطفی وهبه، علی المصری، علی حاج حسن، ابراهیم مغیط، عبدلرحیم ذیاب، محمد یوسف و سیف ذبیان که همه آن ها اعضای نیروهای لبنان بودند، هنوز در اسارت داعش باشند.
ناصر شراره در گزارش 8 نوامبر روزنامه الجمهوریه افشا کرد که داعش این سربازها را در الرقه زندانی کرده است.
شراره در مصاحبه اختصاصی با المشارق گفت این اطلاعات را «از منابع مطلع کسب کرده و مقاماات دست اندرکار پرونده نیز از آن اطلاع دارند.»
وی تاکید کرد این اطلاعات زمانی افشا شد که یکی از میانجی های رهبری داعش در یک تماس تلفنی افشا کرد که سربازها از القلمون در راستای مرز سوریه با لبنان به الرقه، شهری در شمال سوریه و هم مرز با ترکیه منتقل شده اند.
او گفت که فرد میانجی «از جانب رهبری داعش اطمینان حاصل کرده که سربازها زنده هستند و اجساد بقیه سربازها هم در اختیار این گروه است. این فرد همچنین در گفتگوی خود به صورت شفاهی به آن ها اطمینان داده است که اسرا به الرقه منتقل شده اند.»
شراره براساس اطلاعاتی که از منابع مرتبط با سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر کسب کرده است، گفت سربازهای ربوده شده «ممکن است در زندانی در عاید باشند که زندانی مخفی و بسیار اسرارآمیز است.»
نگرانی روزافزون
پدر سرباز محمد یوسف در گفتگو با المشارق گفت به ندرت چادرهای بیرون محوطه پایگاه های دولت را ترک می کند. خانواده های سربازهای ربوده شده برای تحصن های نشسته روزانه خود در این چادرها جمع می شوند.
وی گفت: «این اخبار زخم های ما تازه کرد، تا زمانی که گروگان ها بازنگردند این زخم ها التیام نخواهند یافت.» وی افزود به امید دیدار مجدد پسرش روزها را شب می کند.
او گفت: «نگرانی و دلشوره از سرنوشت پسرم و سربازهای دیگر اسیر لحظه ای ما را رها نکرده است. وحشت ثانیه ای از قلبهایمان دور نشده است وطی دو سال و سه ماه گذشته این ترس و نگرانی هر روز بیشتر شده است.»
وی گفت: «دلم گواهی می دهد که این مسئله پایان خوشی خواهد داشت، گرچه واقعیت ها روایت خوش بینانه ای حکایت نمی کنند.»
یوسف گفت که آخرین باری که اطلاعاتی که در اختیار خانواده ها قرار گذاشته شد «یک سال و 11 ماه پیش و زمان آخرین تماس ما با پسرهایمان بود و آخرین باری بود که من صدای پسرم محمد را شنیدم.»
وی تاکید کرد اخبار ضد و نقیضی در مورد محل نگهداری پسرهایمان به خانواده ها ارائه شده اند. یک بار به ما می گویند آن ها را در موصل زندانی کرده اند، یک بار می گویند عرسال و بعد هم می گویند الرقه. متاسفانه هیچ کس این اخبار را تایید و یا رد نمی کند.
یوسف گفت که زمانی که اخبار مربوط به احتمال انتقال اسرا به الرقه، پایگاه داعش در شمال سوریه را شنیدم، «به اندازه بقیه خانواده ها وحشت و نگرانی وجودم را فرا گرفت».
یوسف که مسئولیت سرپرستی و نگهداری از پسر همسرش و گینوه پسر دوساله شان را به عهده دارد، گفت که به گمان من عملیات نظامی ادامه دارد در نهایت به آزادی الرقه از کنترل داعش منتهی می شود و بالاخره سرنوشت سربازها مشخص خواهد شد.
پیگیری اخبار مربوط به داعش
نظام مغیط، برادر آجودان ابراهیم مغیط سرباز ربوده شده به المشارق گفت که خانواده او هم همچون خانواده بقیه سربازها «هر روز با یک تراژدی دردناک و غم انگیز روزگار می گذرانند».
او گفت: «اخبار مربوط به حضور این سربازها در الرقه ترس و نگرانی ما را تشدید کرده است. ما همه اخبار را از نزدیک دنبال می کنیم و همه شبکه ها تلویزیونی را تماشا می کنیم تا از اخبار سوریه و موصل مطلع باشیم.»
مغیط همچون یوسف گفت که خانواده ها در مورد محل نگهداری پسرهایشان اخبار ضدونقیضی دریافت کرده اند «یک نفر قبلاً به ما گفت در موصل هستند و امروز به ما می گویند آن ها را به الرقه منتقل کرده اند.»
وی گفت: «اخبار حضور آن ها در الرقه ترس و وحشت ما را تشدید کرده است. حالا ما اخبار جبهه های جنگ علیه داعش را وسواس گونه دنبال می کنیم.»
او گفت: «ما اغلب فکر می کردیم به عرسال برویم تا آنجا دنبالشان بگردیم. نمی دانم چه جوابی به سه پسر برادرم بدهم. آن ها هر روز از من سراغ او را می گیرند، کار به جایی رسیده که حمزه، پسر 5 ساله او تنهایی می خواهد دنبال پدرش بگردد.»
مغیط گفت دختر برادرش بعد از اسارت وی متولد شد و فقط او را از طریق عکس هایش می شناسد. او افزود در همین ضمن همسر برادرش با قرص آرام بخش روزگار می گذراند و پدر و مادرش هم شبانه روز اشک می ریزند.
مغیط گفت: «شرایط روحی ما بسیار وخیم است، خیلی بد، ما نمی توانیم خبری از آن ها کسب کنیم و هنوز حتی از زنده بودن آن ها هم اطلاعی در دست نداریم.»